کد مطلب : ۳۴۶۶۴
گفت و گو با دکتر اسماعیل آذر
فرق است بین شاعری که تاریخ عاشورا را میداند و آنکه نمیداند
شعر آیینی به یکی از مهمترین گونههای شعری روزگار ما تبدیل شده است، بااینحال اگر بخواهیم ریشه آن را جستوجوکنیم، باید شعر آیینی را به مفاهیمی چون توحیدیهها، مضامین اخلاقی و نیز مراثی و مناقب بزرگان دین گسترش داد. با این نگاه باید شاهنامه، مثنوی و بسیاری از آثار شعری بزرگان ادبیات ایران را در شمار آثار آیینی برشمرد. البته پرواضح است که در روزگار ما شعر آیینی بیشتر معطوف به مراثی و مناقب شده است. با این نگاه بایددید شعر آیینی که به منقبت و مرثیه خاندان رسالت میپردازد، تا کجا توانسته است از مرز کلام و توصیف به مفاهیم واقعی معرفتی نیز برسد.
این موضوع را با دکتر اسماعیل آذر در میان گذاشتهایم. استاد سرشناس ادبیات فارسی و عضو کمیسیون هنر شورای عالی انقلاب فرهنگی که چهرهاش در برنامه تلویزیونی معروف به مشاعره آشنای مخاطبان است و تألیف آثاری مانند «تاریخ هزار ساله شعر پارسی درباره امام رضا(ع)»، «تأثیر ادبیات ایران بر ادبیات جهان»، «شکوه عشق: تاریخ و شعر عاشورا»، «شاهکارهای ادبی جهان»، «سعدیشناسی» و «خورشید خراسان» را در کارنامه خود دارد.
تعریف شما از شعرآیینی و حد و مرز آن چیست؟
شعر آیینی محملی دینی و همانطور که از نامش بر میآید پشتوانه آیینی دارد. اما این آیین میتواند مدح، توصیف و حتی نقد و اعتراض به بدکُنشان که در مقابل حق ایستادگی میکنند و امثال اینها باشد؛ بنابراین هر یک از مواردی که به شعر آیینی مربوط میشود تعریفی برای خود دارد.
چه آسیبهایی را متوجه شعر آیینی امروز ما میبینید؟
اگر چه گاهی شاعران خوب و تراز اول هم میان شاعران شعر آیینی دیده میشوند، مشکل و آسیب کلی نداشتن مطالعه کافی شاعران آیینی درباره آیین و مسائل دینی است. برای نمونه اگر ما خواستیم عاشورا را توصیف کنیم که زیباترین قطعات شعرهای آیینی ما در طول تاریخ درباره نهضت بزرگ عاشوراست، باید عاشورا را بشناسیم، اگر نشناسیم آنچه خواهیم گفت ممکن است به بیراهه برود. اما نکته مهمتر و آنچه میتواند آسیببرانگیز باشد این است که طبیعی است ما شیعیان اهل بیت (ع) را دوست داشته باشیم و به آنها عشق بورزیم، بنابراین شعر آیینی ما که درباره معصومان(ع) و طاهرین (ع) است با عاطفه و احساس شاعر رابطه جدی دارد. اما این احساس باید محدودیت داشته باشد. ما باید بدانیم که معصومان (ع) هم «انسان»های معصوم هستند و توصیفهای ما باید درست در قواره بزرگواری و عظمت آنها باشد، نه کم و نه زیاد. رعایت این اعتدال در شعرهای آیینی یکی از مضامین و موازینی است که ما همیشه به دوستان توصیه میکنیم. اگر شاعری در مسائلی که با محوریت آن شعر میگوید اطلاعات تاریخی و علمی نداشته باشد، هر چند شعرش هم زیبا باشد، عاری و خالی از پشتوانه است، بنابراین برای ایجاد کیفیت بهتر در ساحت شعر آیینی، توصیه من به عنوان معلم زبان و ادبیات فارسی این است که شاعران باید دانش کافی و لازم برای آنچه دربارهاش سخن میگویند داشته باشند وگرنه شعرهای آنها بدون پشتوانه خواهد بود و شعر بدون پشتوانه نیز در تاریخ نخواهد ماند.
