کد مطلب : ۲۱۶۹۵
تا زمانی که رویارویی حق و باطل وجود دارد قیام عاشورا جاری است
علیرضا واسعی دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در برنامه شب آسمانی شبکه قرآن و معارف سیما گفت: به نظر بنده یک وجه مشترک بین رویکردهایی که درباره عاشوراست وجود دارد و آن نگاه درس آموزی از واقعه عاشوراست، همه تحلیلها اعم از عقلانی؛ عرفانی، اخلاقی و فلسفی و اجتماعی این وجه مشترک یعنی نگاه تعلمی و درس آموزی به واقعه عاشورا دارند.
وی بیان داشت: هیچ کدام از این تحلیلها این را باور ندارند که حادثه عاشورا یک اتفاق و رویداد یک روزه بوده که رخ داده و بعد نیز پروندهاش بسته شده است، همه معترفاند که عاشورا یک جریان است که از سالیان پیش آغاز شده و همچنان امتداد دارد لذا من عاشورا را یک رود روان و جریان جاری و در حقیقت یک زندگی میبینم.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: همگان قبول دارند که واقعه عاشورا برآیند تقابل جدی بین حق و باطل بوده است، بنابراین همه در این نقطه باهم توافق نظر دارند که در جریان عاشورا نقطه سیاه و سفید روبه روی یکدیگر قرار گرفتهاند و چون این رو در رویی "حق و باطل" و "ظلم و عدل" تا ابد وجود دارد بنابراین جریان عاشورا نیز جاری است.
واسعی بیان کرد: ما دو نگاه داریم یک علمی و یک غیر علمی. آنان که درباره قیام عاشورا تنها از عشق کور سخن به میان میآورند در جامعه عالمان جایگاهی ندارند هیچ عالم دینی هرگز قبول ندارد که قیام عاشورا، قیامی از نوع تنها عاشقانه آن هم از نوع عشق کور بوده است.
وی تأکید داشت: حتی عارفان نیز عاشورا را نتیجه عرفان عمیق به خداوند می دانند و این عرفان عمیق جز با شناخت خداوند حاصل نمی شود یعنی حتی تحلیل عاشقانه از قیام عاشورا هیچ تعارضی با عقلانیت ندارند.
واسعی گفت: حتی عقل معیشتی نیز این را درک می کند که ایثار جان برای دیگران و مبارزه با ستم ارزش است بنابراین از نظر عقل معیشتی نیز قیام عاشورا قابل تحلیل است اما امام حسین(ع) با عقل تجربی وارد قیام نشد. زیرا چه بسا که عقل تجربی در بسیاری از جاها با خطایی که انجام داده است حق را نادیده گرفته است اما امامان ما حتی در خلوت نیز سخنی خلاف حق و حقیقت نمی گویند و این گاهی با عقلهای معیشتی ما جور در نمی آید.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: عقل انسان اگر در خلا بود درست عمل می کرد اما واقعیت این است که عقل انسان تحت تأثیر مواردی قرار می گیرد که در اجتماع وجود دارد از جمله شهوت، قدرت و تعلقات پیشین.
وی افزود: وجدان نیز همین گونه است شاید جاهایی این وجدان جرقه بزند اما اگر این وجدان در معرض چیزهایی از جمله قدرت خواهی قرار بگیرد خیلی از چیزها را زیر پا می گذارد از جمله این که انسان وقتی در مقوله قدرت قرار بگیرد وجدانش آهسته آهسته کم شده و به سمت این قدرت طلبی حرکت می کند.شهوت نیز همین است.حتی تلقینات زمان کودکی و فرهنگ جامعهای که در آن زندگی می کنیم این گونه تأثیرات را ممکن است داشته باشد.
واسعی تأکید کرد: اینجا این سؤال پیش می آید که رسیدن به حق جایگاهش کجاست؟ واقعیت این است که کشف حقیقت بسیار بسیار سخت است حتی گاهی ممکن است به حقیقت برسیم اما زاویه های تاریکی نیز ممکن است در این میان وجود داشته باشد و یا این که چه بسا خیال می کنیم که به حقیقت رسیدهایم و این در حالی است که از حقیقت بسیار فاصله داریم. البته برای پیامبر و معصومان این گونه نیست و آن ها همگی به حقیقت رسیدهاند و بحث ما بر سر انسانهای معمولی است.
