تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۴۲
۰
کد مطلب : ۲۷۱۹۱
۲۱ ذی‌الحجه

زهیر‌ بن قین؛ از طرفداری عثمان تا پیوستن به کاروان حسینی(ع)

زهیر‌ بن قین؛ از طرفداری عثمان تا پیوستن به کاروان حسینی(ع)
روزشمار عاشورا روزشمار یک واقعه خاص نیست، زیرا که هر سرزمینی کربلا و هر زمانی عاشوراست. توجه به ابعاد مختلف در ایامی که اتفاق می‌افتد کل تاریخ ایمان را مرور می‌کند، پیوستن یک طرفدار عثمانی به کاروان امام حسین(ع) نشان از آن دارد که هواداران امام حسین(ع) از هر عقیده‌ای می‌توانند باشند، کسانی که راه و ندای انسانی و الهی امام(ع) را دریافته بودند.

روزی به نام زهیربن قین
21 ذی‌الحجه کاروان اهل بین(ع) به منطقه «زرود» رسید. با کمی فاصله کاروان زهیربن قین بجلی توقف کرد. هر دو کاروان از حج باز می‌گشتند و هر دو به کوفه می‌رفتند، یکی برای بازگشت به خانه و دیگری در لبیک مردم که برای نجات درخواست‌های فراوانی ارسال کرده بودند.
چره سرشناس کاروان بنی هاشم حسین‌بن علی(ع) و چهره نامدار کاروان کوفی زهیربن قین بجلی بود.
زهیر از مردان شریف و شجاع شهر کوفه و قوم خود شمرده می‌شد و به واسطه حضور در جنگ‌ها و فتوحات بسیار، جایگاه رفیعی به دست آورده بود.
در برخی از منابع از قین -پدر زهیر- به عنوان یکی از اصحاب رسول خدا(ص) نام برده شده است. کیفیت حرکت این دو کاروان ناهماهنگ بود، شاید این به آن خاطر بود که زهیر از لحاظ عقیده عـثمانى بود وعلاقه‌اى به اهل بیت نداشت از این‌رو از اینکه با حضرت روبرو شود، پرهیزمى کرد و اگر کاروان امام(ع) راه مى‌‎رفت، او مى‌ایستاد واگر کراوان حسینی توقف مى‌کرد او حرکت مى‌کرد تا بالاخره در منزلى به ناچار هـر دو رحل اقامت افکندند، منتها با فاصله از همدیگر. پس از تثبیت کاروان‌ها بساط غذا در کاروان زهیر پهن شد و وی با خانواده‌اش مشغول غذا خوردن بود کـه قـاصـد امام حسین (ع ) آمد و چنین گفت : "ان ابا عبداللّه الحسین (ع ) بعثنی الیک لتاتیه" یعنی «همانا اباعبد الله مرا به سوی تو فرستاده تا به سوی او بیایی» با شنیدن این پیغام، لقمه غذا از دست همه افتاد و حالت تحیر و سکون به همه آنان دست داد. 
زوجه زهیر گفت: چرا نشسته‌اى؟

زهیر؛ از طرفداری عثمان تا فرماندهی سپاه امام حسین(ع)
زهیر به اردوگاه علوی رفت اما بازگشتش به کاروان خود برای جمع کردن وسایل به عزم همراهی با فرزند رسول‌الله(ص) بود. زهیر با همسرش نیز وداع کرد و بنا به نقلی همسرش را طلاق داده و گفت: «من عازم شهادت همراه امام حسین(ع) هستم.
تو با برادر خود نزد خانواده ‌ات برگرد، زیرا نمی‌‏خواهم از سوی من چیزی جز خوبی به تو برسد.» زهیر بعد از وداع با همسرش، به همراهانش گفت: «هر که دوستدار شهادت است، همراه من بیاید، و گرنه برود و این آخرین دیدار من با شماست».
آنگاه او خاطره‌ای برای آنان نقل کرد و گفت: زمانی که به جنگ بلنجر رفته بودیم، به پیروزی و غنایم فراوانی دست یافتیم و بسیار خوشحال شدیم. سلمان فارسی که همراه ما بود گفت: «آن‏گاه که سید جوانان آل محمّد(ص) را درک کردید، از پیکار و کشته شدن در کنار او بیش از دستیابی به این غنایم شادمان باشید. ب
رخی منابع آورده‌‌اند که سلمان‌بن مضارب، پسر عموی زهیر هم با وی همراهی کرد و به سپاه امام حسین(ع) پیوست. زهیر صبح عاشورا پس از اقامه نماز صبح، امام حسین(ع) یاران و لشکر خود را سازماندهی کرده و زهیر‌بن قین را فرمانده جناح راست لشکر و حبیب‌بن مظاهر را فرمانده جناح چپ لشکر کرد و پرچم جنگ را نیز به دست برادرش عباس(ع) سپرد.
مرجع : ایکنا
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما