کد مطلب : ۱۴۵۱۸
آفاق و آفات هيئتهاي مذهبي
رضا بابایی
شايسته است كه خانوادههاي مذهبي براي استحكام و استمرار گرايشهاي ديني فرزندان خود، آنان را در چنين محيطهايي قرار دهند تا دلهاي آنان زير خيمههاي عزاداري به يكديگر پيوند خورد و در آنجا دوستاني از جنس و گوهر خود بيابند. هيئتهاي عزاداري اگر هيچ سودي نداشته باشند، جز اينكه دلهاي محبان خدا و دوستداران اهل بيت (ع) را به يكديگر نزديكتر ميكنند، سرشار از سود و منفعتاند. اين سود و سرمايه را بايد پاس داشت؛ ورنه جاي آن را ناكجاآبادهاي آلوده ميگيرند.
هركه گريزد ز خرابات شهر
جوركش غول بيابان شود
در عين حال از آفاتي كه اين خيمهها را تهديد ميكند، غافل نبايد بود. آسيبشناسي هيئتهاي عزاداري، ضرورت است؛ زيرا دوام و قوام و بهينهسازي آنها موقوف به آفتشناسي و سپس آفتزدايي از آنهاست. آنچه در پي ميآيد، اشاراتي مجمل به سه آفت مهم و تهديد بالقوه است كه شوربختانه، كمابيش فعليت يافتهاند و اگر توجه كافي و در خور به آنها نشود، بنيان اين بناي مقدس را سست ميگردانند.
۱. اصالتها را از ياد نبريم
هيئتهاي مذهبي بايد اصالتهاي سنتي و تاريخي خود را حفظ كنند و آسان تن به نمادها و برنامههاي ناموزون ندهند. برخي الحان نوحهها و پارهاي از آلات موسيقي، هيچ تناسبي با فضاي عزاداري و مرثيهخواني ندارند. اين لحنها و صورت اجرايي آنها (شيوة سينهزني و شور دستهجمعي) از آنجا كه يادآور فضا و برنامههاي متفاوتي است، اصالتمندي عزاداري هيئتي را زخمي ميكند. سخن اين نيست كه مثلاً لحن فلان تصنيف مشهور، خوب است يا بد؛ سخن اين است كه چون برخي الحان و ملوديها يادآور فضايي ديگرند و احساسات متفاوتي را تداعي ميكنند، اصالت و حالت روحاني آهنگ عزا را ميشكنند.
۲. خرابات مغان جاي خرافات نيست
حافظ ميگويد:
در خرابات مغان نور خدا ميبينم
اين عجب بين كه چه نوري ز كجا ميبينم
نور حقيقت را پردهاي ضخيمتر و تيرهتر از خرافات نيست. اين مور سياه اگر در شب سياه بر پرده سياه عزا به حركت درآيد، به چشم نميآيد و آنان كه ميبينندش و ميشناسندش، وجودي مغتنم و ارزشمند دارند؛ اما آيا در همة هيئتهاي عزاداري، اين وجودهاي ذيجود حضور دارند؟
در مردادماه سال جاري، دومين نشست سراسري مسئولان شوراي هيئتهاي مذهبي كشور در مجتمع فرهنگي نور قم برگزار شد. پايانبخش اين نشست علمي و همدلانه، بيانيهاي است كه بند دوم آن به اين شرح است:
«ما نمايندگان هيئات مذهبي، ابراز تنفر عميق و شديد خود را از رواج خرافات و انحرافات عزاداري كه توسط دشمنان تهيه و به واسطة ناآگاهان اجرا ميشود، اعلام داشته، به منظور جلوگيري از رواج خرافات و آگاهي عزاداران حسيني از روحانيت معظم انتظار داريم با حضور گرم خود در هيئتهاي عزاداري و روشنگري جامعه، ما را در جلب توفيق رضايت ائمه اطهار (ع) خصوصاً سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين (ع) ياري نمايند.»۱
اين بند از بيانيه، حاكي از نگراني فزايندهاي است كه دل همة باورمندان به حماسة حسيني را به درد آورده است.۲ خرافات، موريانة بيرحمي است كه اگر مانعي بر سر راه آن قرار نگيرد، همهچيز را به دندان ميگيرد و چيزي باقي نميگذارد.
برخي، وقتي سخن از خرافات ميشود، ياد سالمندان و باورهاي عجيب آنان ميافتند؛ اما خرافات، پديدهاي است كه راه نفوذ به دل جوانان را نيز ميداند و عامي و عالم از آن در امان نيست. خرافات، مانند مگسان، گرد شيريني ميگردند و به همين دليل، يكي از بهترين مكانها براي اين مگسهاي ناقل انگل، مكانهاي ديني بهويژه هيئتهاي عزاداري است؛ زيرا در اين مكانها، غلبه با عواطف است و عواطف بدون پوستة عقلاني، بهشدت در مقابل انحرافات فكري آسيبپذير است.
چاره، همان است كه در بند دوم بيانية شوراي مركزي هيئتهاي عزاداري آمده است: حضور عالمان و روحانيان فاضل در كانون هيئتهاي ديني و مذهبي.
۳. بازار سياستكاران، آن سوي ديگر است
سياست، دو وجهه دارد؛ وجهة مبنايي و وجهة روبنايي. رويكرد مبنايي سياست، همان كليات و اصول ثابت آن است كه عبارت باشد از اهتمام به امور مسلمين و هواداري از مفاهيم اصيل اجتماعي. صورت روبنايي سياست، رويدادهاي روزانه و روزمرگيهاست كه هر روز به سويي است و هر لحظه در حال و هوايي. به هيچ روي شايستة عزاداران و حسينيان نيست كه خود را به روزمرگي سياسي دچار كنند و با حمايتهاي آشكار از سياستمدارانِ رهگذر، محيط مقدس هيئت را برآشوبند و عرصه را بر افكار متفاوت و رنگارنگ مردم، تنگ کنند. مديران هيئتهاي مذهبي بايد محيطهاي ديني را از وابستگيهاي سياسي برهانند تا مردم بيشتري به رفتوآمد و مراوده با هيئتها رغبت نشان دهند.
آري؛ هيچكس در هيچ كشوري، دربارة مسائل روزمرة كشورش، بيرأي و نظر نيست؛ اما حساب عزاداري براي ابا عبدالله الحسين (ع) بايد از حساب سياستمداران و سياستكاران جدا باشد تا گروههاي بيشتر از طبقات مختلف جامعه، انگيزة حضور در مساجد و حسينهها را داشته باشند. اصل، اسلام است و اخلاق و آرمانهاي معنوي دين. آنچه در عالم سياست ميگذرد، نه ثبات دارد و نه اصالت و نه قداست. چرا مقدسترين آرماني را كه ميتواند مادر صدها تفکر سياسي اصيل در كشور باشد، به مواضع سياسي زيد و عمرو معلق كنيم و كساني را كه چنين تعلقي ندارند، از خيمة عزاداري براي امام حسين (ع) بتارانيم؟
سخن بالا، به معناي انعزال از سياست و بيتوجهي به مسائل اجتماعي نيست؛ زيرا نفس هواداري از حسين (ع) و عزاداري خالص براي او، بالاترين و مؤثرترين سياستورزي مبنايي است. سخن اين است كه دين و سيدالشهداء (ع) را هزينة تبليغات سياسي گروهها و جناحها نكنيم و نگذاريم سياستمداران، هيئتهاي عزاداري را به نردبان پيشرفت و موفقيتهاي روزمرة خود تبديل كنند.
پينوشت:
۱. http://www.ido.ir/a.aspx?a=۱۳۸۶۱۰۱۲۰۵
۲. ر.ك: شهيد مطهري، حماسة حسيني، ج ۱