وی در پایان سخنانش تصریح کرد: جریان عاشورا مانند رودی است که همگان چه قدیمی ها و چه افراد حاضر باید کنار آن بنشینند و از دیدن آن درسها و عبرتها بیاموزند و به همین دلیل است که تأکید می کنم که عاشورا واقعیتی همیشه جدید است که قدیمی نمی شود. بنابراین دائما باید جنبههای مختلف این عاشورا مورد بازنگری برای نسلهای جدید باشد تا درسهای جدید نیز از آن بیاموزیم بنابراین باید مطهری وار به نقد رویکردها نشست.
وی بیان داشت: هیچ کدام از این تحلیلها این را باور ندارند که حادثه عاشورا یک اتفاق و رویداد یک روزه بوده که رخ داده و بعد نیز پروندهاش بسته شده است، همه معترفاند که عاشورا یک جریان است که از سالیان پیش آغاز شده و همچنان امتداد دارد لذا من عاشورا را یک رود روان و جریان جاری و در حقیقت یک زندگی میبینم.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: همگان قبول دارند که واقعه عاشورا برآیند تقابل جدی بین حق و باطل بوده است، بنابراین همه در این نقطه باهم توافق نظر دارند که در جریان عاشورا نقطه سیاه و سفید روبه روی یکدیگر قرار گرفتهاند و چون این رو در رویی "حق و باطل" و "ظلم و عدل" تا ابد وجود دارد بنابراین جریان عاشورا نیز جاری است.
واسعی بیان کرد: ما دو نگاه داریم یک علمی و یک غیر علمی. آنان که درباره قیام عاشورا تنها از عشق کور سخن به میان میآورند در جامعه عالمان جایگاهی ندارند هیچ عالم دینی هرگز قبول ندارد که قیام عاشورا، قیامی از نوع تنها عاشقانه آن هم از نوع عشق کور بوده است.
وی تأکید داشت: حتی عارفان نیز عاشورا را نتیجه عرفان عمیق به خداوند می دانند و این عرفان عمیق جز با شناخت خداوند حاصل نمی شود یعنی حتی تحلیل عاشقانه از قیام عاشورا هیچ تعارضی با عقلانیت ندارند.
واسعی گفت: حتی عقل معیشتی نیز این را درک می کند که ایثار جان برای دیگران و مبارزه با ستم ارزش است بنابراین از نظر عقل معیشتی نیز قیام عاشورا قابل تحلیل است اما امام حسین(ع) با عقل تجربی وارد قیام نشد. زیرا چه بسا که عقل تجربی در بسیاری از جاها با خطایی که انجام داده است حق را نادیده گرفته است اما امامان ما حتی در خلوت نیز سخنی خلاف حق و حقیقت نمی گویند و این گاهی با عقلهای معیشتی ما جور در نمی آید.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: عقل انسان اگر در خلا بود درست عمل می کرد اما واقعیت این است که عقل انسان تحت تأثیر مواردی قرار می گیرد که در اجتماع وجود دارد از جمله شهوت، قدرت و تعلقات پیشین.
وی افزود: وجدان نیز همین گونه است شاید جاهایی این وجدان جرقه بزند اما اگر این وجدان در معرض چیزهایی از جمله قدرت خواهی قرار بگیرد خیلی از چیزها را زیر پا می گذارد از جمله این که انسان وقتی در مقوله قدرت قرار بگیرد وجدانش آهسته آهسته کم شده و به سمت این قدرت طلبی حرکت می کند.شهوت نیز همین است.حتی تلقینات زمان کودکی و فرهنگ جامعهای که در آن زندگی می کنیم این گونه تأثیرات را ممکن است داشته باشد.
واسعی تأکید کرد: اینجا این سؤال پیش می آید که رسیدن به حق جایگاهش کجاست؟ واقعیت این است که کشف حقیقت بسیار بسیار سخت است حتی گاهی ممکن است به حقیقت برسیم اما زاویه های تاریکی نیز ممکن است در این میان وجود داشته باشد و یا این که چه بسا خیال می کنیم که به حقیقت رسیدهایم و این در حالی است که از حقیقت بسیار فاصله داریم. البته برای پیامبر و معصومان این گونه نیست و آن ها همگی به حقیقت رسیدهاند و بحث ما بر سر انسانهای معمولی است.
وی در پایان سخنانش تصریح کرد: جریان عاشورا مانند رودی است که همگان چه قدیمی ها و چه افراد حاضر باید کنار آن بنشینند و از دیدن آن درسها و عبرتها بیاموزند و به همین دلیل است که تأکید می کنم که عاشورا واقعیتی همیشه جدید است که قدیمی نمی شود. بنابراین دائما باید جنبههای مختلف این عاشورا مورد بازنگری برای نسلهای جدید باشد تا درسهای جدید نیز از آن بیاموزیم بنابراین باید مطهری وار به نقد رویکردها نشست.
مرجع : مهر