کد مطلب : ۴۸۸۲
آسيبشناسي مداحي از نگاه پژوهشگران موسيقي بررسی شد
هوشنگ جاويد در اين خصوص معتقد است كه آواز ايران بستري براي انتقال بهتر مفاهيم شعري به مردم بود، اما در حال حاضر مداحان ما اين هنر را بلد نيستند و صداوسيما نيز به اين مسئله دامن زده چرا كه در طول 30 سال گذشته رسانه ملي به هيچ عنوان آوازهاي ايراني را پخش نميكند و در مقابل هر چه ميتواند ترانه پخش ميكند.
اين پژوهشگر در صحبتهاي خود به اين نكته اشاره كرد كه قبل از فرا رسيدن ايام محرم مداحان طي يك سري آيينهاي خاص اقدام به فراگيري و تمرين براي ارايه مداحي ميكردند كه هم اكنون چنين چيزي وجود ندارد.
حام عسگري، رديفدان نيز مداحان را عاري از هرگونه علم موسيقي دانست و گفت: «مداحان نه تنها علم موسيقي ندارند، بلكه حتي بعضي از آنها آواز مطربي ميخوانند.»
وي افزود: «هر هنري از جمله موسيقي و خصوصا موسيقي مذهبي با روح و روان ما انسانها سر و كار دارد و اگر زماني اين موسيقي تمام روح و روان مردم را گرفته بود به اين خاطر بود كه راويان آنها تعليم ديده بودند و موسيقي رديف را آموخته بودند، اما هم اكنون هر كسي از راه ميرسد و صدايي دارد با عدم شناخت خود از شعر آن را انتخاب و شروع به خواندن موسيقي مذهبي ميكند و از آنجايي كه هر نوع صدايي براي موسيقي مذهبي صحيح نيست، تمامي بزرگان مذهب و كشورمان از اين موضوع ناراحت هستند.»
مختاباد، خواننده موسيقي سنتي نيز در خصوص مقوله آموزش در مداحي افزود: «مداحي به اين معني نيست كه آدمها را به گريه بيندازيند بلكه اين است كه مداح بتوانيد يك حادثهاي مثل حادثه عظيم عاشورا را در ذهن انسانها زنده كند و آنها را به خلاقيت فكري و ذهني برساند، اما متاسفانه سيستم مداحي را در اين مملكت يك عده بيسواد كه وضع ماليشان بد هم نيست، بازاري و روزمره و كاملا تهي از هرگونه سواد مذهبي كردهاند.»
نصر اشرفي، پژوهشگر موسيقي در اين زمينه تصریح کرد: «راويان موسيقي مذهبي در گذشته به موسيقي رديف يا به موسيقي قومي زادبوم خودشان آشنا بودند و آن را كاملا ميشناختند و اجرا ميكردند.در واقع راويان اعم از مداحها، سحرخوانها، مناجاتخوانها، چاوشخوانها، تعزيهخوانها و ذاكرين و .... همه موسيقي رديف را ميدانستند و اين چيزي است كه امروز تقريبا استثناء است يعني امروز كمتر مداح، ذاكر و راوي موسيقي مذهبي به رديف تسلط دارد.»
سراج نیز خاطرنشان کرد: «متأسفانه برخي از مداحان جوان ملوديهاي قديمي را نميشناسند و انتخاب شعرشان كامل و مناسب نيست در حالي كه انتخاب شعر درست، مناسب خواني، ملودي و اجراي درست از جمله مواردي است كه در آواز سنتي طرح و باعث شكلگيري آثار ماندگار ميشود.»
مهدوي، كارشناس موسيقي از جمله افرادي است كه مقوله آموزش را در مداحي قبول ندارد.
وی در اين خصوص گفت: «از آنجايي كه مداحان در گذشته خودشان حاملان و رسانههاي واقعي موسيقي دستگاهي بودند هيچوقت براي آموزش كلاس نميديدند، اما امروزه زمانه به گونهاي شده كه بعضي از اهل فن معتقدند كه مداحان كنوني براي پيدا كردن شناخت بايد آموزش ببينند.اما به طور كلي من بحث آموزش و كلاس رفتن مداحان را قبول ندارم چرا كه اينها ميتوانند با معنويت و در كنار علما بودن از الحان ناب و مقاتل واقعي و تاريخي بهره ببرند.»
صدري نيز آموزش در مداحي را امر مدرن دانست و گفت: «ما در گذشته بحثي با عنوان آموزش به اين شيوهاي نو و مدرن كه امروز داريم، نداشتيم چرا كه اصولا در دنياي هنر و موسيقي سنتي و موسيقي مقامي آموزش معنا نداشته بلكه اين امر سينه به سينه از طريق بزرگان به علاقمندان كه بيشتر فرزندانشان بوده است.»
وي بیان کرد: «در زمان گذشته افرادي كه وارد موسيقي و موسيقي مذهبي ميشدند اين سواد و ذوق را براي تغيير الحان با توجه به بستر كاركردي آن داشتند به طوري كه ميتوانستند متناسب با بستر كاركردي با اين الحان بازي كنند و هر سخني را متناسب با خودش و كاركردش تغيير دهند اما امروزه عزيزانمان كه در بخش مداحي كار ميكنند اين توجه را ندارند كه هر لحن را بايد با توجه به بستر كاركردياش تغيير دهند.»
صدری افزود: «متاسفانه مشكل آنها اين است كه گرتهبرداري عين به عين ميكنند در حالي كه اگر كمي سواد موسيقيايي داشته باشند و يا حتي ذوقشان را در بستر فرهنگي ايران پرورش دهند ياد ميگيرند كه چگونه لحني را كه حتي ايراني نيست را چگونه براي اين كاركرد به ايراني تبديل كنند.»
حفظ موسيقي سنتي بهواسطه موسيقي مذهبي
يكي ديگر از مواردي كه اين كارشناسان به بررسي آن پرداختند رابطه موسيقي سنتي و مذهبي و چگونگي حفظ موسيقي سنتي بهواسطه موسيقي مذهبي است.
در اين زمينه هوشنگ جاويد گفت: «موسيقي براي تبليغ در خدمت مذهب قرار گرفته است. موسيقي مذهبي چيزي را ارتقا نداده و در حقيقت ماهيت خود تبليغات مذهبي را ارتقا داده و حفظ و نگهداري يكسري سنتها و آيينهاي كهن يا يك هنر معنوي كهن را انجام داده است.»
وي با بیان اینکه «به عقيده من در گذشته بستر موسيقي براي تبليغ مذاهب خوب به كار برده ميشده كه هم اكنون اين كار را نميكنند»، خاطرنشان کرد: «در گذشته حكما و علماي موسيقي نه تنها از مذهب دور نبودند بلكه افرادي مثل صفيالدين ارموي، عبدالقادر مداغي، زينالعابدين حسيني همه موسيقي رسمي و حتي موسيقي حزن را ميشناختند و در موسيقي ايران هم چيزهايي را تعريف كردند؛ اين افراد يك قسمتهايي را به عنوان پردههاي مبكي يعني گريهآور شناسايي و در رسالات خود عنوان كردهاند. حتي بعضي از حكما چند مقام موسيقي ايران را بنام «شدالبكا» يعني كمربند گريه ميشناختند و معرفي كردند.»
جاويد بيان کرد: «همه اين مسائل بر اساس موسيقي ايران بوده و در اختيار دستهاي از نوحهگرها و مرثيهخوانان كه در گذشته دور به آنها ذاكرين ميگفتند، قرار ميگرفته كه آنها تحت شرايط خاص آموزشهاي لازم را ميديدند اما از عصر پهلوي اول به بعد كه مداحيها به ممنوعيت خورد اين مسائل به ميان مردم آمد و در عصر حاضر مردمي شد و چون نظارت دقيقي روي آن نبوده به اين شكلي در آمده كه ما امروز ميبينيم.»
حاتم عسگري نيز افزود: «موسيقي مذهبي باعث حفظ موسيقي سنتي شده است البته اين اتفاق تا قبل از تاسيس راديو بوده است كه به عقيده من تنها راه حل اين موضوع دلجويي از اساتيد اين رشته و آموزش مناسب است.»
منصوره ثابتزاده با بيان اينكه «مذهب موجب اشاعه موسيقي سنتي شده است»، گفت: «بعد از اسلام و بعد از ورود اعراب به ايران موسيقي هم مثل مجسمهسازي دو جايگاه پذيرش و نفي پيدا كرد؛ جايگاه نفي براي موسيقي به خاطر استفاده از لهو و لعب بود كه به صورت كلي زير سوال برده شده اما بعد از اسلام موسيقي را به شرط اينكه هدف متعالي داشته و سالم باشد مجاز ميدانستند؛ در واقع برخورد با اين موسيقيهاي مجاز در خانقاهها و در افكار عارفانه شكل گرفت.»
اين پژوهشگر افزود: «در اين زمان تصوف و عرفان و بويژه شاخه عرفان عاشقانه كه يكي از نمايندگانش مولوي است در اشاعه موسيقي و حفظش بسيار موثر بودند از طرف ديگر از آنجايي كه ايران مركز موسيقي دوازده مقام بود، اين موسيقيها با اشعار عربي و مذهبي هماهنگي پيدا كرده و به شكل موسيقي مذهبي - اسلامي درآمده و از طريق ممالك اسلامي كه موسيقي دوازده مقام در آنها بهوسيله فرهنگ ايراني رواج پيدا كرده موسيقي مذهبي هم در تمام ممالك اسلامي رواج يافته است.»
ثابت زاده بيان کرد: «موسيقي از قرنها پيش در ايران بوده و با ورود اسلام اين موسيقي وارد حيطه مذهب شده و اشعار عرفاني و مذهبي را هم در برگرفته بنابراين در يك مقاطعي از تاريخ موسيقي ايران، مذهب موجب ثبات، دوام و اشاعه موسيقي از طريق موسيقي مذهبي شده است.»
مهدوي كارشناس موسيقي نيز موسيقي سنتي را متاثر از مذهب دانست و گفت: «ما از گذشته هاي دور حتي قبل از اسلام موسيقي را به شكل سنتي داشتيم اما در صدر اسلام اين هنر به نوعي نهادينه و كاناليزه ميشود و در خدمت مذهب قرار ميگيرد كه به دنبال آن مذهب هم حمايت خوب و سالمي از آن كرده به همين خاطر بعضي از علما هم موسيقي رديف دستگاهي را مورد تأييد ميدانند و براي انواع آن اشكالي نميدانند و اين خود بيانگر اين است كه از گذشته تا به حال هم موسيقي به مذهب خدمت كرده و هم مذهب در جاي خودش از موسيقي حمايت كرده تا امروز كه به دست ما سالم رسيده است.»
سراج خواننده موسيقي سنتي نيز در اين خصوص افزود: «مذهب ما ظاهرا با موسيقي مخالف است اما باطنا حافظ موسيقي بوده و هست در واقع بسياري از علماي قديمي ما علم موسيقي ميدانستند ولي ابراز نميكردند كه البته اين علما هنوز هم هستند. در واقع اين دعواي ساختگي ميان موسيقي و مذهب كاملا مجازي است و به قولي مذهب و دين حافظ و نگهبان موسيقي هم بوده است.»
مدير موسسه نغمه شهر با اشاره به اينكه موسيقي مذهبي پناهگاه موسيقي سنتي بوده، اظهار داشت: «از گذشته به خاطر نگاههاي نامهرباني كه به موسيقي بوده هميشه موسيقي مذهبي ما پناهگاه خوبي براي موسيقي سنتي و اصل بوده و نيز به خاطر محدوديتهاي تاريخي خيلي از موسيقيها در قالب تعذيه رفتند كه امروزه دوباره از آنها استخراج ميشوند و به دست ما ميرسند.»
سجادیبیان کرد: «همواره موسيقي مذهبي با موسيقي غيرمذهبي مفارقت ،دوستي و همراهي داشته يعني اين دو هميشه به همديگر كمك كردند و هيچ وقت آسيبي به هم نزدند.»
مختاباد نيز با تاييد تاثيرگذاري موسيقي مذهبي بر سنتي بیان کرد: «موسيقي مذهبي در همه جاي دنيا باعث پيشرفت موسيقي شده است؛ به طوري كه موسيقي كلاسيك بنيانش از كليساست و در ايران هم تعزيه خوانها حافظ رديف موسيقي ايران بودند كه بعدا رديفدانها و موسيقيدانها همين تعزيهخوانها و خوانندگان را جمع و توسط آنها رديف ايران را جمعآوري كردند و به اين شكل به ما رساندند.»
وي افزود: «به عقيده من مذهب در تمامي زمينهها براي بشريت پيشرو بوده كه يكي از اين زمينهها، موسيقي بوده است.»
ديگر پژوهشگر موسيقي نیز تصریح کرد: «موسيقي سنتي و موسيقي مذهبي دو موضوع جداگانه نيستند؛ در حقيقت موسيقي مذهبي به اين معني موسيقي مذهبي است كه از مضامين خاص مذهبي برخوردار است و يا در مناسبتهاي ويژهاي مورد استفاده قرار ميگيرد در غير اين صورت موسيقي مذهبي چيزي غير از موسيقي رديفي يا سنتي ما نيست.البته موسيقي سنتي هم چيزي غير از موسيقي مذهبي ما نيست.»
نصراشرفی بیان کرد: «اين دو موسيقي از نظر ساختار و فرم يكي هستند و تنها چيزي كه موجب لقب دادن مذهبي به برخي الحان ميشود اين است كه يا برخي متنها خود داراي مضامين مذهبي هستند و يا به دليل كاربرد مستمر در مناسبتهاي خاص مذهبي به الحان مذهبي و موسيقي مذهبي مشهور ميشوند.»
صدري نيز تفكيك موسيقي سنتي و مذهبي را مدرن دانست و گفت: «تفكيك اين دو موسيقي يك نگاه مدرن است چرا كه در قديم چيزي به اسم موسيقي مذهبي و غير مذهبي اصلا وجود نداشته است چرا كه موسيقي در بستر زندگيشان وجود داشته و با توجه به كاركرد آييني، ديني و مذهبي از آن استفاده ميكردند.»
وي افزود: «من قائل به اين نيستم كه موسيقي مذهبي، دستگاهي را حفظ كرده چرا كه در نگاه پيش از مدرن هم موسيقي مذهبي بخشي از زندگي مردم بوده و جريان داشته است.»
اين پژوهشگر با بيان اينكه «موسيقي دستگاهي يكي از اشكال موسيقي مذهبي است»، تصریح کرد: «موسيقي دستگاهي يكي از انواع موسيقي در ايران است كه در كنار اين موسيقي ، موسيقيهاي بسيار قوي نيز در مناطق ايران داريم.»
مداحي بر اساس الحان غير سنتي
مداحي بر اساس الحان غير سنتي در زمان حاضر از ديد بسياري از كارشاسان نه تنها باعث گرديده اين هنر مذهبي از راه خودش منحرف شود بلكه موجب اهانت به خاندان پيامبر گرديده است.
حاتم عسگري دراين باره گفت: «استفاده از موسيقيهاي ديگر كه ارتباطي به فرهنگ ما ندارند براي ارائه كار مذهبي درست نيست و به عقيده من اين خود توهيني به پيغمبر اكرم و خانواده اوست.»
جاويد نيز با بيان اينكه «ما بايد با زبان خودمان صحبت كنيم»، اظهار داشت: «كساني كه عكس اين رويكرد را بوجود آوردند، فكر ميكنند نوحه باري است كه ميشود روي هر چيز و به هر وسيلهاي به مقصدش كه ذهن مخاطب است، برسد؛ ولي آنها بايد ياد بگيرند كه نوحه يك حالت شيريني براي مردم دارد و بايستي بستهبندي خاص خود را پيدا كند نه اينكه يك چيز بي اهميت باشد. فكر ميكنند نوحه را به هر شكلي ميتوان تحويل مردم داد در صورتي كه چنين نيست.»
وي گفت: «نوحه بيان مصيبت و مصائب خاص سيره اهل بيت(ع) است و اين سيره را نميشود به هر چيزي سوار كرد و نميشود در هر بسته سبكي پيام اين سيره را به مردم عرضه داد.»
جاويد تصريح كرد: «مداحان و نوحهگران كه به عقيده من ستايشگران هستند بايد از شيوههاي خودي، درست و كهن پيروي كنند نه اينكه سعي در تقليد نمايند؛ در گذشته يكي از كارهاي مداحان اين بود كه واژههاي سنگين را تفسير و براساس آن لحن مناسب موسيقي را انتخاب ميكردند ولي متاسفانه امروزه چنين نيست و مداحان متن نوحههايشان را با توجه به ترانههاي ايراني و خارجي پيدا ميكنند.»
مهدوي استفاده از الحان غير سنتي را در موسيقي مذهبي اشكال نداست و افزود: «استفاده از اين الحان در موسيقي مذهبي اشكال ندارد اما در صورتي كه اين الحان متصل به ريشهها باشد، به صورت جذب مشتري نباشد و داراي همه شاخصههاي برگرفته از سنت باشد. من معتقدم موسيقي مذهبي بايد با بيان امروزياش مخاطب جديد را جذب كند البته برخي از آنها كاملا نامناسب و جزء اصوات مسموم هستند كه از موسيقيهاي غلط خارج از ايران گرته برداري شده به طوري كه ريتمها و ملوديهاي آنها زيبنده اين مجالس نيست و نبايد از آنها استفاده كرد.»
اين كارشناس موسيقي با اشاره به برخي آثار مذهبي پاپ گفت: «آثاري چون "ماه ني" اميرحسين مدرس، "عطش و آتش" آهنگران، آثار كويتي پور و قطري جزء آثار مذهبي پاپ هستند كه مشكي ندارند . به نظر من بايد نمونههاي خوب را بايد تقويت كنيم و رسانه ملي هم بايد در اين زمينه الگوسازي و تصويرسازي خوبي انجام دهد كه آثار اينچنيني توليد و جلوي آثار نامناسب پاپ گرفته شود.»
سجادي نيز از مداحان كنوني به عنوان مداحان سبك پاپ نام برد و تصریح کرد: «مداحان سبك مداحي پاپ فكر ميكنند هر اتفاقي كه در موسيقي پاپ ميافتد در مداحي هم ميتواند بيفتد و اينها خود آسيبهاي خيلي جدي در مداحي است.به نظر من موسيقي پاپ كاركرد خودش را دارد و شان مداحي از شان موسيقي پاپ خيلي بالاتر است.»
وي با بيان اينكه «بحث ما در مداحي و موسيقي بحث لحن است»، خاطرنشان کرد: «ما هميشه با بزرگان و رؤسا با لحن مودبانه صحبت ميكنيم پس چه طور ميشود ائمه را كه از همه اينها بالاترند با لحنهاي دم دستي و كوچه بازاري مورد خطاب قرار دهيم. من براي مداحي تقسيم بندي سنتي و پاپ قائل نيستم بلكه معتقدم تنها بايد لحن مداحان متناسب با مخاطبان و كساني باشد كه آنها را مدح ميكنند.»
سجادي با اشاره به اينكه «مداحي مدح بزرگان ماست»، بیان کرد: «ما بايد لحني را انتخاب كنيم كه شايسته باشد و بتواند آن حس معنوي كه مردم نسبت به آنها دارد را القا كند و در واقع چيزي به آن حس اضافه كند نه اينكه چيزي از آن بكاهد.»
مختاباد نيز موسيقي مذهبي را مقلد آثار دسته چندم پاپ دانست و افزود: «هم اكنون در سراسر دنيا آوازهاي كليسا هنوز منبع الهام آهنگسازان و برجستگان موسيقي است ولي در موسيقي ايران به خاطر اينكه كساني كه وارد عرصه موسيقي مذهبي شدهاند، سواد اين كار را ندارند؛ اين مسئله از بين رفته و اين عرصه به بازاري براي كسب درآمد خيليها تبديل شده است. متاسفانه راويان موسيقي مذهبي علاقهاي ندارند كه سوادشان را بالا ببرند و زحمت بكشند كه خودشان خلاقيت ايجاد كنند لذا به مقلدان دسته چندم موسيقي بازاري پاپ تبديل ميشوند.»
كمرنگ شدن پيوند موسيقي آوازي و مداحي و راهكارهايي براي حل آن
از دورههاي گذشته پيوند عميقي بين موسيقي آوازي و مداحي وجود داشته و اين پيوند خود باعث گرديده مداحي مبتني بر دستگاههاي موسيقي آوازي به مخاطبان ارائه شود اما امروز مداحان با عدم شناخت خود از موسيقي آوازي باعث ترويج نوعي مداحي شدند كه مورد انتقاد بسياري از كارشناسان، پژوهشگران و علما گرديده است.
حاتم عسگري دراين باره گفت: «ما ملت مذهبي هستيم زيباترين آهنگها را براي مداحي در نظر گرفتهايم اما از روزي كه راديو تلويزيون آمد و مخصوصا بعد از انقلاب اين مسئله دچار مشكل شد چرا كه قبل از انقلاب شورايي وجود داشت كه اعضاي آن با اين هنر آشنا بودند اما در حال حاضر چنين چيزي وجود ندارد.»
جاويد نيز افزود: «با تغيير سيستماتيك زندگي مردم، هنرها هم تغيير يافته چرا كه مداحاني كه امروز ميخوانند نسل بازمانده آن مداحان گذشته نيستند كه ميراثشان را از مداحان قديم به ارث برده باشند و اين در حالي است كه مداحان نسل كهنسال ما ميراثشان را از مداحان قديم به ارث بردند و براي خواندن نوحههايشان از آواز و مخصوصا آوازهاي ايراني استفاده ميكردند اما متاسفانه مداحان امروزي ما كارشان تنها تقليد و خواندن نوحه بر روي ترانههاست.»
ميرعلينقي نیز بیان کرد: «در 50 سال پيش خيلي از روضه خوانها دستگاههاي آوازي را ميشناختند اما متاسفانه در 30 سال اخير هيچ كدام از مداحان با دستگاههاي موسيقي آوازي آشنا نيستند و در واقع پيوند بين موسيقي آوازي و نغمههاي امروز مذهبي در حال گسسته شدن است.اما اين سوال پيش ميآيد كه در حال حاضر موسيقي مذهبي ما چيست كه بخواهد بهواسطه دوري از رديفهاي كلاسيك آوازي لطمه بخورد؟»
نصراشرفي در اين باره تصریح کرد: «طي سه - چهار دهه گذشته تغييرات و تحولات گستردهاي در روند اجتماعي- اقتصادي ايران صورت گرفت و بسياري از موضوعات و مفاهيمي كه ما با عنوان موضوعات سنتي ميشناختيم، دچار تغيير شد كه بر اساس تغيير در نحوه نگرش، شيوه معيشت و مجموعه رفتارهاي جامعه و خيلي از ساختارهايي كه داراي قدمت بود و ما از آنها به عنوان رفتارهاي با اصالت ياد ميكنيم دستخوش تغيير شدند.»
وي خاطرنشان کرد: «در حال حاضر تمامي رسانههاي موجود اعم از خارجي و حتي داخلي وقتي انواع موسيقيهايي را كه هيچ ارتباطي با ساختار فرهنگي و موسيقايي ما ندارد، تبليغ ميكنند طبيعتا تأثيرگذار است و شكل و محتواي اين موسيقي مذهبي را عوض ميكند.»
عبدالحسين مختاباد يكي از علتهاي كمرنگ شدن اين پيوند را مصرف افسار گسيخته موسيقي مذهبي در رسانه ملي دانست و گفت: «در گذشته موسيقيدانها اكثرا تعزيهخوان، مداح حرفهاي و يا قاري قرآن بودند ولي هم اكنون اين قضيه برعكس شده و نوحهخوانها خود ترانهها را به نوحه برميگردانند و اين خود نشان دهنده اين است كه نوحهخوانها در كارشان سواد و هيچ تحصيلي در موسيقي مذهبي ندارند.»
مهدوي در اين باره افزود: «در زمان گذشته موضوع كاملا اعتقادي و نگاه كاملا شريعتي بود و قضيه به صورت كوششي نبود بلكه جوششي و از درون مردم بود و مداحان به معني واقعي ستايشگران ائمه بودند و در اين ايام خالصانه بدون هيچ چشمداشت مادي اين كار را انجام ميدادند اما امروزه اين مسئله خيلي كمرنگ شده و برخي افراد بدون شناخت و بيشتر به خاطر شهرت، معروفيت و روزمرگي زندگيشان و نيز عدم ارتباط با علما و فضلا به اين وادي ميآيند و چيزهايي ميخوانند كه از ريشه به دور است. بالطبع اثري هم كه با اصرار بخواهد خلق شود چيزي ميشود كه ما امروزه ميبينيم.»
سراج تقليد از موسيقي پاپ غربي را دليل كمرنگ شدن اين پيوند دانست و بیان کرد: «به دليل عدم برنامهريزي نامناسب رسانه، جامعه ما از موسيقي پاپ غربي تقليد ميكند در واقع رسانه شناخت مناسبي به جوانان و نوجوانان نميدهد و وقتي اين قشر با عدم شناخت شروع به كار كردن ميكنند آرام آرام بر اساس همان ملوديها، ساختار ذهنيشان شكل ميگيرد.»
دستگاههاي مورد استفاده در مداحي
مداحيهايي كه بر اساس موسيقي رديفدستگاهي ادا ميشوند بايد در دستگاههاي خاصي خوانده شوند كه حاتم عسگري دستگاههاي شور، چهارگاه، سه گاه و همايون را از جمله دستگاههاي بر شمرد كه در موسيقي مذهبي بيشتر مورد استفاده قرار ميگيرد.
سراج نيز در اين زمينه گفت: «در اجراي موسيقي مذهبي از بيشتر دستگاهها استفاده ميشد مثلا در همان شيوه خواندن موسيقي دستگاهي، اين بيت را كه «راستگويان حجازي به نوا ميگفتند / كه حسين كشته شد از جور مخالف به عراق»، خوانندگان موسيقي مذهبي در مايه راست پنجگاه، حجاز و نوا ميخواندند.»
وي تصريح كرد: «وقتي راستگويان ادا ميشد در دستگاه راست پنجگاه ميخوانند. وقتي حجاز ادا ميشد در حجاز ابوعطا، وقتي نوا گفته ميشد در دستگاه نوا و وقتي حسين خوانده مي شد، گوشه حسيني در دستگاه نوا را اجرا ميكردند. همچنين براي مخالف ،گوشه مخالف در دستگاه سه گاه و چهارگاه را ميخواندند و عراق هم گوشهاي در مايه افشاري است براي اداي كلمه عراق ميخواندند.»
این خواننده سنتی کشور بیان کرد: «مجموعه اين شعر كه هر كدام از كلمات آن در يكي از نواها اجرا ميشد خود امتحاني براي كساني بود كه ميخواستند خواننده شوند اما امروزه بعضي از افراد خودشان را جامعالفنون ميدانند در حالي كه از سابقه موسيقايي، شعر و ادبيات مناسب با مجالس مذهبي _ معرفتي _ ديني شناختي ندارند.»
نصر اشرفي با بيان اينكه «همه دستگاهها در مراسم عزاداري مورد استفاده قرار ميگيرند»، اظهار داشت: «در تعزيهخوانيهاي ايران 7 دستگاه موسيقي ايران كامل استفاده ميشود البته استفاده آن به مناطق كشور هم بستگي دارد مثلا دستگاه شور رواج بيشتري دارد.»
وي خاطرنشان کرد: «در مناجات خوانيها از دشتي، شور، اصفهان و همايون استفاده ميشود و نوحههاي عزاداري در چهارگاه، بيات ترك و سه گاه است كه به عقيده من نميتوان ميزاني براي آنها قائل شد.»
رسانه ملي و ترويج نامناسب مداحي
يكي از انتقادات بارز كارشناسان در ترويج مداحيهاي نامناسب، رسانه ملي است كه در طول سالهاي گذشته نه تنها سعي ارتقاء اين هنر كرده بلكه به نوع نامناسب آن نيز دامن زده است.
عباس سجادي يكي از منتقدان اصلي اين مسئله گفت: «رسانهها مهمترين تاثير را در رشد موسيقي مذهبي دارند؛ در طول همين دهه محرم كه گذشت در كل شبكههاي راديويي _ تلويزيوني تنها صداي چند مداح پخش شد كه به اعتقاد من آنها جزء كساني هستند كه بعضي كارهايشان مورد انتقاد ما نيز هست.»
وي با بيان اينكه «ما متولي، مسئول و مديري براي نغمههاي عاشورايي نداريم، اظهار داشت: ما نميدانيم نظارت بر كار مداحان وظيفه چه دستگاهي است»، تصریح کرد: «وقتي يك جوان ميخواهد ترانهاش را كه سالها بر روي آن كار كرده از صدا و سيما پخش كند بايد از چندين شورا از جمله شوراي شعر، شوراي موسيقي، شوراي نظارت برآنتن رد شود تا كارش مورد ارزيابي قرار بگيرد اما در مقابل براي پخش مداحيها اين نظارتها صورت نميگيرد؛ يك تهيهكننده با دوربين به يك هيات ميرود و مداحي آنجا را ضبط ميكند و بلافاصله روي آنتن ميبرد.»
سجادی افزود: «براي پخش اين مداحيها نه شعر آن بررسي ميشود و نه مستندات تاريخي آن مورد بررسي قرار ميگيرد.»
مختاباد نيز با اشاره به پخش نوحههاي نامناسب از صدا و سيما خاطرنشان کرد: «خيلي از ترانههايي كه راديو تلويزيون آنها را پخش نميكند و ميگويد آنها ترانههاي طاغوتي هستند، هم اكنون به صورت نوحه از اين رسانه پخش ميشود.»
وي بیان کرد: «كار مذهبي دلي است و كساني كه اين كار را ميكنند بايد حتما عشق و علاقه به آن داشته باشند نه اينكه فكر كنند با رفتن از اين تكيه به آن تكيه، از اين مجلس به آن مجلس و خواندن و گريه كردن 4 نفر پشت سرشان ميتوانند الگوي موسيقي مذهبي يا مداحي شوند.»
این خواننده سنتی با اشاره به راهكارهاي لازم در جهت سامان دادن به موسيقي مذهبي افزود: «رفع اين مسائل ارتباطي به دولت ندارد چرا كه هر كجا نظام دولتي وارد شود، كار را بدتر ميكند. اما به نظر من بايد افراط و تفريط در سيستم رسانهاي را كم كرد به طوري كه بايد افراد صاحبدل در اين عرصهها پيدا شوند كه بتواند كاري انجام دهند و ديگران نيز به آنها اقتدا كنند و كار را از آن مسيري كه 180 درجه انحراف در آن ايجاد شده چند درصدي به مسير اصلي خودش برگردانند. »
مرجع : خبرگزاری فارس