کد مطلب : ۴۹۴۳
عصر روز دهم
نویسنده: سعید مروتی
اولين نمونههاي قابل اتكا و استناد سينماي ايران در به تصوير كشيدن حماسه عاشورا، با به تصوير كشيدن آيينهاي عزاداري از سوي مستندسازان آغاز شد.
در دهه 40، مستندسازان بسياري در اقصا نقاط كشور، عزاداري ايرانيان براي امام حسين(ع) و يارانش را به تصوير كشيدند؛ از ميان اين مستندها،« اربعين» ساخته ناصر تقوايي، به واسطه پرداخت ظريف و هنرمندانهاش در به تصوير كشيدن يك آيين مذهبي و همچنين انعكاس درست فرهنگ بومي مبتني بر آموزههاي ديني، همچنان نمونهاي مثالزدني به شمار ميآيد.
طبيعي بود كه در سينماي داستاني آن دوران، پرداختن به چنين مضاميني در آثار مستند خلاصه شود؛ سينماي فارسي چنان بر مدار كليشهها و عناصر تجارتي و گيشهاي استوار بود كه اساسا جايي براي چنين مباحثي باقي نميماند.
معدود فيلمهايي هم كه به نوعي و در پس زمينه داستان سراغ چنين مضاميني ميرفتند، عملا از حال وهوايي مذهبي و دين مدارانه فاصلهاي بعيد داشتند.
در ميان شيعيان، عاشورا به مثابه فرهنگ اعتراض و ايستادگي در برابر ظلم، كاركردي اجتماعي- سياسي داشته است؛ در سينماي قبل از انقلاب، تنها يك نمودار ميشود نام برد كه به شكلي آشكار چنين رويكردي را اختيار كرده است.
فيلم «سفرسنگ» ساخته مسعودكيميايي كه يك سال قبل از پيروزي انقلاب ساخته شده، با بياني استعاري موضوع انقلابي، مذهبي را دستمايه قرار داده و از عزاداري براي امام حسين(ع) هم در راستان مضمون انتقادي فيلم بهره گرفته شده بود.
هيچ فيلمي در سينماي قبل از انقلاب در استفاده از عناصر و نشانههاي ديني چنين ابعادي ندارد؛ جايي كه مردم روستا كه سنگ آسيابي را به تمثيل انقلاب، حمل و در نهايت، كاخ ارباب (خانه ظلم) را با آن ويران ميكنند.
در ميانههاي اين مسير فيلمساز بارها به سراغ نشانههاي مذهبي ميرود و يكي از بارزترين آنها سكانس عزاداري براي امام حسين(ع) است؛ جايي كه انقلابيون براي ريشه كن كردن بناي ظلم، به فرهنگ عاشورا استناد ميكنند.
كارگردان «سفرسنگ» در چند فيلم ديگر خود هم اشارات و ارجاعاتي مذهبي را به كار گرفته بود، كه قابل اشارهترين آنها «داش آكل» بود؛ جايي كه قرار رويا رويي نهايي داش آكل و كاكا رستم در مقابل تكيه گذاشته ميشود تا به قول داش اكل «امام حسين شاهد نبرد آنها باشد»، پيش درآمد سكانس فينال را هم به تعزيه اختصاص ميدهد و ميكوشد تا جدال ميان خيروشر را هم در فيلم، با پس زمينهاي برخوردار از آيين مذهبي همراه كند.
هرچند رويكرد سينماي كيميايي به نشانههاي مذهبي بيشتر از آنكه دين ورزانه باشد، از لايهاي سنتي برخوردار است. كيميايي شيفته سنتهاي اصيل ايراني است و ارجاعاتش به مذهب هم بيشتر بر چنين مبنايي صورت ميگيرد.
در دهه 50، از يك فيلم ديگر هم ميشود نام برد كه در پس زمينهاش عزاداري ايام محرم در آن به تصوير كشيده شده است؛ عليرضا داوود نژاد در فيلم « نازنين» يكي از معدود سندهاي تصويري سينماي داستاني ايران را از عزاداري مردم تهران در دهه 50 به تصوير كشيده است.
در يكي از سكانسها، فيلمساز شخصيتهاي بيپناهش را به خيابانهاي تهران ميآورد و در فصلي مفصل دستههاي عزاداري را در ميزانسني واقعگرايانه به تصوير ميكشد.
جز اين تجربههاي پراكنده و البته يكي، دو فيلم فارسي كه داستانشان در فضاي تكيهها ميگذشت، سينماي قبل از انقلاب، نمونه قابل ذكري در اين زمينه ندارد.
در سالهاي پس از پيروزي انقلاب، انبوه فيلمهاي انقلابي كه جلوي دوربين رفتند به تبعيت از فضاي انقلاب و نشانههاي آشكار دينياش، به ماجراي عاشورا - چه در ثبت شمايلها و نشانههاي مذهبي و چه در بهرهگيري از عزاداري براي امام حسين(ع)، با كاركردي سياسي – اعتقادي و به مثابه ابزاري براي مبارزه با رژيم پهلوي، پرداختند.
اما ويژگي بارز اين آثار سطحي بودن بود. فيلمسازان اغلب در سطح رويداد باقي ميماندند و جز شعار حرفي براي گفتن نداشتند؛ «سفير» ساخته فريبرز صالح، اولين فيلم حرفهاي سينماي ايران در حوزه روايتهاي عاشورايي بود؛ صالح كه از كارگردانان قديمي تلويزيون بود، «سفير»را با الگوقراردادن فيلمهاي تاريخي هاليوود جلوي دوربين برد.
سطح فناوري فيلم با توجه به امكانات سينماي ايران معقول و حرفهاي بود؛ «سفير» ماجراي قيسبن مسهر، فرستاده امامحسين(ع) به كوفه را بهتصوير ميكشيد.
فيلم با اقبال تماشاگران روبهرو و يكي از آثار پرفروش سال شد، ولي با وجود اين موفقيت توليد آثاري چون «سفير» در سينماي ايران تداوم نيافت و بيش از يك دهه طول كشيد تا «روز واقعه» بهعنوان فيلمي تاريخي - مذهبي و با محوريت ماجراي عاشورا مقابل دوربين برود؛ در اين فاصله البته شاهد رويكرد عاشورا در توليدات سينماي دفاع مقدس بوديم.
از «پرواز در شب» و «افق» گرفته تا «مهاجر»و «حماسه مجنون»، سينماگران دفاعمقدس، حالوهواي معنوي حاكم بر جبههها را از طريق ارجاعات مختلف به ماجراي عاشورا بهتصوير كشيدند.
فيلمنامه «روز واقعه» در دهه 60 نوشته شد و در آن زمان صحبت از ساخت آن توسط محمدعلي نجفي بود؛ تلاش نجفي بهفرجامي نرسيد و در نهايت شهرام اسدي آن را كليد زد كه پس از مدتي پروژه متوقف شد.
چند سال بعد فيلم دوباره بهكارگرداني اسدي جلوي دوربين رفت. فيلمنامه «روز واقعه» را شايد بتوان بهترين اثر نمايشياي دانست كه درباره ماجراي عاشورا بهنگارش درآمده است.
خط داستاني «روز واقعه» بيشباهت به «عشق مقدس» نوشته حسينقلي مستعان نيست ولي نويسنده فيلمنامه توانسته چه در نحوه روايت و چه ديالوگنويسي به دستاوردهاي قابلتوجه و منحصربهفردي دست پيدا كند.
اسدي هم با استفاده از گروهي از بهترينهاي سينماي ايران در آن مقطع، چه در پشت و چه در جلوي دوربين، توانست فيلمي حرفهاي بسازد؛ مازيار پرتو در سامانبخشيدن به ساختار بصري اثر بهعنوان فيلمبرداري متبحر در آثار تاريخي نقش مؤثري ايفا كرد؛ فيلم «روز واقعه» گرچه غناي فيلمنامه را نداشت ولي هنوز و با فاصله، تأثيرگذارترين و بهترين اثر سينماي ايران در زمينه ماجراي عاشوراست.
در طول سالهاي بعد، شاهد ارجاعات مختلف به حماسه حسيني در آثار سينمايي مختلف بوديم. «بهخاطر هانيه» ساخته كيومرث پوراحمد، با تلفيق بوميگرايي و عناصر سينماي داستاني، در نوع خود نمونه موفقي بود كه نه از سوي سازندهاش و نه از سوي فيلمسازان ديگر دنبال نشد.
در اين سالها، شاهد بودهايم كه برخي فيلمسازان به شكلي تلويحي به سراغ مضامين عاشورايي رفتهاند ولي نامبردن از اثري موفق و تأثيرگذار درميان توليدات اين سالها كاري بسيار دشوار و شايد بتوان گفت غيرممكن است.
«عصر روز دهم» قرار بود توسط زندهياد رسول ملاقليپور ساخته شود. ملاقليپور در زمينه پيوند ميان دفاع مقدس و ماجراي عاشورا با فيلم مهم و تأثيرگذار «پرواز در شب» پيشرو بود و قرار بود اين اتفاق در «عصر روز دهم»نيز رخ دهد.
با مرگ نابهنگام ملاقليپور، فيلمنامه به مجتبي راعي سپرده شد و او با بازنويسي، آن را جلوي دوربين بردهاست. بخشهايي از فيلم در كربلا فيلمبرداري خواهد شد. راعي با اشاره به اين نكته كه «عصر روز دهم»مضموني مرتبط با واقعه كربلا دارد، ميگويد: «واقعه كربلا، واقعه تأثيرگذاري است و ما نيز در «"عصر روز دهم" قصد داريم تا حدي بخشي از تأثيرات اين واقعه را نشان دهيم.
نكته جالب براي من در داستان اين فيلم واقعهاي است كه بين دو ملت ايران و عراق اتفاق افتاد. جنگ 8سالهاي بين دو همسايه رخ داد و طبيعي است كينهاي تاريخي ميان دو ملت ايران و عراق وجود داشته باشد و قرنها نيز بهطول بينجامد، اما وجود ذات مقدس ائمه در كربلا و اين حقيقت كه ما ايرانيها ميخواهيم به عشق زيارت اين بزرگواران به آنجا برويم، باعث شده تا اين كينه قديمي رنگ ببازد و در آنجا ما را به چشم دشمن نگاه نكنند و حتي اگر گردپاي زائر روي سر آنها بنشيند، اين را ثوابي براي خود حساب كنند.»
بهاعتقاد راعي نقش مهم ائمه و بخصوص امامحسين(ع) هنوز در جامعه ما ادامه دارد، بهتر است اين نقش بزرگ را درك كنيم تا اينكه تنها به بازگوكردن تاريخ بپردازيم.
او درخصوص درصد موفقيت آثار مذهبي كه در مورد ائمه و وقايع تاريخي ساخته ميشود ميگويد: «اين مطالب بهقدري بزرگ و عظيم هستند كه سادهلوحي است اگر بگوييم در اين آثار حقمطلب را ادا كردهايم يا بهصورت كامل به يك مسئله تاريخي پرداختهايم؛ اگر هم كساني ميخواهند به اين كار بپردازند بايد اعتقاد قلبي به كار خود داشته باشند و مطمئنم وقتي كاري با اعتقاد قلبي صورت بگيرد نتيجهاش كاري قابلقبول ميشود؛ ما هم ادعايي در مورد «عصر روز دهم» نداريم و تنها خوشحاليم كه داستاني داريم كه بخشي از آن در كربلا ميگذرد.»
ديگر پروژهاي كه در اين رابطه مدتهاست در مرحله پيشتوليد قرار دارد، «روز رستاخيز» است كه قرار است توسط احمدرضا درويش كارگرداني شود. «روز رستاخيز» درباره واقعه عاشورا و قيام امامحسين(ع) است و قصه فيلم به شخصيتي حاشيهاي در واقعه عاشورا مربوط است كه در متن حوادث حضور دارد.
اين فيلم، از مرگ معاويه تا قيام امامحسين(ع) را روايت خواهد كرد. اين پروژه مانند ديگر آثار درويش، اثري پرهزينه و دشوار است. كار طراحي صحنه و لباس فيلم از مدتها پيش شروع شده و بخشي از لوكيشنها نيز انتخاب شدهاست.
«روز رستاخيز» پروژه پربازيگري است و گويا قرار است در آن در كنار بازيگران ايراني، از بازيگران مطرح عرب نيز استفاده شود. عوامل «روز رستاخيز» اميدوارند كه اين پروژه در زمستان امسال وارد مرحله فيلمبرداري شود.
به اينترتيب ميتوان اميدوار بود كه پس از «روز واقعه» سينماي ايران اينبار در مجالي گستردهتر، تجربهاي موفق در زمينه توليد آثار مذهبي - تاريخي بامضمون عاشورا را شاهد باشد، همچنان كه «عصر روز دهم» نيز ميتواند، مسير پيوند سينماي جنگ با حماسه كربلا را تداوم بخشد.
اين دو پروژه شايد بتوانند تا اندازهاي فقر سينماي ايران در اين حوزه را پوشش دهند، هرچند در اين زمينه براي رسيدن به چشماندازي مطلوب، هنوز راه زيادي در پيش است.