تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۴ تير ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۳۹
۰
کد مطلب : ۷۵۱۸

گزارشی از اجرای تعزیه در تکیه دولت

گزارشی از اجرای تعزیه در تکیه دولت
مراسم تعزيه با ورود عده‌اي در حدود دويست نفر از مستخدمين دربار سلطنتي به تکیه دولت آغاز مي‌شد كه در دو صف به دنبال رئيس مستخدم يا خوانسالار، ملايم و با وقار دور سكوي مركزي مي‌گشتند.

همه لباس سياه به تن داشتند و پس از مدتي نوحه‌سرائي و سينه‌زني خارج مي‌شدند و با فاصله، پس از آنها، جمعي در لباس عربي با شور و هيجان فوق‌العاده داخل مي‌شدند و ديوانه‌وار سينه مي‌زدند و خارج مي‌شدند و در دنبال ايشان گروهي سنگ‌زن به داخل مي‌آمدند و پس از نوحه‌سرائي و زدن قطعات چوبي كه در دست داشتند به يكديگر، عزم رفتن مي‌كردند و در اثناء صداي اندوه بار موسيقي به گوش مي‌رسيد.

از اين سه گروه، كار گروه اول بيشتر تشريفاتي بود ولي دو گروه ديگر با مرثيه‌هائي كه مي‌خواندند و با حركات و اعمالي كه انجام مي‌دادند، ذهن حضار را به تماشاي وقايع معطوف و ايشان را براي ديدن آن مستعد مي‌ساختند.

گروه عرب، رمز و نشانه‌اي بود كه براي معلوم داشتن محل حادثه به كار مي‌رفت، و با مشاهده آن، ذهن مستمع به محل وقوع ماجرا و كسانيكه در آن دخيل بوده‌اند مسبوق مي‌شد.

دسته موسيقي نظامي و به دنبال آن دسته‌هاي كوچك ديگر با نظم و طمأنينه داخل مي‌شدند و هر كدام نوائي مخصوصي مي‌نواخت و پس از يك بار طواف به دور سكو از در ديگر خارج مي‌شد.

پس از آن شبيه‌ها به تدريج با نظم و ترتيب خاص داخل مي‌شدند. مقدم بر همه عده‌اي كودك ده دوازده ساله در لباس ساده حركت مي‌كردند و در دنبال ايشان چندين نفر در لباس رزم يعني «زره» و «خود» داخل مي‌شدند. پس از طي كردن چند قدم به داخل تكيه، صداي نازك و سوزناك يكي از اطفال بلند مي‌شد كه ابيات در رثاء امام حسین(ع) مي‌خواند.

ابياتي كه خوانده مي‌شد، زمينه را براي وقايع تعزيه فراهم مي‌کرد. عده ديگري كه به همراهي صف كودكان به تدريج داخل مي‌شدند، در خواندن آن نواي حزن‌انگيز به صاحب اين صدا مي‌پيوستند و آواز پرسوزي را كه تا مغز استخوان هر شنونده نفوذ مي‌كرد با متانت و سنگيني ابهت تمام و با خلوص عقيده مي‌سرودند.

سپس همه شبيه‌هاي تعزيه روز كه پيشاپيش آنها معين‌البكاء قرار گرفته، در يك صف و با نظم و حزن عميق وارد تكيه مي‌شوند و همگي در حالي‌كه معين البكاء از آنها جدا مي‌شود، از صحن تكيه خارج مي‌شوند.

معين‌البكاء روي سكو مي‌رود، حمدي مي‌گويد و دعايي به باني مجلس و تماشاگران و غيره مي‌كند.پس از آخرين دعا به اشاره چوبدست معين‌البكاء، دسته موسيقي شروع به نواختن آهنگ پرشور و كوتاهي مي‌كند و با توقف اين آهنگ، نسخه‌خوان‌ها تعزيه را شروع مي‌كنند.

انعكاس صداي پر احساس اين جمعيت در فضاي خالي تكيه، شكوه جانگدازي داشت و تأثير عميقي در روح حضار مي‌‌‌گذاشت. اين جمعيت كه شامل همه شبيه‌ها بود، دو به دو با نظم و وقار و متانت يكبار به دور تكيه مي‌گشت، به بالاي سكو مي‌رفت. كودكان در محل مرتفع‌تري قرار مي‌گرفتند و بقيه در وسط صحنه دايره‌اي تشكيل مي‌دادند و به سرودن اشعاري بصورت سؤال و جواب و دسته جمعي مي‌پرداختند. اين منظره اندوهبار و اين آهنگ حزن‌انگيز حضار را براي مشاهده وقايع دلخراش بعد آماده مي‌ساخت.

معين البكاء در تمام مدت تعزيه، بدون توجه به حضار در همه امور دخالت مي‌كرد و با عصاي خود دسته موسيقي را به نواختن فرمان مي داد، يا شبيه‌ها را به وظايفي كه داشتند آگاه مي‌کرد و ايشان را در صورت خبط و خطا راهنمائي مي‌كرد.

توجه حضار به قسمي از وقايع تعزيه جلب مي‌شد كه وجود معين‌البكاء هيچگونه لطمه‌اي به پيشرفت وقايع داستان نمی‌زد و نه تنها موجب حواس‌پرتي حضار نمي‌شد بلكه ايشان بطوري به مشاهده تعزيه غرق مي‌شدند كه وجود او را بكلي فراموش مي‌كردند.

براي آرايش صحنه به حداقل اشياء لازم اكتفا مي‌شد. بطور كلي صحنه‌آرائي به معناي امروز مورد توجه نبود ولي موضوع داستان و وقايع تعزيه كه عملاً توصيف و مجسم مي‌شد به قدري عميق و شورانگيز بود كه اصلاً نياز به صحنه‌آرائي احساس نمي‌شد. در نمايش‌هاي مذهبي يونان قديم نيز آرايش صحنه وجود نداشته است.

دسته نقاره‌زن در يكي از حجره‌هاي فوقاني تكيه قرار مي‌گرفت و به اشاره دست معين‌البكاء در مواقع ضرورت به نواختن آهنگ‌هاي غم‌انگيز مي‌پرداخت.

اسب‌هاي اصيل و گرانقيمت دربار با يراق‌هاي زرين، صندلي‌هاي طلاكوب شده، شال‌هاي گران‌بهاي كشميري، تشك‌هاي ترمه، و مخده‌هاي مليله‌دوزي شده، و انواع اشياء زيبا و پرارزش براي برگزاري تعزيه از دربار به عاريت گرفته مي‌شد و مورد استفاده قرار مي‌گرفت.

در هشتاد سال پيش ارزش بعضي از صندلي‌هائي را كه در تكيه دولت مورد استفاده قرار مي‌گرفت، بالغ بر چهار هزار دلار تخمين زده‌اند.

خوش‌لحن‌ترين خوانندگان را از گوشه و كنار مملكت گرد مي‌آوردند و ايشان را براي تعزيه‌خواني آماده مي‌ساختند. به اين وسيله بسياري از آوازها و گوشه‌هاي موسقي ملي سينه به سينه حفظ مي‌شد.

اينكار، گر چه از نظر فلسفه واقع‌بيني علماي زيبا‌شناسي معاصر مورد ايراد است ولي نشانه ميزان علاقه ايرانيان به خاندان حضرت علي(ع) بوده است.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما