تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۱۳
۰
کد مطلب : ۲۰۴۵۶
گفت و گو با آیت الله محمد باقر تحریری

مداح باید اخلاص داشته و قصد خودنمایی و رسیدن به ثروت نداشته باشد

مداح باید اخلاص داشته و قصد خودنمایی و رسیدن به  ثروت نداشته باشد
روزها و هفته ها به دنبال هم می آیند و می گذرند. روزهای ماه مبارک رمضان، هم به پایان رسید و آنچه که باقی ماند روحیه معنوی و سبکبالی است که در این ماه نصیب بسیاری از مردم شده است. اما این سبکبالی تا چه زمانی ادامه دارد؟ چه کنیم تا آثار معنوی و برکات ماه مبارک رمضان را در طول سال حفظ کنیم؟ آیا راهی که ما در این ماه مبارک رفتیم، همان سیر و سلوکی است که اولیای الهی به آن اشاره می کردند؟ نقش هیئت های مذهبی و اشک ریختن در محبت و مصیبت حضرت الشهدا (ع) در این میان کجاست؟

آیت الله محمدباقر تحریری که سال های عمرش را در این مسیر صرف کرده و در مجلس علمای بزرگی مانند آیت الله العظمی بهجت (ره)، آیت الله العظمی جوادی آملی و آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(ره) شرکت داشته، به پرسش های ما در این زمینه پاسخ می دهد.

برای شروع می خواهیم بدانیم چه کنیم که معنویت این ماه مبارک را حفظ کرده و در طول سال هم از آثار معنوی و برکات آن بهره مند باشیم؟

پاسخ این پرسش باید توجه داشت که هر چیزی در حدوث و بقای خود با انواعی از شرایط و موانع مواجه است. در ماه رمضان شرایط و موقعیت های خوبی برای انسان حاصل می شود، مانند روزه گرفتن که انسان با اختیار خودش یکسری از خوراکی های مباح را تحت فرمان خدای متعال کنار گذاشته و با یکسری از معنویات مرتبط می شود مانند خواندن نماز در اول وقت، تلاوت قرآن کریم، رفت و آمد در مساجد و ارتباط با مجالس دینی و هیئت های مذهبی. این موارد موجب می شود که انسان تا حدی در برقراری ارتباط با خداوند متعال موفق باشد. این ها غنیمت بوده و در حدوث حالت معنویت این شرایط لازم است. در این زمینه دوری از گناه، شرط اساسی حصول معنویت و توجه قلب به سمت خدای یکتا و ارتباط خالصانه با او به حساب می آید که در طول سال هم ماندن این روحیه معنوی به استمرار این شرایط و دوری از گناه بستگی دارد.

پس باید همان طور که در ماه رمضان موانع معنوی را از سر راه برداشته ایم، در طول سال هم همین گونه رفتار کنیم!

درست است. این کار موجب می شود که معنویت دینی ادامه پیدا کرده و در تمام روزهای سال نمود پیدا کند. انجام واجبات و ترک محرمات باید همیشه ادامه پیدا کند. البته این کار سخت هست، اما محصول آن بسیار گرانقدر و باارزش است. چون خدای متعال همه کمالات را مبتنی بر ترک محرمات و انجام واجبات دانسته و در این باره در قرآن کریم می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا علیکم أنفسکم» یعنی ای کسانی که ایمان آورده اید بر شما باد مراقب از خودتان.

این آیه شریفه علاوه بر مراقبه از نفس، بر محاسبه نفس هم اشاره می کند. آیا می توان اینطور نتیجه گرفت که محاسبه نفس هم باید جزء برنامه های اصلی زندگی باشد؟

بله. محاسبه نفس در کنار مراقبه، رکن اساسی بقای تربیت همه نفوس انسانی است که باید همواره در زندگی انجام شود. آنچه که مراقبه و محاسبه را آسان می کند ارتباط با قرآن، تلاوت آیات و تدبر در آنها، خواندن نماز اول وقت، شرکت در مجالس قرآن و مجلس ذکر اهل بیت علیهم السلام، یادآوری خداوند متعال و ذکر گفتن، همنشین شدن با عالمان دین و آموختن موازین دینی، دوری از گناه و مجالس لهو و لعب، مطالعات دینی و... هستند. این ها مواردی هستند که معنویت دینی را تداوم داده و مسیر سیر الی الله را هموار می کنند.

به نقش ذکر اشاره کردید. برخی اعتقاد دارند که ذکر، سیر و سلوک را آسان می کند. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که چه اندازه ذکر می تواند در این مسیر تأثیرگذار باشد؟ درواقع می خواهیم بدانیم مسیر قرب الهی با چه ابزاری هموار می شود و جایگاه ذکر و ورد در این میان کجاست؟

برای پاسخ به این پرسش باید به مفهوم سیر و سلوک توجه داشته باشیم. سیر و سلوک یعنی انسان مسیری را با هدف مشخصی طی می کند. سیر، حرکت کردن بوده و سلوک به معنای رسیدن است. در این مسیر، هدف اصلی قرب خدای متعال است که مسئله بسیار مهمی است. به طور خلاصه می توان گفت کمال عقیده انسان، توجه خالصانه به خدای متعال است که خداوند را حقیقت و کمال مطلق بدانیم. این باور نیاز به تمرین دارد و سیر منظمی دارد که ابتدای آن اعتقادات صحیح و رابطه وجودی با خدای متعال است و اینکه باور داشته باشیم خداوند حاضر و ناظر بر تمام امور و شئون زندگی ماست و اگر بخواهیم به کمال عقلی برسیم باید اطاعت خالصانه از خدا و پیامبر او و اهل بیت علیهم السلام داشته باشیم. با داشتن چنین اعتقاداتی، مرحله اصلی و زیربنای قرب خدای متعال فراهم شده که همان انجام واجبات و ترک محرمات است. باید توجه داشت که محرمات گوناگونی وجود دارد، شامل محرمات چشم، گوش، زبان، دست، پا و واجباتی هم در همین راستا وجود دارد که شامل زندگی خانوادگی، زندگی همسایگی، زندگی شغلی، زندگی دوستانه، در معاملات، روابط سیاسی و اجتماعی و بسیاری از موارد دیگر می شود که لازم است که با داشتن اعتقادات الهی اهتمام به رعایت واجبات و ترک گناهان داشته باشیم و اینها هم ذکر عملی نام دارد.

با این توضیحات آیا می توان نتیجه گرفت که ذکر عملی که شامل انجام واجبات و ترک محرمات می شود، پایه و اساس سیر و سلوک الی الله است؟

همین طور است. چون ذکر در قالب ذکر لفظی و ذکر عملی تعریف می شود. ذکر لفظی هم شامل ذکرهایی است که با زبان بیان می شود، مثلاً در نماز ذکرهایی را می گوییم که خدای متعال از طریق اولیای خود به ما آموزش داده است. همان طور که خداوند به حضرت موسی (ع) فرموده است: «أقم الصلوة لذکری؛ نماز را برای یاد من به جا بیاور» پس نماز ذکر است که مسیر اصلی سیر و سلوک از طریق آن طی می شود.

خداوند در مورد نماز می فرماید: «إنّ الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر؛ بدرستیکه نماز از زشتی ها و گناهان بازدارنده است» آیا می توان نتیجه گرفت ذکر عملی و ذکر لفظی هر دو تکمیل کننده یکدیگر هستند؟

دقیقاً همان طور که ذکر عملی پایه ذکر لفظی محسوب می شود، ذکر لفظی هم زمینه را برای ذکر عملی فراهم می کند. یعنی اگر هر کدام از این دو رکن به طور صحیح و کامل انجام شوند، تکمیل کننده یکدیگر هستند تا انسان را به رشد و موفقیت در قرب الهی برسانند. همین که انسان در مجالس دینی بنشیند و به روضه و مدح اهل بیت علیهم السلام هم گوش دهد، زمینه ذکر عملی خود را فراهم کرده است. به این ترتیب که انسان با ذکر عملی، ذکر قلبی پیدا می کند و در عین حال با نماز خواندن، تلاوت قرآن، شرکت در محافل مذهبی و هیئت ها ذکر قلبی خود را تقویت می کند.

یکی از مواردی که برای طی مسیر سیر و سلوک بر آن تأکید شده، داشتن استاد است. این موضوع تا چه اندازه اهمیت دارد؟

بستگی به این دارد که هدف ما چه باشد. تصور کنید که چند نفر قصد دارند از کوهی بالا بروند. یک نفر به چند متر از کوهپایه اکتفا می کند، دیگری تا دامنه کوه بالا می رود و شخص دیگر در پی فتح قله است. طبیعی است آنکه به کوهپایه یا چند متری از دامنه بسنده کرده، نیازی به استاد و راهنمای خاصی ندارد. طی مسیر سیر و سلوک هم همین گونه است. مراحل اولیه سیر و سلوک با ترک محرمات و انجام واجبات انجام می شود و با دانستن احکام دینی و مراجعه به مرجع فقیه ممکن است. نماز خواندن و تلاوت قرآن هم کار چندان سختی نیست که به استاد بزرگی نیاز باشد. اما آن کسی که قصد دارد به اوج کمالات انسانی برسد به عالم ربانی و استاد وارسته ای نیاز دارد که در این راه، او را راهنمایی کند تا از مسیر اصلی منحرف نشود.

در این مسیر، عرفان های کاذب بسیار شکل گرفته و در حال فعالیت هستند. معیار و شاخص اصلی تشخیص عالم ربانی و استاد وارسته از عرفان های کاذب و افراد شیاد چیست؟

معیار اصلی تشخیص، عقل است که می گوید ما بنده خدا هستیم و خدای متعال همواره به ما افاضه وجود کرده و به همین دلیل باید در برابر او خضوع کرده و تحت فرمان او باشیم. مهم ترین فرمان خدا هم قرآن کریم است. پس ارتباط با قرآن در تشخیص کمک می کند. همچنین ارتباط با ائمه اطهار علیهم السلام و توسل به ایشان هم مفید خواهد بود. در عین حال پای بندی شخص به موازین دین و ارتباط با عالمان دینی هم در این زمینه راهگشاست و می تواند استاد حقیقی را از افراد شیاد متمایز کند.

به نقش ائمه اطهار علیهم السلام اشاره کردید. می خواهیم بدانیم شرکت در مجالس اهل بیت علیهم السلام چقدر می تواند در این مسیر به یاری انسان بیاید؟

توسل به اهل بیت علیهم السلام هم دارای مراتبی است. اولین و اصلی ترین رکن آن که تدین انسان را شکل می دهد، اعتقاد به حقانیت ایشان بعد از پیغمبر اسلام (ص) است که ایشان را امام و جانشین به حق آن حضرت و راهنما در جمیع شئون زندگی بدانیم. سپس از ایشان راهنمایی بخواهیم و به آن عمل کنیم. در همین رابطه شرکت در مجالسی که فضائل اهل بیت علیهم السلام را بیان می کنند و ظلم ظالمان به ایشان مطرح می شود، ضرورت دارد. در این مورد ابراز محبت به اهل بیت علیهم السلام و اظهار انزجار از دشمنان و غاصبین حق آنها بسیار مهم است که در مجالس دینی و هیئت ها ممکن می شود. همین مجالس تأثیر بسیار عمیقی در صفای روح و ارتباط خالصانه با خدای متعال و حقیقت ائمه اطهار علیهم السلام دارد. در این مورد، شرکت در مجالس و هیئت ها هر اندازه خالصانه تر و بی پیرایه باشد، تحول اساسی در روح انسان ایجاد می کند.

با این تفاسیر، می توان نتیجه گرفت هم ارتباط عقلانی با ائمه اطهار علیهم السلام لازم است و هم ارتباط عاطفی با ایشان.

همین طور است. شناختن شخصیت و جایگاه ائمه اطهار علیهم السلام از جمله امام حسین (ع) موجب می شود که انسان دانا و مؤمن نسبت به ایشان معرفت پیدا کند. همین معرفت در صورتی که کامل شود، زمینه برقراری ارتباط عاطفی و قلبی را فراهم می کند که به محبت بیشتر به ایشان و انزجار از دشمنان شان منجر می شود.

ظلم ظالمان و غاصبان حق اهل بیت علیهم السلام و به خصوص امام حسین (ع) در مجالسی مطرح می شود و گاهی آنقدر گسترش پیدا می کند که روضه های باز و مکشوف خوانده می شود. به اعتقاد شما آیا این کار صحیح است و ضرورت دارد در هر مجلسی روضه های مکشوف خوانده شود و تمام وقایع به طور کامل شرح داده شود تا مخاطبان با آن حضرت ارتباط قلبی و معرفتی پیدا کنند؟

نکته مهمی است. در وهله اول باید مطالب به طور مستند مطرح شود و از اظهار مطالب اشتباه و بی اساس خودداری شود. در وهله دوم باید به اقتضای مجلس توجه شود. اصل، بازگو کردن ظلم ظالمان لازم است اما ضرورتی ندارد که جزئیات آن در همه اوقات و در تمام مجالس مطرح شود. در اوقات خاص مانند روزهای محرم که ایجاد محبت نسبت به امام حسین (ع) می شود و زمینه افزایش بغض نسبت به دشمنان ایشان فراهم می شود، لازم است که مطالب کامل مطرح شده و روضه های باز و مکشوف خوانده شود. اما لازم نیست که این مطالب در همه اوقات مطرح شود.

نقش سخنران و منبری در این زمینه چه اندازه است و این افراد چه ویژگی هایی باید داشته باشند؟

مسیر اصلی این کار منبر است که زمینه تبلیغ را فراهم می کند و شامل بازگو کردن معارف اهل بیت علیهم السلام و ظلم ظالمان را بیان می کند. دوم نوشتن این ها هم نوعی تبلیغ است که باید از منابع صحیح استفاده شود. منبری هم باید این گونه باشد. منبری باید اخلاص در کار داشته باشد که موجب می شود فعالیت تبلیغی او اثرگذار باشد. در عین حال باید به آنچه که در دین آمده عالم باشد. و همچنین خودش معتقد و عامل به دستورات دین باشد. هر اندازه شخص در این زمینه ها موفق باشد، تأثیرگذاری گفتارش بیشتر خواهد بود. شاهد این گفته این است که آنچه از دین و زندگی اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده از طریق منبری هایی با این صفات منتقل شده، مانند شیخ جعفر شوشتری، شیخ عباس قمی و بزرگان دیگری که عده ای از آنها از مراجع تقلید بوده اند.

مداحان و مدیحه سرایان در تبیین صحیح زندگی و سیره اهل بیت علیهم السلام چه اندازه می توانند نقش داشته باشند؟

نقش مدیحه سرایی هم بسیار مهم است. در روایت ها نوشته شده که گاهی ائمه اطهار علیهم السلام، خودشان روضه می خواندند. گاهی پیغمبر اسلام (ص) روضه می خواند. پس روضه خوانی و مداحی بسیار مهم است و مداحان هم باید صفاتی مانند منبری و سخنران داشته باشند. اول اینکه اخلاص داشته و قصد خودنمایی و رسیدن به پول و ثروت نداشته باشند که نه برای خود او فایده ای دارد و نه روضه هایش اثرگذار می شود. در عین حال باید روضه ها را از منابع صحیح بخواند. همچنین خودش باید اعتقاد به حقانیت اهل بیت علیهم السلام داشته باشد و به دانسته هایش عامل باشد. این ها موجب می شود که بر مخاطب اثر بگذارد و از او اشک بگیرد.

به اشک ریختن در مجالس اهل بیت علیهم السلام اشاره کردید. تأثیر این گریه ها و اشک هایی که در محبت و یا رثای ائمه اطهار علیهم السلام و به ویژه امام حسین (ع) ریخته می شود، چه اندازه است و چقدر می تواند در صفای باطن مؤثر باشد؟

می دانیم که هم تعقل در کمال انسان نقش دارد و هم تعطف. انسان موجود یک بعدی نیست که تنها به تعقل بپردازد و به عبودیت و عاطفه دینی بی توجه باشد. به همین دلیل عواطف نقش خاصی در انقلاب و تلطیف روح انسان دارد و گریه هم درحقیقت برآورده شده و نتیجه انقلاب عواطف انسان است. هر اندازه که انسان معرفت بیشتری نسبت به اهل بیت علیهم السلام، جایگاه ایشان نزد خدای متعال، دشمنی دشمنان و ظلم ستمگران به ایشان داشته باشد، اظهار محبت او به ایشان و اظهار انزجار او نسبت به دشمنان آنها بیشتر خواهد بود و جنبه تحریکی بیشتر در عواطف ما خواهد داشت. گریه محصول تحریک عواطف است و به همین دلیل نقش بسیار مهمی در تصفیه روح و ایجاد انگیزه در پیروی از امام حسین (ع) و ارتباط قوی با آن حضرت دارد. به همین دلیل در روایت ها به گریه بر مظلوم اشاره شده که پاداش زیادی دارد. وقتی کسی بر مظلومیت مردم فلسطین اشکی بریزد، نزد خداوند متعال مأجور است. در این شرایط طبیعی است که اشک ریختن در محبت و مظلومیت اولیای الهی و از جمله امام حسین (ع) نقش بسیار مهمی دارد در کمال روحی انسان دارد.
مرجع : عقیق
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما