کد مطلب : ۲۱۶۸۲
جواد محقق:
ادبیات عاشورایی هنوز در آغاز راه است
بهرهگیری از ادبیات در حوزه بیان وقایع عاشورا در قالبها و گونههای مختلف ادبی اعم از نثر، شعر، داستان و ... را میتوان از جمله ابزارهایی برشمرد که میتوانند در انتقال حقایقی که در روز کربلا و آنچه که به مظلومیت و شهادت اباعبدالله الحسین(ع) و یارانش منجر شد، موثر واقع شوند.
به همین منظور به سراغ جواد محقق، نویسنده و شاعر پیشکسوت کشورمان و دبیر هفدهمین جشنواره کتاب کودک و نوجوان و جایزه کتاب سال دفاع مقدس رفتیم تا با وی در این باره گفتوگو کنیم.
ـ به عقیده شما چه مواردی را میتوان به عنوان وجه تمایز ادبیات عاشورایی دوران گذشته و معاصر به شمار آورد؟
تفاوتهای عمده این دو در آن است که در سالهای قبل از انقلاب بیشتر کارهای عاشورایی در حوزه ادبیات کهن ما و قالبهای کلاسیک بود و کمتر آثاری در حوزههای نوآئینتر شعر فارسی به وجود میآمد. امروزه حجم آثاری که در قالبهای نوآیینتر شعر فارسی مربوط به عاشورا منتشر میشود، به نحو قابل توجهی بیش از سالهای گذشته شده است.
دومین نکته، حضور لحن و زبان و نگاه حماسی به عاشوراست که در کنار نگاه با محتوای سوگمایه، نگاه متفاوتی محسوب میشود، به ویژه در سالهای دفاع مقدس این رویکرد رشد قابل توجهی داشت.
مسئله سوم حجم آثار خوب و شاعرانه در شعرهای عاشورایی امروز است که به نسبت سالهای گذشته، از شاعرانگی بیشتری برخوردار هستند.
ـ آیا ادبیات داستانی در حوزه ادبیات عاشورایی، بر حوزه شعر پیشی گرفته است؟
بله معمولاً در حوزه شعر با رویکرد ادبیات عاشورایی کارهای بیشتری را داریم تا در حوزه ادبیات داستانی، به ویژه اینکه ما داستاننویسان تاریخی یا نداریم یا اگر داریم، بسیار محدود هستند؛ کسانی که بتوانند رمانهای تاریخی بنویسند، اما در عین حال، اثرشان رمان هم باشد.
از سویی احتیاطهایی که برخی نویسندگان بزرگ در این حوزهها دارند و آنها را بیان میکنند، گاهی مانع نوشتن رمانهای تاریخی به ویژه عاشورایی میشود. چون هنرمند آن طور که باید در آثار تاریخی نمیتواند تنها از تخیل خود مدد بگیرد و نیاز دارد که به منابع تاریخی رجوع کند.
از طرف دیگر، منابع تاریخی نیز در برخی جاها افتادگی و خلأهایی دارند که در موقع نوشتن ادبیات داستانی، نویسنده ناچار است که آن بخشها را با استفاده از قرائن و شواهد مشابه و تخیل خود پر کند؛ از این رو در حوزه ادبیات داستانی عاشورایی با آثار محدودتری روبرو هستیم.
ـ روند پیشرفت ادبیات داستانی در حوزه ادبیات عاشورایی طی سالهای پس از انقلاب چه شکلی به خود گرفت؟
در سالهای بعد از انقلاب کارهای بیشتری به ویژه در حوزه ادبیات نوجوانان داشتیم. اصولاً نوشتن کارهای تاریخی به ویژه تاریخ عاشورا و اسلام در سالهای بعد از انقلاب از نظر کمی و کیفی رشد بیشتری داشت، اما به نسبت عظمت حادثه، هنوز در اول راه هستیم.
ـ آیا میتوان انتظار وجه تعلیمی و عمیق را در حوزه ادبیات عاشورایی از شعر داشته باشیم؟
در شعر گذشته و کهن کشورمان، وضعیت به این شکل بود که ادبیات عموماً ادبیات تعلیمی بود، اما در شعر امروز، ادبیات تعلیمی به مقدار قابل توجهی عقبنشینی کرده است و کمتر شاعران ما به ادبیات تعلیمی میپردازند، اما با این حال میتوان هم در ادبیات تعلیمی و هم در ادبیات غیرتعلیمی، عمق را هم داشت.
این موضوع نیازمند این نیست که به امروز یا به ادبیات گذشته برگردیم، این رویکرد بستگی به توانمندی شاعر و نویسنده دارد که چقدر بتواند مطالب و وقایعی را که در روز عاشورا و کربلا روی داد منعکس کند.
ـ در سخنان خود اشاره کردید که ادبیات تعلیمی در دوره معاصر تا حدودی عقبنشینی کرده است. این موضوع به چه علت بوده است؟
در گذشته ادبیات ما محمل بسیاری از موضوعات بوده است؛ این وضعیت را در حوزه شعر بیشتر میتوان دید، زیرا ادبیات داستانی به معنی امروز، آنچنان وجود نداشت، اما ادبیات منظوم، هم محمل فلسفه بوده است و هم محمل تاریخ، هم فقه و هم دیگر موضوعات.
بر این اساس شعر بسیاری از وظایف دیگر را نیز به دوش میکشید؛ در حالی که امروزه شعر آن وظایف را کمتر بر دوش خود حس میکند و تعلیم و تربیت هم کاری جدای از کار شاعری تلقی میشود و شاید هم یکی از دلایلش این باشد که شاعران امروز ما جایگاهی را که شاعران بزرگ گذشته مثل سعدی و مولانا داشتند، ندارند.
شاعران امروز نه حد شاعرانگی و نه توان علمی و ادبی و فلسفی گذشتگان خود را ندارند. به همین دلیل شعر دستمایههای دیگری برای خود پیدا کرده است و اوضاع و احوال ادبیات جهانی هم البته در آن بیتاثیر نبوده است.
ـ شعر و داستان عاشورایی ما تا چه میزان از ادبیات متقنی که در این حوزه وجود دارند بهره گرفته است؟
نمیتوان در این باره قضاوت کلی کرد، مگر اینکه مجموعه آثار یک نویسنده یا شاعر را در نظر بگیریم و با اشراف به آن آثار، میزان بهرهگیری آن شخص درباره منابع و متون را مورد بررسی قرار دهیم.
بر این اساس نمیشود کلی سخن گفت. شاعران و نویسندگان بسیاری هستند که بخشهایی از این متون را کنکاش کردند و مستند بر آن متون، به خلق اثر پرداختند و برخی از کارهایشان هم ممکن است صرف احساس و عاطفه باشد. بر این مبنا باید تخصصیتر درباره این حوزه به بحث و بررسی پرداخت.
به همین منظور به سراغ جواد محقق، نویسنده و شاعر پیشکسوت کشورمان و دبیر هفدهمین جشنواره کتاب کودک و نوجوان و جایزه کتاب سال دفاع مقدس رفتیم تا با وی در این باره گفتوگو کنیم.
ـ به عقیده شما چه مواردی را میتوان به عنوان وجه تمایز ادبیات عاشورایی دوران گذشته و معاصر به شمار آورد؟
تفاوتهای عمده این دو در آن است که در سالهای قبل از انقلاب بیشتر کارهای عاشورایی در حوزه ادبیات کهن ما و قالبهای کلاسیک بود و کمتر آثاری در حوزههای نوآئینتر شعر فارسی به وجود میآمد. امروزه حجم آثاری که در قالبهای نوآیینتر شعر فارسی مربوط به عاشورا منتشر میشود، به نحو قابل توجهی بیش از سالهای گذشته شده است.
دومین نکته، حضور لحن و زبان و نگاه حماسی به عاشوراست که در کنار نگاه با محتوای سوگمایه، نگاه متفاوتی محسوب میشود، به ویژه در سالهای دفاع مقدس این رویکرد رشد قابل توجهی داشت.
مسئله سوم حجم آثار خوب و شاعرانه در شعرهای عاشورایی امروز است که به نسبت سالهای گذشته، از شاعرانگی بیشتری برخوردار هستند.
ـ آیا ادبیات داستانی در حوزه ادبیات عاشورایی، بر حوزه شعر پیشی گرفته است؟
بله معمولاً در حوزه شعر با رویکرد ادبیات عاشورایی کارهای بیشتری را داریم تا در حوزه ادبیات داستانی، به ویژه اینکه ما داستاننویسان تاریخی یا نداریم یا اگر داریم، بسیار محدود هستند؛ کسانی که بتوانند رمانهای تاریخی بنویسند، اما در عین حال، اثرشان رمان هم باشد.
از سویی احتیاطهایی که برخی نویسندگان بزرگ در این حوزهها دارند و آنها را بیان میکنند، گاهی مانع نوشتن رمانهای تاریخی به ویژه عاشورایی میشود. چون هنرمند آن طور که باید در آثار تاریخی نمیتواند تنها از تخیل خود مدد بگیرد و نیاز دارد که به منابع تاریخی رجوع کند.
از طرف دیگر، منابع تاریخی نیز در برخی جاها افتادگی و خلأهایی دارند که در موقع نوشتن ادبیات داستانی، نویسنده ناچار است که آن بخشها را با استفاده از قرائن و شواهد مشابه و تخیل خود پر کند؛ از این رو در حوزه ادبیات داستانی عاشورایی با آثار محدودتری روبرو هستیم.
ـ روند پیشرفت ادبیات داستانی در حوزه ادبیات عاشورایی طی سالهای پس از انقلاب چه شکلی به خود گرفت؟
در سالهای بعد از انقلاب کارهای بیشتری به ویژه در حوزه ادبیات نوجوانان داشتیم. اصولاً نوشتن کارهای تاریخی به ویژه تاریخ عاشورا و اسلام در سالهای بعد از انقلاب از نظر کمی و کیفی رشد بیشتری داشت، اما به نسبت عظمت حادثه، هنوز در اول راه هستیم.
ـ آیا میتوان انتظار وجه تعلیمی و عمیق را در حوزه ادبیات عاشورایی از شعر داشته باشیم؟
در شعر گذشته و کهن کشورمان، وضعیت به این شکل بود که ادبیات عموماً ادبیات تعلیمی بود، اما در شعر امروز، ادبیات تعلیمی به مقدار قابل توجهی عقبنشینی کرده است و کمتر شاعران ما به ادبیات تعلیمی میپردازند، اما با این حال میتوان هم در ادبیات تعلیمی و هم در ادبیات غیرتعلیمی، عمق را هم داشت.
این موضوع نیازمند این نیست که به امروز یا به ادبیات گذشته برگردیم، این رویکرد بستگی به توانمندی شاعر و نویسنده دارد که چقدر بتواند مطالب و وقایعی را که در روز عاشورا و کربلا روی داد منعکس کند.
ـ در سخنان خود اشاره کردید که ادبیات تعلیمی در دوره معاصر تا حدودی عقبنشینی کرده است. این موضوع به چه علت بوده است؟
در گذشته ادبیات ما محمل بسیاری از موضوعات بوده است؛ این وضعیت را در حوزه شعر بیشتر میتوان دید، زیرا ادبیات داستانی به معنی امروز، آنچنان وجود نداشت، اما ادبیات منظوم، هم محمل فلسفه بوده است و هم محمل تاریخ، هم فقه و هم دیگر موضوعات.
بر این اساس شعر بسیاری از وظایف دیگر را نیز به دوش میکشید؛ در حالی که امروزه شعر آن وظایف را کمتر بر دوش خود حس میکند و تعلیم و تربیت هم کاری جدای از کار شاعری تلقی میشود و شاید هم یکی از دلایلش این باشد که شاعران امروز ما جایگاهی را که شاعران بزرگ گذشته مثل سعدی و مولانا داشتند، ندارند.
شاعران امروز نه حد شاعرانگی و نه توان علمی و ادبی و فلسفی گذشتگان خود را ندارند. به همین دلیل شعر دستمایههای دیگری برای خود پیدا کرده است و اوضاع و احوال ادبیات جهانی هم البته در آن بیتاثیر نبوده است.
ـ شعر و داستان عاشورایی ما تا چه میزان از ادبیات متقنی که در این حوزه وجود دارند بهره گرفته است؟
نمیتوان در این باره قضاوت کلی کرد، مگر اینکه مجموعه آثار یک نویسنده یا شاعر را در نظر بگیریم و با اشراف به آن آثار، میزان بهرهگیری آن شخص درباره منابع و متون را مورد بررسی قرار دهیم.
بر این اساس نمیشود کلی سخن گفت. شاعران و نویسندگان بسیاری هستند که بخشهایی از این متون را کنکاش کردند و مستند بر آن متون، به خلق اثر پرداختند و برخی از کارهایشان هم ممکن است صرف احساس و عاطفه باشد. بر این مبنا باید تخصصیتر درباره این حوزه به بحث و بررسی پرداخت.
مرجع : ایکنا