کد مطلب : ۲۴۹۸۸
تلاش «دونه کفترام نذریه» برای جایگزینی تعقل با احساسات در نمایش دینی
شهرام کرمی، کارگردان تئاتر در نشست نقد و بررسی نمایش «دونه کفترام نذریه» به نویسندگی و کارگردانی کاوه مهدوی که در تماشاخانه ماه حوزه هنری به روی صحنه میرود گفت: نمایش از دریچهای تازه به روایت موضوعی خاص در تئاتر دینی پرداخته است و آن منظر و نگاه چند کبوتر به موضوع بمبگذاری آستان قدس رضوی در روز عاشوراست.
وی ادامه داد: کارگردان از شیوه روایت نمایشی حماسی (اپیک) در کار خود استفاده کرده، شیوهای که در آن اصل بر فاصلهگذاری است، یعنی در مقاطعی خاص از نمایش، شخصیت اصلی با قطع جریان نمایش و خروج از نقش خود به عنوان یک فرد حقیقی با تماشاگر ارتباط برقرار کرده و او را نیز درگیر روایت نمایش میکند.
کرمی تصریح کرد: هر چند که گفته میشود برتولت برشت، مبدع این سبک روایت در تئاتر متأثر از تعزیه و هنر شبیهخوانی اقدام به این کار کرده است، اما باید بگویم که برشت اصلاً آشنایی به تعزیه نداشته و شباهت این سبک تئاتری با هنر تعزیه کاملاً تصادفی است؛ کما اینکه پیش از برشت افراد زیادی بودند که مبانی تئاتر اپیک را پایهگذاری کرده باشند.
این کارگردان تئاتر در ادامه گفت: با این حال کارگردان نمایش خواسته است به این وسیله پیوندی میان گونه نمایشی تعزیه با سبک تئاتر اپیک در تئاتر خود جاری و ساری کرده باشد که تا اندازهای نیز موفق بوده است، همچون تعزیه در ابتدای نمایش از مخاطبان خود پذیرایی میکند و شخصیت اصلی نمایش با برقراری دیالوگ با مخاطب آنها را برای درگیر شدن در روایت اصلی داستان نمایش آماده میکند، اما باید به این نکته نیز اشاره کرد که آیا کارگردان توانسته است برقراری ارتباط بازیگر خود با مخاطب را مدیریت کند و یا هر جا که بازیگر تصور کند دیگر قادر به ایجاد ارتباط با مخاطب نیست، این رابطه را قطع کرده و به جریان اصلی نمایش خود بپردازد؟ این در شرایطی است که در تعزیه چنین نیست و در مظاهر تئاتر اپیک نیز شاهد چنین اتفاقی نیستیم.
«دونه کفترام نذریه»؛ شکلی غیرمستقیم از نمایش براین نقل وقایع دینی
مدیر مرکز هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران افزود: با این وجود نمایش «دونه کفترام نذریه» توانسته است برخلاف جریان جاری نمایشهایی همچون تعزیه و گونهای که به روایت داستانهای دینی پرداخته و در آنها احساسات و برانگیختن در نهاد مخاطب غالب است، حرکت کرده و نوعی همراهی عقلانی مخاطب با نمایش را به وجود آورد که این مترادف با آن چیزی است که واضعان تئاتر اپیک به آن اصرار دارند.
کرمی گفت: کارگردان نمایش اصرار دارد که با این شیوه خاص روایتی، خود بیننده بیش از هر زمان دیگری به نوع مناسبات و روابط شخصیتهای نمایش خود به واسطه درگیر شدن ذهن پی ببرد هر چند که در ادامه باید نسبت به واقعه جانگذاز بمبگذاری حرم رضوی نیز متأثر و احساساتی شود، اما تعقل بر آن غالب است و ای کاش که این فضاسازی تا پایان اتفاق میافتاد و این گونه نبود که در پایان نمایش با غلبه احساسات مخاطب توأمان شود.
این کارگردان تئاتر تأکید کرد: با وجود آنکه نوع استفاده از ابزار و تجهیزات موجود در صحنه نشان از سبک اجرایی منحصر به فردی دارد که مهدوی در طی سالها پرداختن به تئاتر حرفهای به آن دست یافته است، اما بسیاری از عناصر صحنهای زائد و وجودشان هیچ هارمونی با اصل نمایش ندارند و از آن سو نیز کمی در انتخاب رنگها و بافت اجزای صحنه نیز باید حساسیت و وسواس خاصی به خرج داده میشد.
وی در ادامه گفت: با این حال با نگاه به آثار نمایشی این کارگردان و مقایسه آن با نمایش «دونه کفترام نذریه» میتوان به خوبی ردپا و امضای وی را در این آثار به خوبی دید، استفاده از سبکی که مختص اوست و او به این شیوه در پی سالها فعالیت مستمرش در عرصه تئاتر رسیده، استفاده از شکل خاص نمایشی که به شکلی غیرمستقیم در پی نقل وقایع دینی است. در این نمایش هیچ گاه با اصل روایت بمبگذاری حرم رضوی مواجه نمیشویم و تنها از دنیای چند کبوتر که نمود انسانی یافتهاند مرتب در تعلیق هستیم که قرار است اتفاقی ناگوار را شاهد باشیم.
کرمی در پایان اظهار کرد: این زبان و سبک خاص تئاتری کارگردان است، زبان نه به معنای استفاده از الفاظی خاص در دیالوگنویسی، همین مقدار که او به شیوهای خاص از روایت رسیده که برایند شیوههای قدیم و پیشروی نمایشی است و نشان از پویایی و رو به جلو بودن تجربهگرایی کارگردان دارد که در نوع خود و در مواجهه با تولیدات نمایش دینی قابل تأمل است.
یادآور میشود، نمایش «دونه کفترام نذریه» در نخستین سوگواره نمایشی خمسه حائز هفت رتبه برتر در رشتههای مختلف شده است.
وی ادامه داد: کارگردان از شیوه روایت نمایشی حماسی (اپیک) در کار خود استفاده کرده، شیوهای که در آن اصل بر فاصلهگذاری است، یعنی در مقاطعی خاص از نمایش، شخصیت اصلی با قطع جریان نمایش و خروج از نقش خود به عنوان یک فرد حقیقی با تماشاگر ارتباط برقرار کرده و او را نیز درگیر روایت نمایش میکند.
کرمی تصریح کرد: هر چند که گفته میشود برتولت برشت، مبدع این سبک روایت در تئاتر متأثر از تعزیه و هنر شبیهخوانی اقدام به این کار کرده است، اما باید بگویم که برشت اصلاً آشنایی به تعزیه نداشته و شباهت این سبک تئاتری با هنر تعزیه کاملاً تصادفی است؛ کما اینکه پیش از برشت افراد زیادی بودند که مبانی تئاتر اپیک را پایهگذاری کرده باشند.
این کارگردان تئاتر در ادامه گفت: با این حال کارگردان نمایش خواسته است به این وسیله پیوندی میان گونه نمایشی تعزیه با سبک تئاتر اپیک در تئاتر خود جاری و ساری کرده باشد که تا اندازهای نیز موفق بوده است، همچون تعزیه در ابتدای نمایش از مخاطبان خود پذیرایی میکند و شخصیت اصلی نمایش با برقراری دیالوگ با مخاطب آنها را برای درگیر شدن در روایت اصلی داستان نمایش آماده میکند، اما باید به این نکته نیز اشاره کرد که آیا کارگردان توانسته است برقراری ارتباط بازیگر خود با مخاطب را مدیریت کند و یا هر جا که بازیگر تصور کند دیگر قادر به ایجاد ارتباط با مخاطب نیست، این رابطه را قطع کرده و به جریان اصلی نمایش خود بپردازد؟ این در شرایطی است که در تعزیه چنین نیست و در مظاهر تئاتر اپیک نیز شاهد چنین اتفاقی نیستیم.
«دونه کفترام نذریه»؛ شکلی غیرمستقیم از نمایش براین نقل وقایع دینی
مدیر مرکز هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران افزود: با این وجود نمایش «دونه کفترام نذریه» توانسته است برخلاف جریان جاری نمایشهایی همچون تعزیه و گونهای که به روایت داستانهای دینی پرداخته و در آنها احساسات و برانگیختن در نهاد مخاطب غالب است، حرکت کرده و نوعی همراهی عقلانی مخاطب با نمایش را به وجود آورد که این مترادف با آن چیزی است که واضعان تئاتر اپیک به آن اصرار دارند.
کرمی گفت: کارگردان نمایش اصرار دارد که با این شیوه خاص روایتی، خود بیننده بیش از هر زمان دیگری به نوع مناسبات و روابط شخصیتهای نمایش خود به واسطه درگیر شدن ذهن پی ببرد هر چند که در ادامه باید نسبت به واقعه جانگذاز بمبگذاری حرم رضوی نیز متأثر و احساساتی شود، اما تعقل بر آن غالب است و ای کاش که این فضاسازی تا پایان اتفاق میافتاد و این گونه نبود که در پایان نمایش با غلبه احساسات مخاطب توأمان شود.
این کارگردان تئاتر تأکید کرد: با وجود آنکه نوع استفاده از ابزار و تجهیزات موجود در صحنه نشان از سبک اجرایی منحصر به فردی دارد که مهدوی در طی سالها پرداختن به تئاتر حرفهای به آن دست یافته است، اما بسیاری از عناصر صحنهای زائد و وجودشان هیچ هارمونی با اصل نمایش ندارند و از آن سو نیز کمی در انتخاب رنگها و بافت اجزای صحنه نیز باید حساسیت و وسواس خاصی به خرج داده میشد.
وی در ادامه گفت: با این حال با نگاه به آثار نمایشی این کارگردان و مقایسه آن با نمایش «دونه کفترام نذریه» میتوان به خوبی ردپا و امضای وی را در این آثار به خوبی دید، استفاده از سبکی که مختص اوست و او به این شیوه در پی سالها فعالیت مستمرش در عرصه تئاتر رسیده، استفاده از شکل خاص نمایشی که به شکلی غیرمستقیم در پی نقل وقایع دینی است. در این نمایش هیچ گاه با اصل روایت بمبگذاری حرم رضوی مواجه نمیشویم و تنها از دنیای چند کبوتر که نمود انسانی یافتهاند مرتب در تعلیق هستیم که قرار است اتفاقی ناگوار را شاهد باشیم.
کرمی در پایان اظهار کرد: این زبان و سبک خاص تئاتری کارگردان است، زبان نه به معنای استفاده از الفاظی خاص در دیالوگنویسی، همین مقدار که او به شیوهای خاص از روایت رسیده که برایند شیوههای قدیم و پیشروی نمایشی است و نشان از پویایی و رو به جلو بودن تجربهگرایی کارگردان دارد که در نوع خود و در مواجهه با تولیدات نمایش دینی قابل تأمل است.
یادآور میشود، نمایش «دونه کفترام نذریه» در نخستین سوگواره نمایشی خمسه حائز هفت رتبه برتر در رشتههای مختلف شده است.
مرجع : ایکنا