تاریخ انتشار
شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۰۵
۰
کد مطلب : ۱۷۸۶۵

رابطه امام حسین و حضرت زینب مساله امام و ماموم است

رابطه امام حسین و حضرت زینب مساله امام و ماموم است
مراسم میلاد حضرت زینب کبری (س) در هیئت مکتب الزهرا با سخنرانی علی اکبر رائفی پور و مداحی حاج محمدرضا و حسین طاهری برگزار شد.

نکاتی از سخنرانی رائفی پور را بخوانید:

*حضرت زینب دو سال از امام حسین کوچکتر بوده است، وقتی به دنیا می آید حضرت رسول می فرماید من در نامگذاری برای این نورسیده بر خدا سبقت نمی گیرم، جبرئیل می گوید که نامش را زینب بگذارید، زینب یکی به معنای گل خوش بو است. یکی دیگر به معنی زینب پدر، این نامگذاری معلوم می شود نامگذاری است از سوی خدا.

*بررسی شخصیت حضرت زینب را باید در امیرالمومنین جستجو کرد؛ کنیه هایی برای حضرت نقل شد است بسیار عجیب، کنیه را مردم می گذاشتند، که هنوز هم اعراب این کار را می کنند مثلا خوزستان رفته بودیم به یک بنده خدایی می گفتند ابوسیکلت گفتم سیکلت یعنی چه گفتند: گفت یعنی همان موتور سیکلت، چون او موتور سوار بسیار خوبی است!!!



*حضرت زینب سنگ صبور امام حسین بود، متاسفانه وقتی ماجرای اباعبدالله و حضرت زینب را بیان می کنیم بیشتر روی قضیه احساسی خواهر و برادری تکیه می کنیم، در صورتی که مساله امام و ماموم بسیار مهم تر است که از بیان آن غفلت شده است، حالا فرض بکنید یک نفر به امام زمانش محرم باشد، حضرت به امیرالمومنین، امام حسن، امام حسین، امام سجاد و امام باقر محرم بوده است و آنها را درک کرده است؛ حتی آقا رسول الله هم امام می دانیم؛ زمانی که حضرت زینب به دنیا آمدن حضرت رسول فرمودند او خدیجه دیگر است.

*شخصیت حضرت زینب وقتی در روابط خواهر برادری تعریف می شود زیاد به چشم نمی آید در صورتی که رابطه امام و ماموم است، بعضی از یاران اباعبدالله حتی در داغ دیدن نزدیک سعی کردند خودشان را شبیه به اباعبدالله کنند، ما چقدر میخواهیم به امام زمان خود شبیه شویم؟



*بزرگی تشرف پیداکرد نزد امام زمان(عج) به حضرت گفت: آقا جان فلان دعا از لحاظ ادبیات عرب مشکل دارد چون باید فعل جمع بیاید ولی مفرد آمده است، حضرت فرمود: خیر درست است چون شما به هرکدام از معصومین متوسل شوید در آخر باید من امضا کنم تا حاجات داده شود.

*او زین اب است، یعنی زینت پدر است، آقا امیرالمومنین در مظلومیت بسیار مشهور هستند، در روایاتی آمده است آقا امیرمومنین فرمود: بعد از شهادت آقا رسول الله من مظلوم بودم و استخوان در گلو و خار در چشم تحمل می کردم، از مستمعین روایت شخصی پرسید: قبل از شهادت آقا رسول الله چطور؟ حضرت فرمود: من از کودکی مظلوم بودم برادرم عقیل چشمانش درد میکرد می خواستند دارو بدهند می گفت اول بر علی امتحان کنید.


منبع: عقیق
مرجع : عقیق
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما