کد مطلب : ۷۲۴۰
آیین شاخسی واخسی
هر دسته یک نفر سردسته دارد که در اول دسته، روبهروی سردسته مقابل مینشیند و بقیه نیز بر حسب سن و سال به ترتیب در کنار سردستهها تا آخر نشستهاند.
سردسته اول که قرار است شاخسی را شروع کند بعد از ساکت شدن همه و تنظیم صفها با صدای بلند فریاد برمیآورد:
ـ ای امامین قوللاری (ای غلامان امام!)
سردسته دوم جواب میدهد:
ـ های بلی
سردسته اول با صدای بلند:
ـ هرکس امامین قولودور دئسین (هر که غلام امام است، بگوید!)
سپس با صدای بلند و در حالی که دو دستش را بالا برده و بر زانوان میکوبد، میگوید: شاخسی
دستهاش نیز با گفتن کلمه «شاخسی» همراهی میکنند. در بعضی جاها دست را بالا برده بر سینه میزنند و پایین آورده بر زانو میکوبند.
سردستة دوم و همراهانش در حالی که آرام بر زانوهای خود می زنند، با صدای بلند جواب میدهند: واخسی
سردستة اول هدایت کننده خواهد بود و هر کلمهای که او بگوید، دستهاش او را همراهی کرده و سردستة دسته دوم جواب مخصوص آن را میدهد.
هنگامی که سردستة اول یک دور کلمات را بر زبان راند، جای دو سردسته در گفتن شعار و جواب شعار عوض میشود و سردسته دوم با بلند کردن دستها و کوبیدن بر زانوانش، با صدای بلند فریاد برمیآورد: شاخسی
و دسته اول در حالی که آرام بر زانو میزنند، جواب میدهند: واخسی
این عمل چندین بار تکرار میشود؛ در ادامه نمونه کلمات و شعارهایی که در این مراسم بر زبان آورده میشود را میآوریم، سطر اول شعار و سطر دوم جواب شعار میباشد:
شعار: شاخسی
جواب شعار: واخسی
یا علی
حیدر
کربلا
الفدا
عباس
دخیلم
حسن
حسن
حیدر
صفدر
یا امام
وای امام
حسن شاه
حسن شاه
حسن وای
حسن وای
حسن شهید
حسن شهید
امام
شهید
مظلوم
حسین
سوسوز
قولسوز
در حین شاخسی فردی نیز «مناجات» میگوید؛ این مناجات با مناجات مرسوم که دعا و ثناست، فرق میکند و مخصوص مراسمهای عزاست.
به طور کلی فردی با آواز، اشعار و متنی دربارة مصیبت کربلا میخواند که بسیار جانگداز است؛ در انتهای مراسم، یکی از سردستهها که هدایت مراسم در دست اوست، با صدای بلند میگوید:
ـ حسن، حسین آغام وای
سردستة مقابل جواب میدهد:
- یا امام حسین آغام وای
و بعد مرثیه خوانده میشود.
اگر مراسم در بیرون از مسجد انجام شود، دو دسته هر کدام به شکل نیم دایره قرار میگیرند اما این دو نیمدایره یک دایره کامل را تشکیل نمیدهند معمولاً صفها اندکی در هم فرو میروند.
قسمت سردسته ها به سان دروازه ورودی باز است و افراد حاضر تکه چوب کوچکی در دست گرفته و آن را در حین گفتن کلمات بالا و پایین میبرند و به صورت ریتمیک حرکت میکنند.
مراسم شاخسی در روز عاشورا
روز عاشورا صبح زود افراد در جلوی مسجد جمع میشوند و دستههای نوحهخوانی و شاخسی از همان صبح زود به صورت جدا تشکیل میشود.
معمولاً جوانان در دستههای نوحهخوانی و زنجیرزنی (قارا کؤینک) و بقیه در دستههای شاخسی (آغکؤینک) و هرکدام به دو گروه منظم تقسیم میشوند.
در اینجا چون قرار است دستهها در حال حرکت باشند، پس دستة شاخسی نیز مثل دستة نوحه در دو صف روبهروی هم حرکت میکنند. مطلب حایز اهمیت این است که در روز عاشورا حرکت دستة شاخسی ریتمیک و موزون است.
هر فرد با بلند کردن پای راست و کوبیدن آن در چند قدم جلوتر حرکت میکند؛ این شیوة حرکت جزء لاینفک مراسم شاخسی در روز عاشورا میباشد. چوبهایی حدودً یک متری نیز در دست میگیرند و هنگام گفتن ذکر، آن را بالا برده و سپس تا نزدیک زمین پایین میآورند.
هنگامی که قرار است در یک مکان ایستاده و عزاداری کنند، باز حالت نیمدایرهای که قبلاً گفته شد به خود میگیرند و آیین شاخسی را ادامه میدهند.
ظهر عاشورا پایان شاخسی بیرون از مسجد است و این پایان درست زمانی است که اعلام شهادت امام میکنند. در این هنگام نوحه قطع میشود و در حالی که شاخسی ادامه دارد، یکی از سردستهها با صدای بلند از دستة خود جدا شده و اگر کلاه بر سر دارد آن را بر زمین انداخته فریاد میزند:
بو گون کرب و بلا ویران اولوبدو
حسین اؤز قانینه غلتان اولوبدو
کسیلمیش یئتمیش ایکی باش
...
و دستهها به هم ریخته همه به گریه میافتند و ولولهای در میان مردم میافتد. سردسته اگر توان داشته باشد و گریه امانش دهد، شعر را ادامه میدهد وگرنه مرثیه خوانده میشود. این عمل را «قتیل سیندیرماق» میگویند.
سپس دستة نوحه و شاخسی یکی شده و نوحههای خاصی از قبیل یارالارین آخار قانی / ائدر گلناری میدانی با همراهی همه در حین حرکت به سمت مسجد خوانده میشود.