کد مطلب : ۲۷۰۳۲
هدیهای از جنس نور به آستان نورانی وفادارترین یار اباعبدالله(ع)
گویند عاشقی را آدابی است، پای دل میخواهد و قریحهای سرشار از لطافت، عاشقی بذل هنر میطلبد و ارادت و شیفتگی بایدش، محِّب، تمام اشتیاقش را در تار و پودی از ذوق و زیبایی، هنرمندانه میتند تا به آستان محبوب تقدیم کند و آنجاست که دل، آرام و قرار از دست میدهد و در کائنات به دنبال تحفهای میرود که گوشه گوشهاش یارای پیشکشی به قامت محبوب را داشته باشد و همانا اگر مراد و محبوب، بابالأَرباب، عباس بن علی(ع) باشد، دل حق دارد که دست و پایش را گم کند و یک باره غرق در تشنگیها شود چرا که آسمان نیز در برابر قامتِ مردانگیِ عباس(ع) در حیرت فرو رفت و در هبوط ماه عالم، دچار لُکنت بیآبی شد.
و براستی که عباس(ع) را سقایتی است از برای کون و مکان و این نه تنها بدلیل غیرت و همیّت و ادب و مساوات و برادری بی بدیلش است، بلکه آنزمان که وجود عباس(ع)، ازتمام خودش خالی گشت و یکپارچه آئینه تمام نمای حسین(ع) شد، ادب را به تمامیت تعریف و به تصویر کشید و هرچه داشت در طبق اخلاص تقدیم مولایش کرد؛ خداوند، خود سقای عباس(ع) شد و از شراب لایزال خویش در جام وجود ساقی عالم نوشانید.
آری، وقتی نام علمدارکربلا جاری میشود حرف از نزول و صعود آیههای نور به میان میآید، چراکه عباس(ع) کسی است که پای اهل زمین را به آسمان باز کرده است، پس به حقیقت برای پیشکشی به فرزند امالبنین(س) تحفهای جز از آسمان ـ قرآن ـ را نشاید.
بدین جهت از فاصلههای دور و نزدیک در آستانه ماه مبارک رمضان ۱۴۳۵ هجری قمری، نسخنویسان جمهوری اسلامی ایران گرد هم آمدند تا تمام هنرشان را قلم بزنند و آیههای نور را بر تار و پود مصحف شریف عاشقانه حک کنند چرا که قرآن، این پیام الهی که در جهت هدایت انسان و برکشیدن او به قلّه کمال است، با «تعلیم» و «قرائت» و «قلم» آغاز شد و بدین سان جایگاه بلند دانش و اهمیّت کتابت در این مکتب با اوّلین بخش پیام بلند رسول اللّه(ص) اعلام شد.
خداوند بزرگ در جهت عظمت بخشیدن به «قلم»، بدان سوگند یاد میکند و آن را نعمتی بزرگ شمرده، خود را بدان میشناساند و میفرماید: «إقرأ باسم ربّک الذی خلق، … إقرأ و ربّک الأکرم الذی علّم بالقلم.» پس گام برداشتند به سوی محفلی که با نام امابیها حضرت زهرا(س) مزین شده بود و خداوند را شکر گفتند که نام مادر سادات امیدبخش فعالیتشان شد.
با وضو دست به قلم بردند تا کتابت کنند صفحهای از کلام نور را، اما خامه بر کاغذ پیش نمیرفت، آخر بنده روسیاهی که هیچ عملی را به پیشکش نیاورده چه به کتابت نامت و کلامت، چراکه نبی خاتم(ص) برترى قرآن بر دیگر سخنان را چون برترى خدا بر مخلوقاتش دانستهاند. «فضل القرآن على سائر الکلام کفضل الله على خلقه»؛ دلشان لرزید وقتی پرچم گنبد نورانی بارگاه مطهرعلمدار حسین(ع)، حضرت ابوفاضل(ع) را به نشانی آوردند، اذن دخولی بود بر کتابت نور و لبخند رضایتت در بارگاه ملکوتی رضایت(ع).
چه تقارن عجیبی شد، در آستانه بهار قرآن، در پرتو عنایت عالم آلمحمد(ع) و توسل به قائم آلمحمد(عج) همچون اول کاتب نام خدا، آنها نیز دست به قلم ببرند و از نور بنویسند: «ن والقلم و ما یسطرون ...» ابتدایش همه به اذن او بود و انتهایش نیزکه «هُوالاَوَل وَ الآخِر» و چنان دست تقدیر در هم پیچید تا هر گوشهای از کتابت نور را بنام دلدادهای رقم بزنند وهر تشنه دلی را به جرعهای میهمان این ضیافت آسمانی گردانند، همانگونه که پیامبرت فرمود: «قرآن سفره خداست، پس تا مىتوانید از میهمانى او فرا گیرید، آن نور روشن و درمان سودمند است، آن را فرا گیرید؛ چرا که خدا با آموختن آن به شما شرافت مىبخشد».
بارالها چگونه شکرگزار این نعمت باشیم که دعوتمان کرد تا رنگ خدایی بگیریم و دریابیم که در بسته نیست ، ما دست و پا بستهایم؛ آری پس از یکسال در اول ماه مبارک رمضان ۱۴۳۶ هجری قمری، قرآن به رؤیت رهبر فرزانه انقلاب رسید و پس از آن، در قم، مراجع عظام و علمای معظم رؤیت نمودند؛ از آنجاییکه نگارش و نوشتن و خط، مظهر تمدّنها بوده و انسانهای فرهیخته هماره از آن در جایگاه بزرگترین عامل انتقال فرهنگ و دانش بهره گرفتهاند و خداوند به «قلم» سوگند یاد کرده و کتابت را بزرگ شمرده و پیامبر(ص) بدان فرمان داده است و قرآن بر پایه این تأکیدها و ترغیبها پیوسته نگاشته شده است، حاملین این قرآن نفیس در قالب کاروانی ۱۵۰ نفره، از اساتید و خطاطان و خادمان و خدمتگزاران قرآن و اهلبیت(ع) به کربلا به شوق زیارت ارباب بیکفن و علمدار باوفایش گام نهادند.
آری اکنون، پس از اهدای قرآنهایی به خط تحریر به آستانهای مقدس امیرالمؤمنین علی(ع)، خامس آلعبا حضرت ابا عبدالله الحسین(ع)، حضرت انیسالنفوس علی بن موسیالرضا(ع) و امامین عسکریین(ع) توسط خدمتگزاران اهل بیت(ع) در ستاد مردمی کتابت نور در سایه شمسالشموس(ع)، این مصحف شریف که حاصل فعالیت مشترکی با دارالکتابه مرکز طبع و نشر قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران بود، در ابتدای ماه ذیحجه در کربلا در حرم سقای لب تشنگان و وفادارترین یار قرآن ناطق حماسه کربلا حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به مسئولان حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) اهدا شد تا این تحفه عشقبازیِ هنرمندانه را که حاصل تلاش ۲۴۴ نفر از نسخنویسان جمهوری اسلامی ایران که یکصد نفر از آنان را بانوان خطاط تشکیل میدادند را به نام حسین(ع)، تقدیم آستان ادب ـ علمدار حسین(ع) ـ کردندچرا که حسین(ع) تمام آسمان عباس(ع) بر روی زمین بود و هست و خواهد بود.
و براستی که عباس(ع) را سقایتی است از برای کون و مکان و این نه تنها بدلیل غیرت و همیّت و ادب و مساوات و برادری بی بدیلش است، بلکه آنزمان که وجود عباس(ع)، ازتمام خودش خالی گشت و یکپارچه آئینه تمام نمای حسین(ع) شد، ادب را به تمامیت تعریف و به تصویر کشید و هرچه داشت در طبق اخلاص تقدیم مولایش کرد؛ خداوند، خود سقای عباس(ع) شد و از شراب لایزال خویش در جام وجود ساقی عالم نوشانید.
آری، وقتی نام علمدارکربلا جاری میشود حرف از نزول و صعود آیههای نور به میان میآید، چراکه عباس(ع) کسی است که پای اهل زمین را به آسمان باز کرده است، پس به حقیقت برای پیشکشی به فرزند امالبنین(س) تحفهای جز از آسمان ـ قرآن ـ را نشاید.
بدین جهت از فاصلههای دور و نزدیک در آستانه ماه مبارک رمضان ۱۴۳۵ هجری قمری، نسخنویسان جمهوری اسلامی ایران گرد هم آمدند تا تمام هنرشان را قلم بزنند و آیههای نور را بر تار و پود مصحف شریف عاشقانه حک کنند چرا که قرآن، این پیام الهی که در جهت هدایت انسان و برکشیدن او به قلّه کمال است، با «تعلیم» و «قرائت» و «قلم» آغاز شد و بدین سان جایگاه بلند دانش و اهمیّت کتابت در این مکتب با اوّلین بخش پیام بلند رسول اللّه(ص) اعلام شد.
خداوند بزرگ در جهت عظمت بخشیدن به «قلم»، بدان سوگند یاد میکند و آن را نعمتی بزرگ شمرده، خود را بدان میشناساند و میفرماید: «إقرأ باسم ربّک الذی خلق، … إقرأ و ربّک الأکرم الذی علّم بالقلم.» پس گام برداشتند به سوی محفلی که با نام امابیها حضرت زهرا(س) مزین شده بود و خداوند را شکر گفتند که نام مادر سادات امیدبخش فعالیتشان شد.
با وضو دست به قلم بردند تا کتابت کنند صفحهای از کلام نور را، اما خامه بر کاغذ پیش نمیرفت، آخر بنده روسیاهی که هیچ عملی را به پیشکش نیاورده چه به کتابت نامت و کلامت، چراکه نبی خاتم(ص) برترى قرآن بر دیگر سخنان را چون برترى خدا بر مخلوقاتش دانستهاند. «فضل القرآن على سائر الکلام کفضل الله على خلقه»؛ دلشان لرزید وقتی پرچم گنبد نورانی بارگاه مطهرعلمدار حسین(ع)، حضرت ابوفاضل(ع) را به نشانی آوردند، اذن دخولی بود بر کتابت نور و لبخند رضایتت در بارگاه ملکوتی رضایت(ع).
چه تقارن عجیبی شد، در آستانه بهار قرآن، در پرتو عنایت عالم آلمحمد(ع) و توسل به قائم آلمحمد(عج) همچون اول کاتب نام خدا، آنها نیز دست به قلم ببرند و از نور بنویسند: «ن والقلم و ما یسطرون ...» ابتدایش همه به اذن او بود و انتهایش نیزکه «هُوالاَوَل وَ الآخِر» و چنان دست تقدیر در هم پیچید تا هر گوشهای از کتابت نور را بنام دلدادهای رقم بزنند وهر تشنه دلی را به جرعهای میهمان این ضیافت آسمانی گردانند، همانگونه که پیامبرت فرمود: «قرآن سفره خداست، پس تا مىتوانید از میهمانى او فرا گیرید، آن نور روشن و درمان سودمند است، آن را فرا گیرید؛ چرا که خدا با آموختن آن به شما شرافت مىبخشد».
بارالها چگونه شکرگزار این نعمت باشیم که دعوتمان کرد تا رنگ خدایی بگیریم و دریابیم که در بسته نیست ، ما دست و پا بستهایم؛ آری پس از یکسال در اول ماه مبارک رمضان ۱۴۳۶ هجری قمری، قرآن به رؤیت رهبر فرزانه انقلاب رسید و پس از آن، در قم، مراجع عظام و علمای معظم رؤیت نمودند؛ از آنجاییکه نگارش و نوشتن و خط، مظهر تمدّنها بوده و انسانهای فرهیخته هماره از آن در جایگاه بزرگترین عامل انتقال فرهنگ و دانش بهره گرفتهاند و خداوند به «قلم» سوگند یاد کرده و کتابت را بزرگ شمرده و پیامبر(ص) بدان فرمان داده است و قرآن بر پایه این تأکیدها و ترغیبها پیوسته نگاشته شده است، حاملین این قرآن نفیس در قالب کاروانی ۱۵۰ نفره، از اساتید و خطاطان و خادمان و خدمتگزاران قرآن و اهلبیت(ع) به کربلا به شوق زیارت ارباب بیکفن و علمدار باوفایش گام نهادند.
آری اکنون، پس از اهدای قرآنهایی به خط تحریر به آستانهای مقدس امیرالمؤمنین علی(ع)، خامس آلعبا حضرت ابا عبدالله الحسین(ع)، حضرت انیسالنفوس علی بن موسیالرضا(ع) و امامین عسکریین(ع) توسط خدمتگزاران اهل بیت(ع) در ستاد مردمی کتابت نور در سایه شمسالشموس(ع)، این مصحف شریف که حاصل فعالیت مشترکی با دارالکتابه مرکز طبع و نشر قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران بود، در ابتدای ماه ذیحجه در کربلا در حرم سقای لب تشنگان و وفادارترین یار قرآن ناطق حماسه کربلا حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به مسئولان حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) اهدا شد تا این تحفه عشقبازیِ هنرمندانه را که حاصل تلاش ۲۴۴ نفر از نسخنویسان جمهوری اسلامی ایران که یکصد نفر از آنان را بانوان خطاط تشکیل میدادند را به نام حسین(ع)، تقدیم آستان ادب ـ علمدار حسین(ع) ـ کردندچرا که حسین(ع) تمام آسمان عباس(ع) بر روی زمین بود و هست و خواهد بود.
مرجع : ایکنا