کد مطلب : ۱۰۳۴۳
ديوار كوتاه مداحي
محمد رضا زائري
اخیراً انتقاد از آفات و اشکالها و ایرادهای موجود در مداحیها طوری فراگیرشده که حتی خود ما هم احساس میکنیم عقب ماندهایم!
حداقل دوستان بزرگواری که با منش و مرام خیمه آشنایند و از روند شکلگیری و انتشار آن آگاهند یا از مواضع فکری نویسنده این سطور اطلاع دارند، به خوبی میدانند که ما خود با دید انتقادی و با رویکرد آسیبشناسانه به این میدان قدم نهادیم. پس در اصل نگرانی، هم عقیده هستیم. اما نگرانیم! چرا که مثل همیشه موضعگیریهای تبلیغاتی و احساسی، مقطعی و زودگذر است و گاهی به جای حلّ مشکل کار را خرابتر میکند.
جالب اینجاست که آقایان منتقد هیچکدام آدمهای معمولی کوچه و خیابان نیستند که بتوان گفت چون دستشان به جایی نمیرسد و کاری نمیتوانند بکنند، درددلی کردهاند و شکایتی به زبان آوردهاند. بلکه همه مسئولانی هستند که کارها دست خودشان است و اگر قرار بوده کاری بکنند باید تا حال انجام میدادهاند.
البته این یک روال طبیعی است که همه به آن عادت کرده ایم. متأسفانه در این مملکت خیلی از کسانی که کاری را بر عهده دارند، وظیفه خود را به خوبی و درستی انجام نمیدهند و صبر میکنند تا رهبر انقلاب دو کلمه راهنمایی کنند و تذکر دهند و از باب درد دل، سخنی بر زبان آورند ... آن وقت به جای پیگیری و رفع مشکل، همه دوباره شروع میکنند به تکرار همان حرف و خلاصه، فرمایش کردن ...
همه «آقا» میشوند و به جای انجام وظیفه و حرکت در مسیر اطاعت از ولی فقیه و اجرای نظر مبارک و بازشناسی عمیق اشارت و دستور ولایی ایشان، همان حرفها را بر زبان میآورند! در حالی که مملکت یک «آقا» بیشتر نیاز ندارد و بقیه باید مجری نظر و تشخیص رهبری باشند.
به قول مرحوم شهید حاج داود کریمی، مشکل از همین جا شروع شد که به جای «ما همه سرباز توایم خمینی» شعار ما شد: «ما همه سردار توایم خمینی»!
نگرانی نسبت به آفات و آسیبهای مداحی و هیئتهای عزاداری را سالهاست که بسیاری از دردمندان آگاه و هوشیار مورد توجه قرار دادهاند و توقع میرفت مسئولان امور با درایت و هوشمندی نسبت به این موضوع توجه کنند و با سیاستگذاری درست و شایسته، اقدامی انجام دهند.
درخت تناور و سایه گستر هیئتهای مذهبی، هرچه با عظمت و پرثمر و استوار و ریشهدار باشد، باز هم بدون تردید آفت میپذیرد و خیمه بلند و باشکوه مدح و رثاء خاندان نبوّت و ولایت هرچه محکم و پایدار باشد، بیشک در معرض آسیب و حمله خواهد بود. این وظیفه بزرگ از دیرباز بر دوش عالمان آگاه بوده است تا برای حفظ میراث ارزشمند سلف صالح با تدبیر و تعقّل اقدام کنند که: «إذا ظهرت البدعُ فی اُمّتی فعلی العالم أن یظهر علمه والّا فعلیه لعنة الله و ...»
هیئتهای مذهبی دیرپاترین و قدرتمندترین نهادهای اجتماعی شیعهاند و طبیعی است که دشمن هوشیار و خطرناک آیین و عقیده ما همان گونه که به تخریب جایگاه ولایت فقیه کمر بسته، برای نابود ساختن یا انحراف این نهادهای ریشهدار اجتماعی شیعه نیز برنامه ریزی و کار و توطئة حساب شدهای تدارک ببیند.
بیداری دشمن در توطئه عجیب نیست. آنچه عجیب است و جای شگفتی دارد، خوابیدن و بی توجهی ما نسبت به حفظ و حراست میراث گرانقدر و گنج پربهایی است که از ارزش و جایگاه آن باخبریم و می دانیم در معرض آسیب و آفت است.
وقتی از چند سال پیش ما حرص میخوردیم و با هزینه شخصی و گرفتاری و سختی، مجلّه خیمه را راه انداختیم؛ وقتی چند سال پیش در اوج عزّت و ارج و قرب مداحان و مرثیهسرایان، از این نگرانی حرف زدیم؛ وقتی میان پخش مکرر و مداوم برنامههای مداحان مختلف از کانالهای گوناگون و شبکههای متنوع رادیو و ... در کنار گسترش هیئتهای دانشجویی و دانشآموزی و ... در مقابل دست به دست گشتن نوارها و سیدیهای صوتی و تصویری مختلف و علم شدن شمایلهای رنگارنگ اولیای خداوند و ... زبان باز کردیم؛ هیچکدام از همین آقایان مسئول و منتقد و گلایهمند و در عین حال همه کاره حتی به اندازه خریدن و اشتراک چند نسخه از مجلّه همت و حمایتی نکردند. وقتی پیش این استاد بزرگوار و آن سرور عزیز و ارجمند، از این نگرانیها حرف زدیم، هیچ عکسالعمل جدیای نشان ندادند. وقتی مرتضی وافی این طرف و آن طرف درد دل میکرد، کسی اعتنا نداشت.
وقتی محسن مظاهری یک تنه کار تحقیقاتی بزرگی در آسیبشناسی هیئتهای مذهبی و مداحی انجام داد، هیچ کس چنان که باید، قدر ندانست و ...
ولی حالا که رهبر انقلاب مثل همیشه مجبور شدهاند به خاطر کوتاهی و قصور و بیتوجهی و غفلت مسئولان امر، خودشان به میدان بیایند و با نگرانی دو کلمه حرف بزنند، رگ نگرانی آقایان مسئول بیرون زده و یادشان افتاده که ... و از قضا مثل همیشه کاسه و کوزه را دارند سر نزدیکترین آدم میشکنند و چون دیواری کوتاه تر از دیوار خادمان مخلص آستان ولایت پیدا نکردهاند، همه بد و بیراهها را نثار جماعت مداح میکنند و از یاد بردهاند که از این جماعت مدّاح، تا توانستهاند استفاده کردهاند و در شأن و منقبت آنان سخنها گفتهاند. یادشان رفته که خیلی از موقعیتها را اخلاص و شور و شوق همین جماعت برایشان به ارمغان آورده و حفظ کرده و ...
آیا این بزرگواران در آن روزهای پر سر و صدا و ... نباید فکر میکردند که این نهاد اجتماعی مهم و مستحکم، آفتپذیر هم هست و نمیتوان انتظار داشت جوانی که بدون آموزش، بدون برنامه، بدون حمایت و هدایت وارد فضای مداحی میشود و تنها با تکیه بر اخلاص و انگیزه شخصی خود قدم بر میدارد، ممکن است سر از بیراهه هم در بیاورد؟ در این نوشتار قصد حمایت از جماعت مدّاح و مرثیهخوان و منقبتسرا را ندارم. چرا که شأن و جایگاه این خادمان با عزّت درگاه اهل بیت، والاتر از آن است که نیاز به حمایت کسی چون من داشته باشند و قصد تزکیه و تطهیر این خدمتگزاری از آفت و ایراد را نیز ندارم چرا که هر عاقلی میداند خوراک هرچه خوش طعم تر و گواراتر باشد بیشتر در معرض فساد و خرابی خواهد بود.
تنها قصد این نوشتار، یادآوری این نکته است که مداحان در این زمینه مقصر نیستند. همه مقصر و خطاکاریم. جامعه مداحان هرچه توانسته، در حد خود تلاش کرده است. بیایید حرمت و شأن این خادمان موالی خود را حفظ کنیم و به جای انتقاد یک سویه و ناسزا گفتن به آنان، راه اصلاح و حل مشکل را از بیان و اشاره ولایت فقیه و مراجع عظام تقلید و علمای وارسته دین بیابیم و در حیطه مسئولیت خود بدان توجه کنیم و عمل نماییم.