ممکن است نوشتن و مطرح کردن شعرهایی بدون پشتوانه علمی و تاریخی باشد، اما جذابیتهایی داشته باشد که مردم بپسندند. شاعر آیینی تا چه حد باید وفادار به واقعه یا واقعیت تاریخی باشد؟
شاعر مورخ و محقق نیست، شاعر، شاعر است؛ بنابراین ما نباید از او انتظار داشته باشیم برای ما تاریخ بنویسد، اما وقتی به نکتهای اشاره میکند، اگر پشتوانه آن نکته را درست نداند، نمیتواند در شعر خود جا بیندازد و نمیتواند آن نکته را تأثیرگذار بیان کند. نمیتواند در عمق موضوع پیش برود و سخن همینجاست. شاعر باید بداند که در زمان شعرگفتن از واقعهای مثل عاشورا، خیلی فرق است بین کسی که تاریخ عاشورا را میداند یا آنکه نمیداند. آنکه نداند تمامش حس است و البته این حس قشنگ هم هست، اما معنی این حرف این نیست که شعرش محکم است، بلکه منظور این است که چارچوب داشته باشد. ما آن شاعران را هم تشویق و شعرشان را ستایش میکنیم، ولی اگر شاعر با پشتوانههای علمی و تاریخی در کار شعر آیینی وارد شود موفقتر خواهد بود.
چیزی که همیشه درباره شعر آیینی و مدحها گفته میشود این است که جنبه تعلیمی و آموزشی و انتقال فرهنگ هم داشته باشد. شما چنین وظایفی را برای شعر آیینی و مدحها قائل هستید؟
مداحها -نه همه آنها، بلکه بیشترشان- باید تحت یک ضابطه در بیایند. من از شخصیتهایی که با مداحان ارتباط اجرایی نزدیک دارند، خواهش میکنم که در این زمینه هر کار ممکن را انجام دهند. یادم میآید که حدود هفتهشت سال پیش در زمانی که حجتالاسلام محسن قمی، نماینده رهبری در دانشگاهها بودند، به من
پیشنهاد شد که دفتری برای نوحهها تنظیم بکنم و در مورد نوحههایی تحقیق بکنیم که چارچوب درست و از نظر وزن و آهنگ هم ملاکهای لازم را داشته باشد. آن زمان نتوانستم به خاطر گرفتاریهایی که داشتم همراهی کنم. اما حس میشود که لازم است این اتفاق بیفتد و من هم حاضرم مشارکت داشته باشم که برای مداحان کشورمان آثار مناسبی را تدارک ببینیم.
هم از نظر مضامین و هم از دید ریتمی و آهنگ آن. تأکید میکنم که در مورد شعرهای آیینی مداحان گروهی هستند که بیراهه میروند و ممکن است در درازمدت سبب آسیبهای جدی باشند. مسئولان مربوط اول باید از «جان» آن شعرهای آیینی که معصومان(ع) هستند حفاظت بکنند و بعد برای مداحان خوراک تهیه کنند؛ یعنی برایشان مأخذی را تبیین کنند که با این مأخذ مداحی کنند.
شما به عنوان صاحبنظری که در این حوزه غور کردهاید، سیر شعر آیینی را چطور میبینید؟
البته نمیشود قضاوت کلی کرد، اما میشود گفت که شعر آیینی ما خاصه با توجه رهبر انقلاب توانسته است که شکل و شمایل خوبی برای خودش داشته باشد. ولی باتوجه به اینکه سرزمین ما سرزمین شعر و فرهنگ و معرفت است، میتوانیم از این هم فراتر برویم و هم شعر آیینی و هم گنجینه زبان و ادبیات فارسی را غنیتر کنیم.
در ابتدای صحبت گفتید که شعر آیینی میتواند مدح باشد یا توصیف یا حقطلبی. آیا برای جامعه امروز شعر آیینی میتواند جنبه بیان حال مظلومان را داشته باشد؟
بله. فرض بفرمایید وقتی شما حضرت سیدالشهدا (ع) را توصیف میکنید، میتوانید نتیجهای هم بگیرید و نتیجه را عاید جامعه بکنید. وقتی شما عبیدا... بن زیاد را بشناسید و بتوانید در قواره و لباس هنر صفات او را بیان کنید، میتوانید برای شخصیتهای زشت و کریهی مثل او در جامعه پیام داشته باشید. ما میتوانیم مثالآزمایی کنیم و تمثیل بیاوریم، حتی میبینیم در تعزیه اتقیا و اشقیا داریم. ما نمیتوانیم اشقیا را حذف کنیم، چرا؟ به این دلیل که آنها سبب ظلم شدهاند، آنها باید در شعر قدح بشنوند و شخصیتهای بزرگ و معصومان در مقابلشان مدح. اما چگونگی آن را شاعر باید تشخیص بدهد و هنرمندانه ابراز کند.
تعریف شما از شعرآیینی و حد و مرز آن چیست؟
شعر آیینی محملی دینی و همانطور که از نامش بر میآید پشتوانه آیینی دارد. اما این آیین میتواند مدح، توصیف و حتی نقد و اعتراض به بدکُنشان که در مقابل حق ایستادگی میکنند و امثال اینها باشد؛ بنابراین هر یک از مواردی که به شعر آیینی مربوط میشود تعریفی برای خود دارد.
چه آسیبهایی را متوجه شعر آیینی امروز ما میبینید؟
اگر چه گاهی شاعران خوب و تراز اول هم میان شاعران شعر آیینی دیده میشوند، مشکل و آسیب کلی نداشتن مطالعه کافی شاعران آیینی درباره آیین و مسائل دینی است. برای نمونه اگر ما خواستیم عاشورا را توصیف کنیم که زیباترین قطعات شعرهای آیینی ما در طول تاریخ درباره نهضت بزرگ عاشوراست، باید عاشورا را بشناسیم، اگر نشناسیم آنچه خواهیم گفت ممکن است به بیراهه برود. اما نکته مهمتر و آنچه میتواند آسیببرانگیز باشد این است که طبیعی است ما شیعیان اهل بیت (ع) را دوست داشته باشیم و به آنها عشق بورزیم، بنابراین شعر آیینی ما که درباره معصومان(ع) و طاهرین (ع) است با عاطفه و احساس شاعر رابطه جدی دارد. اما این احساس باید محدودیت داشته باشد. ما باید بدانیم که معصومان (ع) هم «انسان»های معصوم هستند و توصیفهای ما باید درست در قواره بزرگواری و عظمت آنها باشد، نه کم و نه زیاد. رعایت این اعتدال در شعرهای آیینی یکی از مضامین و موازینی است که ما همیشه به دوستان توصیه میکنیم. اگر شاعری در مسائلی که با محوریت آن شعر میگوید اطلاعات تاریخی و علمی نداشته باشد، هر چند شعرش هم زیبا باشد، عاری و خالی از پشتوانه است، بنابراین برای ایجاد کیفیت بهتر در ساحت شعر آیینی، توصیه من به عنوان معلم زبان و ادبیات فارسی این است که شاعران باید دانش کافی و لازم برای آنچه دربارهاش سخن میگویند داشته باشند وگرنه شعرهای آنها بدون پشتوانه خواهد بود و شعر بدون پشتوانه نیز در تاریخ نخواهد ماند.
ممکن است نوشتن و مطرح کردن شعرهایی بدون پشتوانه علمی و تاریخی باشد، اما جذابیتهایی داشته باشد که مردم بپسندند. شاعر آیینی تا چه حد باید وفادار به واقعه یا واقعیت تاریخی باشد؟
شاعر مورخ و محقق نیست، شاعر، شاعر است؛ بنابراین ما نباید از او انتظار داشته باشیم برای ما تاریخ بنویسد، اما وقتی به نکتهای اشاره میکند، اگر پشتوانه آن نکته را درست نداند، نمیتواند در شعر خود جا بیندازد و نمیتواند آن نکته را تأثیرگذار بیان کند. نمیتواند در عمق موضوع پیش برود و سخن همینجاست. شاعر باید بداند که در زمان شعرگفتن از واقعهای مثل عاشورا، خیلی فرق است بین کسی که تاریخ عاشورا را میداند یا آنکه نمیداند. آنکه نداند تمامش حس است و البته این حس قشنگ هم هست، اما معنی این حرف این نیست که شعرش محکم است، بلکه منظور این است که چارچوب داشته باشد. ما آن شاعران را هم تشویق و شعرشان را ستایش میکنیم، ولی اگر شاعر با پشتوانههای علمی و تاریخی در کار شعر آیینی وارد شود موفقتر خواهد بود.
چیزی که همیشه درباره شعر آیینی و مدحها گفته میشود این است که جنبه تعلیمی و آموزشی و انتقال فرهنگ هم داشته باشد. شما چنین وظایفی را برای شعر آیینی و مدحها قائل هستید؟
مداحها -نه همه آنها، بلکه بیشترشان- باید تحت یک ضابطه در بیایند. من از شخصیتهایی که با مداحان ارتباط اجرایی نزدیک دارند، خواهش میکنم که در این زمینه هر کار ممکن را انجام دهند. یادم میآید که حدود هفتهشت سال پیش در زمانی که حجتالاسلام محسن قمی، نماینده رهبری در دانشگاهها بودند، به من
پیشنهاد شد که دفتری برای نوحهها تنظیم بکنم و در مورد نوحههایی تحقیق بکنیم که چارچوب درست و از نظر وزن و آهنگ هم ملاکهای لازم را داشته باشد. آن زمان نتوانستم به خاطر گرفتاریهایی که داشتم همراهی کنم. اما حس میشود که لازم است این اتفاق بیفتد و من هم حاضرم مشارکت داشته باشم که برای مداحان کشورمان آثار مناسبی را تدارک ببینیم.
هم از نظر مضامین و هم از دید ریتمی و آهنگ آن. تأکید میکنم که در مورد شعرهای آیینی مداحان گروهی هستند که بیراهه میروند و ممکن است در درازمدت سبب آسیبهای جدی باشند. مسئولان مربوط اول باید از «جان» آن شعرهای آیینی که معصومان(ع) هستند حفاظت بکنند و بعد برای مداحان خوراک تهیه کنند؛ یعنی برایشان مأخذی را تبیین کنند که با این مأخذ مداحی کنند.
شما به عنوان صاحبنظری که در این حوزه غور کردهاید، سیر شعر آیینی را چطور میبینید؟
البته نمیشود قضاوت کلی کرد، اما میشود گفت که شعر آیینی ما خاصه با توجه رهبر انقلاب توانسته است که شکل و شمایل خوبی برای خودش داشته باشد. ولی باتوجه به اینکه سرزمین ما سرزمین شعر و فرهنگ و معرفت است، میتوانیم از این هم فراتر برویم و هم شعر آیینی و هم گنجینه زبان و ادبیات فارسی را غنیتر کنیم.
در ابتدای صحبت گفتید که شعر آیینی میتواند مدح باشد یا توصیف یا حقطلبی. آیا برای جامعه امروز شعر آیینی میتواند جنبه بیان حال مظلومان را داشته باشد؟
بله. فرض بفرمایید وقتی شما حضرت سیدالشهدا (ع) را توصیف میکنید، میتوانید نتیجهای هم بگیرید و نتیجه را عاید جامعه بکنید. وقتی شما عبیدا... بن زیاد را بشناسید و بتوانید در قواره و لباس هنر صفات او را بیان کنید، میتوانید برای شخصیتهای زشت و کریهی مثل او در جامعه پیام داشته باشید. ما میتوانیم مثالآزمایی کنیم و تمثیل بیاوریم، حتی میبینیم در تعزیه اتقیا و اشقیا داریم. ما نمیتوانیم اشقیا را حذف کنیم، چرا؟ به این دلیل که آنها سبب ظلم شدهاند، آنها باید در شعر قدح بشنوند و شخصیتهای بزرگ و معصومان در مقابلشان مدح. اما چگونگی آن را شاعر باید تشخیص بدهد و هنرمندانه ابراز کند.
مرجع : شهرآرا