تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۶ ساعت ۱۶:۰۴
۰
کد مطلب : ۱۵۷۶

چاپ بیست و هشتم کتاب "علی از زبان علی"

به گزارش خیمه، شهیدی در مقدمه کتاب درباره جدالهای درونی خود هنگام نوشتن اثر می نویسد: ماهها و سالهاست می خواهم قلم بردارم و صفحه هایی پیرامون زندگانی امیر مومنان بنگارم؛ هر بار که خود را آماده می کنم، ندایی از درونم می شنوم: "آهسته باش! چه گستاخی! می خواهی در این میدان پهناور درآیی و بضاعت اندک خود را بنمایی؟ نمی دانی مهتاب به گز پیمودن است و دریا را با مشت تهی نمودن.
 درمیا! که عرصه سیمرغ نه جولانگه توست؛ "سرانجام به خود گفتم درست است که پرداختن به چنین کار در توان تو نیست اما به خود منگر که بضاعتت چیست، بنگر که سخن درباره کیست. او دستگیر ناتوانان است و یاور درماندگان. از لطف خدا و سخن شاه اولیا مدد خواه! 

"زندگانی امیرمومنان" در 28 فصل از تولد تا ضربت خوردن امام علی (ع) را روایت می کند؛ در بخشی از کتاب آمده است : در سال دهم رسول خدا به حج رفت و احکام آن را به مردم تعلیم فرمود و در خطبه معروف خود گفت: "مردم! نمی دانم شاید سالی دیگر شما را در اینجا ببینم یا نه. 
از امروز خون و مال شما بر یکدیگر حرام است تا آنکه خدا را دیدار کنید. " هنگام بازگشت از مکه در منزل جحفه (آنجا که کاروانها از یکدیگر جدا می شوند) به امر خدا مردمان را ایستاند و در آن مجمع علی را به جانشینی خود به آنان شناساند و فرمود: "هر کس من مولای اویم علی مولای اوست. 
" جانشینی علی سالها پیش انجام گرفته بود اما آن مجمع در مکه و جمع خاندان هاشم بود و سالها از آن می گذشت؛ در غدیر خم آن مطلب به اطلاع عموم مسلمانان رسید.
 حدیث غدیر آن چنان شهرت دارد که کمتر مورخی آن را نیاورده است. اما چون خود را برابر کاری که در سقیفه انجام شد دیده اند تا آنجا که توانسته اند دست به تاویلهای نادرست زده اند.

نویسنده به عنوان سند تاریخی، نامه حضرت علی(ع) به امام حسن(ع) را هم آورده است که در بخشی از آن می خوانیم: پسرکم!فراوان به یاد مردن باش و یاد آنچه با آن برمی آیی و آنچه پس از مردن روی بدان می نمایی، تا چون بر تو درآید ساز خویش را آراسته باشی و کمر خود را بسته و ناگهان نیاید و تو را مغلوب نماید...

"زندگانی امیر مومنان علی(ع)" به تازگی توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی به چاپ بیست و هشتم رسیده است.



نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما