تاریخ انتشار
پنجشنبه ۷ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۰۰
۰
کد مطلب : ۲۷۷۸۸

ماجرای روضه‌های مخفی در دوران صدام

ماجرای روضه‌های مخفی در دوران صدام
ايام عزاداري سيدالشهداء با برپايي تكايا و حسينيه هاي عزاداري در نقاط مختلف جهان همراه است به طوري كه حتي در دورترين نقاط و در كشورهاي غيراسلامي، خيمه عزاي امام حسين برپا مي شود اما كربلاي امام حسين در ماه محرم، حال و هواي ديگري دارد. در ماه محرم، حسينيه ها و تكيه هاي متعددي در شهر كربلا برپا مي شود به طوري كه حاج رياض السلمان مسئول حسينيه ها و تكاياي عراق، امسال به خدمت رساني حداقل ۱۵۰۰ حسينيه در كربلا اشاره كرد. حسينيه ها و هيات هاي كربلا چند دسته اند؛ برخي فقط به عزاداران خدمت رساني مي كنند، يعني پذيرايي از عزاداران و احيانا تامين مكان استراحت آنها را فراهم مي كنند. برخي هيات ها، دسته عزاداري دارند؛ طبق برنامه، هيات هاي عزاداري عمدتا شبها وارد حرم حضرت عباس شده و پس از عزاداري در بين الحرمين، وارد حرم سيدالشهداء شده و در جوار حرم ارباب، عزاداري مي كنند. برخي هيات هم شبيه خواني و تعزيه خواني دارند. و البته بعضي هيات ها، خدمت رساني و دسته عزاداري را با هم دارند . اينجا به دسته هاي عزاداري، "موكب" مي گويند و بسياري از دسته ها، به اسم محله و يا صنف هاي مختلف نامگذاري شده است. كفيل، عهده دار تمام مسئوليت هاي هيات هيات هاي كربلا مانند بسياري از هيات ها، تاريخچه تاسيس خود را بالاي حسينيه شان نصب مي كنند و همه هيات ها اعم از اصناف يا محله ها، يك كفيل دارد كه مسئوليت موكب را به عهده دارد. "كفيل"، بايد از پليس و همچنين اداره حسينيه ها و تكايا وابسته به آستان هاي مقدس حسيني و عباسي مجوز بگيرد و تمام مسئوليت ها و تعهدات به "كفيل" بر مي گردد و پاسخگوي نهادهاي ذيربط در موارد مورد نياز خواهد بود. نحوه تامين هزينه هاي هيات در يكي از شبهاي محرم به همراه "ابوزيد" و "ابوعلي" از اهالي كربلا و نجف به چند هيات قديمي سر مي زنم و فرصتي پيش مي آيد تا گپ و گفتي با تعدادي از پيرغلام هاي قديمي اباعبدالله داشته باشم. ابوحيدر مسئول هيات سيده رقيه است كه سخت مشغول آماده كردن چاي عراقي براي زايران و عزاداران حسيني است. ابوحيدر مي گويد: "هياتِ ما از خادمان امام حسين تشكيل شده و هر شب تا ۱۶ محرم (هفتم امام عليه السلام)، با چاي و شام از عزاداران پذيرايي مي كنيم به طوري كه شب هفتم، ۷۵۰ كيلو برنج دَم مي كنيم." ابوحيدر درباره تامين هزينه هاي هيات مي گويد:‌" تمامي هزينه هاي ما مردمي است و علاوه بر افرادي كه معمولا به مخارج هيات كمك مي كنند، زايران از ايران و پاكستان و داخل عراق هم مي آيند و به عشق اباعبدالله كمك مي كنند." توجه به رويدادهاي روز، سرفصل نوحه هاي عزاداري به هيات "طرف باب الطاق" مي روم. اين هيات بيش از ۱۰۰ سال قدمت دارد. سيستم قبيله اي در اين هيات كاملا مشهود است به طوري كه بيشترشان از چند عشيره معروف هستند. بني زنگي و بني سعد موسسان اين هيات هستند و در حال حاضر حاج حمودي، كفيل اين هيات است. او كارت رسمي از وزارت كشور دارد كه رئيس عشيره آل زنگي است و با عشق و علاقه از خدمت به زوارالحسين مي گويد. هيات باب الطاق، علاوه بر خدمت رساني به زايران، دسته عزاداري هم دارد. شعرهايشان كه براي نوحه خواني در بين الحرمين آماده كرده اند، توجهم را جلب مي كند؛ عمدتا درباره حمايت از بسيج مردمي عراق در برابر تكفيري ها و انتقاد از آل سعود است. پيوند بين واقعه عاشورا و زندگي امروز، رويداد زيبايي است كه در هيات هاي عراقي به وضوح ديده مي شود. هيات القندرچيه، مقصد بعدي ام است. "القندرچيه" يعني صنف كفاش ها و اين هيات همانطور كه از نامش پيداست، متعلق به صنف كفاشان است كه حدود ۸۰ سال قبل تاسيس شده. با آقاي عدنان مهدي جاسم كفيل اين هيات هم صحبت مي شوم؛ مي گويد ۱۰ سال است كه مسئول هيات است و به عزاداران و زايران امام حسين خدمت مي كنند؛ صبحها سوپ مي دهند و ظهرها، غذاهاي متنوعي دارند و در طول ايام عزاداري، سه نوبت شام مي دهند. مي گويد كه همه صنف ها هيات عزاداري دارند؛ مثلا طلافروشها، آهنگرها، نجارها و... هم هيات دارند. صحبتمان به صنف كفاش هاي كربلا هم مي رسد. از مرغوبيت كفش هاي كربلا در دهه هاي گذشته مي گويد و او هم از هجوم كالاي چيني گلايه مند است! صدام نتوانست جلوي روضه سيدالشهداء را بگيرد آخرين مقصد، هيات باب الخان است كه در نزديكي حرم حضرت عباس عليه السلام محله باب الخان قرار دارد كه سيد عبدالله حسيني، كفيل هيات، صميمانه ما را به هيات خود دعوت مي كند. در اين هيات تصاويري از شهداي محله كه در نبرد با تكفيري ها به شهادت رسيده اند، گذاشته شده است. سيد عبدالله مي گويد: اين هيات بيش از ۶۰ سال سابقه دارد اما صدام آمد هيات ها را تعطيل كرد و عزاداري را قدغن اعلام نمود. البته ما كوتاه نيامديم و در خانه ها عزاداري مي كرديم. ۱۰ سال در خانه من، عزاداري برپا بود و روضه و سينه زني داشتيم. سيد عبدالله به اينجا كه مي رسد منقلب مي شود و مي گويد: آن موقع حتي روضه در خانه ها هم ممنوع بود و خيلي ها در اين زمينه دستگير و حتي برخي، اعدام شدند اما صدام نتوانست جلوي روضه سيدالشهداء را بگيرد و ما در شرايط خفقان هم مجالس عزاي امام حسين را در خانه ها اقامه كرديم. شكسته شدن قفل ممنوعيت عزاداري در دوران صدام وي به شكسته شدن قفل ممنوعيت عزاداري در روزهاي پاياني رژيم بعث اشاره مي كند و مي گويد: مدتي قبل از سقوط صدام، با بزرگان كربلا هماهنگ كرديم و روز عاشورا همه مان براي عزاي طويريج آمديم بيرون. آنقدر جمعيت زياد بود كه مستاصل شده بودند. همه يكصدا فرياد مي زديم: "ابدوالله يا زهراء ماننسي حسينا" (اي حضرت زهراء! به خدا قسم كه هرگز حسين را فراموش نمي كنيم). سيد عبدالله اشك مي ريزد و ادامه مي دهد: ۳۰ نفر را همان ايام به شهادت رساندند اما ما به حضرت زهراء عهد داده ايم كه هيچگاه از حسين(ع)، عزاي حسين(ع) و راه حسين(ع) دست نكشيم. از سيد عبدالله تشكر كرده و با او خداحافظي ميكنم و در ميان دسته هاي عزاداري كه خودشان را ميخواهند به حرم برسانند گُم مي شوم. لبيك يا حسين از زيباترين نداهايي است كه در اين دسته ها شنيده مي شود. لبيك يا حسين.
مرجع : مهر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما