تاریخ انتشار
شنبه ۱ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۰۰:۱۵
۰
کد مطلب : ۱۳۷۴۲

درختان مقدس در ایران

درختان مقدس در ایران
گروه جامعه: در ایران باستان بر اساس اعتقاد زرتشت امرداد امشاسپندی (فرشته‌ای) است كه نگهبانی از گیاه‌ها و رستنی‌ها را به عهده دارد. در اوستا آسیب‌رسانیدن به درختان گناه بزرگی محسوب می‌شود و زرتشت درختكاری و آبادانی زمین را كرداری نیك می‌دانست.

گیل‌گمش بر اساس اساطیر بین‌النهرین به جست‌وجوی درخت شگفت‌انگیزی برمی‌آید كه هر بیماری را زایل و مرگ را از انسان دور می‌كند. او رنج سفرهای طولانی و مخاطره‌آمیز را تحمل می‌كند؛ ولی عاقبت به آن درخت دست نمی‌یابد.
لغت‌نامه دهخدا در معنای كلمه «گوكرن» آورده: «درخت زندگی در افسانه‌های ایران باستان كه شفابخش هر مرض به شمار می‌رود.»

محترم و مقدس‌شمردن درختان در عصر حاضر، نوع و شکل جدیدی به خود گرفته است. درخت مقدس زرگنده، چنار خون‌بار قزوین، چنار هزار ساله تجریش و ... نمونه‌هایی از این درختان هستند که در این گزارش با بعضی از آنها آشنا می‌شویم.

درخت کُنار یا سدر

سدر درختی از تیره مخروطیان است که شباهت بسیاری با کاج دارد؛ ولی از کاج بسیار تنومندتر و بلندتر می‌‌شود و تا بیش از ۳ هزار سال عمر می‌‌کند.
این درخت در جنوب ایران از بوشهر تا جاسک، نقش مقدسی دارد. مردم جنوب آن را به نام «پیر کُنار» می‌خوانند. «پیر» یعنی شخصیتی مقدس و ریشه مانوی دارد و با کلمه پدر نیز هم‌ریشه است. «پیر کنار» یعنی درخت مقدس کنار. «کُنار» همان درختی است که از برگ آن سرشوی گیاهی سدر به دست می‌آید. درخت کنار میوه‌ای دارد که محلی‌ها آن را می‌خورند. در بوشهر در محله خواجه‌ها، یک پیر کناری به نام «خواجه خضر» و در محله رونی، پیر کنار دیگری به نام «کرت» وجود دارد که هنوز هم به همان شیوه عصر جادو پرستیده می‌شوند و مردم به‌ویژه زن‌ها، شب‌های جمعه به زیارت این درختان جادویی می‌روند و از آنها کمک می‌طلبند.
این درخت بومی جنوب ایران است و در کتاب‌ها به نام‌های کنار، سدر، سدره، منبل داوود، سنجد گرجی، نیم، ضال، ببر و شجر›‌النبق خوانده شده ‌است.

آقادار

در سلسله‌جبال البرز مرکزی بین جاده زیبای چالوس، نرسیده به کندوان به جاده‌ای برخورد می‌کنیم به نام دیزین. این جاده به دره‌ای منتهی می‌شود که بسیار زیباست و آن را ولایترود یا دیزین می‌نامند و اگر آن را ادامه دهیم، به رودبار قصران و تهران خواهیم رسید. در این روستا دو درخت به نام آقادار که از خانواده سرو و از نوع اورس است، وجود دارد و در نزد روستاییان بسیار مقدس‌اند. بنا به اعتقاد آنان یکی خواهر و دیگری برادر است. گویند عمر این درختان بیش از هزار سال است. در حال حاضر قطر این درختان چیزی حدود پنج متر است و در بلندترین کوه‌های مشرف به روستا در زمینی شنی در ارتفاعات کوه‌های چله‌خانه و سن‌گره قرار دارند.

اهالی روستای ولایترود بر این باورند، در پای این دو درخت دو تن از مقربان درگاه الهی که یکی برادر و دیگری خواهر است، خفته‌اند. آنها می‌گویند، بارها در شب‌های جمعه شاهد حرکت نور سبزرنگی به سوی یکدیگر از این دو درخت بودیم و هرگاه نذری داشتیم، به واسطه آنها برآورده شدند. با این دیدگاه روستایی‌ای که نذری دارد، شب جمعه با وجود دشواری راه و ارتفاعی حدود ۳ هزار، خود را به پای یکی از دو درخت می‌رساند و با بستن پارچه‌ای سبزرنگ و ریختن کمی آب به پای آن نذر می‌کند؛ همچنین روستاییان بر این اعتقادند که عامل برکت و رفاه اهالی این روستا نسبت به روستاهای هم‌جوار در گذر تاریخ این منطقه به علت وجود همین دو درخت بوده و تا زمانی که این دو درخت سبز و زنده‌اند، این خیر و برکت نیز وجود خواهد داشت.

درخت مقدس زرگنده

روبه‌روی حسینیه زرگنده، خانه‌ای قدیمی و کاهگلی با تیر‌های چوبی قرار داشت. این خانه متعلق بود به کسی به نام مدباشی (محمدباشی). مدباشی در گوشه خانه‌اش مغازه کوچکی داشت که در آن بقالی می‌کرد. خانه مدباشی نبش کوچه قنات بود. مدباشی در همان سال‌ها درگذشت و بعدها خانه او هم خراب شد.
در انتهای کوچه قنات زرگنده دیوار سنگی‌ای است که دو پله جنوبی و شمالی دسترسی عابران را به قسمت شمال کوچه امکان‌پذیر می‌کند. کمی بالاتر از انتهای این کوچه، تک‌درختی کهنسال با تنه بسیار قطور وجود داشت. این درختِ چندصد ساله برای ساکنان بومی زرگنده تقدس داشت. ساکنان بومی این آبادی برای عبادت و نیایش، هرچند امامزاده اسماعیل را نیز در محل داشتند، این درخت را هم مقدس می‌شماردند و پناه خود به حساب می‌آوردند.

شاخه‌های فراوان و در دسترس آن پر بود، از پارچه‌های رنگارنگ که مردم دخیل بسته بودند. مردم برای حاجت‌روایی خود به کنار درخت می‌رفتند، با خدای خود راز و نیاز می‌کردند و به نیایش او می‌پرداختند و به رسم سنتی خویش دخیل می‌بستند تا حاجتشان روا شود.

بعد‌ها کسی یا کسانی، تصمیم به قطع آن درخت گرفتند و با از میان برداشتن آن در آن اراضی مدرسه‌ای ساختند. کوچه قنات هم‌اکنون به جواهری تغییر نام یافته است. مدرسه نیز به نام انوری خوانده می‌شود.

درختان كهنسال یزد

از مهم‌ترین درختان كهنسال استان یزد می‌توان به چنار كرخنگان شهرستان خاتم، چنار باجگان بافق، سرونگ‌آباد مهریز، سرو چم در شهرستان تفت، سرو و چنار چك‌چك در اردكان، سرو خرو طبس، درختان كنهسال بنه و زبان گنجشك در نقاط مختلف نام برد.

در گزارش مؤسسه تحقیقات جنگل و مرتع اعتقادات و باورهای مردمی از دلایل حفظ درختانِ دیرزیست عنوان شده است. بسیاری از این درختان برای مردم مقدس بوده و با داستان‌ها و افسانه‌های متعددی درآمیخته است؛ مثلاً درخت سرو خرو در شهرستان طبس با قدمتی حدود ۴ هزار سال از تقرب خاص نزد اهالی برخوردار است.

اهالی محل، شب‌های جمعه در آن چراغی می‌افروزند، به آن پارچه می‌بستند و مراد خود را طلب می‌كنند.

چنار چك‌چك ۱۴۰۰ سال سن دارد و از نظر زردشتیان بسیار مقدس است، این درخت تاكنون دو مرتبه در اثر ریزش كوه شكسته و دوباره روییده است.

اهالی روستای هم‌جوارِ چنارِ تنگ‌چنارِ مهریز معتقدند، این درخت هر هزار سال یك‌بار خود‌به‌خود آتش می‌گیرد و خاموش می‌شود و برای دومین بار حدود ۲۰ سال پیش درخت آتش گرفته است.

درخت ارس باجگان در شهرستان بافق نیز بسیار مورد احترام اهالی است. در میان مردم شایع است كه نجاری برای ساختن دار قالی اقدام به بریدن تعدادی از شاخه‌های درخت كرده كه به گفته اهالی درخت، جِرم و خون كه احتمالاً صمغ درخت بوده، ترشح كرده و نجار با تداعی مقدس‌بودن درخت از بریدن آن صرف‌نظر كرده است.

سرو دربید یزد نیز مورد توجه مردم است و اهالی منطقه برای برآورده‌شدن حاجات خود نخ‌های رنگین به آن آویزان می‌كنند.

از چوپ چنار تلكین‌آباد نیر و زبان گنجشك میبد نیز برای ساختن تابوت بزرگی به نام نخل استفاده شده كه در عزاداری امام حسین(ع)بهره‌برداری می‌شود و از درختان مقدس به شمار می‌رود.

چنار هزار ساله تجریش

ژان دیولا فوآ، باستان‌شناس فرانسوى كه نزدیك به ۱۲۰ سال قبل از چنار تجریش در صحن امام‌زاده صالح بازدید كرده بود، در یادداشت‌هاى خود مى‌نویسد: «در روستاى تجریش باغ زیبایى‌ است به نام باغ فردوس كه در وسط این باغ درختان زیبایى كاشته‌اند. یكى از آنها چنارى‌ است كه به مثابه صحن و رواق مسجد تجریش است و آن را مقدس مى‌دانند و به آن شمع روشن مى‌كنند و نذر مى‌كنند. شاخه‌هاى قطور آن هر یك همانند درخت بزرگى ا‌ست كه ساختمان‌ها را پوشانده و مخفى كرده‌اند و مسلمانان در زیر سایه‌اش نماز مى‌خوانند و در كنار آن در لاى ریشه‌هاى قطور، چای‌چیان و شربت‌فروشان سماور و استكان و سبوهاى خود را قرار داده و به صورت چای‌خانه و كافه درآورده‌اند.»

صادق هدایت درباره درخت چنار امامزاده صالح می‌نویسد: «می‌گویند در قدیم تجریش ده کوچکی بوده و پیرزن فقیری از اهالی آنجا با بچه‌های زیاد زند‌گی می‌کرده است. شب نوروز همه ده چراغانی بوده و همه بچه‌ها لباس نو پوشیده بودند و خوراکی‌های خوب داشتند؛ مگر خانه آن پیرزن که سوت و کور بود. یکی از بچه‌ها از پیرزن لباس نو می‌خواهد. پیرزن برای اینکه دل بچه نشکند، می‌گوید: «غصه نخور! فردا برای شما هم می‌آورند.»

دست بر قضا پیرمرد همسایه‌شان از روی بام می‌شنود، دلش می‌سوزد و می‌رود مقداری شیرینی و پارچه می‌آورد و در دالان خانه پیرزن می‌گذارد. همین که پیرزن آنها را می‌بیند، دعا می‌کند که ان‌شاءالله هر کس اینها را آورده، هزار سال عمر کند. آن پیرمرد در همان روز، یک قلمه چنار در خانه‌اش کاشته بود، سال‌ها می‌گذرد و آن قلمه بزرگ می‌شود و بعد خود آن مرد هم به مسافرت می‌رود. روزی یکی از اهالی تهران در خانه او مهمان بوده، از تجریش و چنار بزرگ آنجا صحبت به میان می‌آید. آن پیرمرد اقرار می‌کند که آن چنار را او کاشته است و از دعای پیرزن او و درخت هزار سال عمر خواهند کرد.»

چنار خون‌بار زرآباد

درخت چنار مقدس روستای «زرآباد» همه ساله میزبان خیل عظیمی از زائران و مشتاقانی است كه برای زیارت و عزاداری گردهم می‌آیند. بر پایه یك سنت دیرین، هر ساله مردم روستای زرآباد و هزاران زائر در قالب دسته‌های عزاداری‌، شب عاشورا گرداگرد درخت چنار خون‌باری كه در صحن این امام‌زاده روییده، حلقه می‌زنند و ضمن عزاداری و سینه‌زنی‌ در اولین دقایق صبحگاه عاشورا شاهد چكیدن مایعی سرخ‌فام از شاخ‌سار این درخت می‌شوند.

به اعتقاد اهالی این روستا و بنابر روایات منقول، درخت كهنسال و مقدس زرآباد در روز عاشورای سال ۶۱ هجری كه خون امام، دشت كربلا را گلگون كرد، میزبان یكی از مرغانی بود كه از سوی خداوند مأمور شده بودند تا با آغشته‌كردن خود به خون، پیام‌ كربلا را به سراسر جهان برسانند.

یكی از آن مرغان به این دیار آمده و با پرهای خونین خود روی شاخ‌سارهای درخت چنار روستای «زرآباد» نشست.
چلچراغ
در روستایی به نام پایین‌ده در حوالی شهر مشهد درختی است به نام چلچراغ که اهالی روستا برای آن احترام خاصی قایل‌اند و از آن حاجت می‌گیرند.

طواف درخت مقدس برای شفای بیماری

برخی از مردم، متأثر از کسی که ادعا می‌کرد، با ائمه(ع)در ارتباط است، شروع می‌کنند به چرخیدن دور درخت منزل وی. آن مدعی در یکی از شهرستان‌های اطراف تهران با طرح این ادعا که در خواب دیده، ائمه(ع)زیر درخت منزل او، بیماران را شفا می‌دهند، به سوءاستفاده از باور‌های دینی مردم می‌پردازد. وی از مراجعه‌کنندگان برای حضور در اطراف درخت می‌خواهد تا با ذکر «الله اکبر» بر گرد آن طواف کنند! گروهی از مردم نیز با تجمع در محل سکونتِ مدعی با نذرها و بستن پارچه به درخت در پی شفای خود هستند.

قطع درخت مقدس‌نما در گیلان و قم

سال گذشته ۲ درخت تناور و کهنسال در رضوان‌شهر گیلان و حریم پنج امامزاده منطقه گرگابی قم (در نزدیكی مسجد جمكران)، با پی‌گیری سازمان اوقاف و امور خیریه قطع شد. دلیل این‌کار قائل‌شدن کرامت برای این درختان و مقدس‌پنداشتن آنها توسط برخی اهالی عنوان شد.

سازمان اوقاف اعلام کرده، گویا تاكنون ۴۰ اصله درخت تنومند كهنسال مقدس‌نما در استان گیلان شناسایی شده‌اند كه قرار است، آنها نیز قطع شوند و از چوب آنها برای امور خیریه استفاده شود.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما