تاریخ انتشار
دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۸۹ ساعت ۰۰:۰۰
۰
کد مطلب : ۱۴۵۱۴

تشکل‌هاي ديني مردمي در ايران و ضرورت هم‌افزايي آنها

دکترسيدضياء هاشمي*
تشکل‌هاي ديني مردمي در ايران و ضرورت هم‌افزايي آنها
مردم‌شناسی: تشکل‌هاي مردمي ديني در ايران، ديرينه‌اي بس چشمگير دارند. تشکل‌هايي همچون هيئت‌هاي مذهبي، کانون‌هاي ترويج فرهنگ ديني و مساجد و بقاع متبرکه و گروه‌هايي که حول محور روحانيان شکل مي‌گرفتند، به شيوه‌هاي گوناگون و در سطوح مختلف به ترويج آموزه‌هاي ديني و تقويت اجتماعات دين‌مدار پرداخته‌اند. اين مجامع اگرچه رسميت دولتي نداشته‌اند، همواره آثار و کارکردهاي محسوسي در سطوح خرد و کلان به جاي گذاشته‌اند؛ بنابراين هيچ‌گاه از بذل توجه يا تمرکز اصحاب قدرت و حکومت برکنار نبوده‌اند؛ توجهاتي که گاه شکل مثبت و همدلانه داشته و گاهي همراه با بدگماني بوده و به صورت کنترل مستقيم يا غيرمستقيم تجلي يافته است.

آنچه مسلم است بستر فرهنگي جامعه و کانون‌هاي اصلي مديريت و هدايت جامعه، نقش محوري در جهت‌گيري و کم و کيف فعاليت اين تشکل‌ها داشته‌اند. رواج فرهنگ و تعلقات ديني در جامعة ايران و نفوذ معنوي و اجتماعي روحانيت به عنوان محور اصلي رهبري ديني جامعه، موجب شده تا گروه‌هايي گردهم آيند که داعيه‌هاي مذهبي و غالباً با تمسک به توانمندي‌ها و سرماية اجتماعي و فرهنگي روحانيان، جريان‌هايي در جامعه ايجاد کنند که کم و بيش با اقبال اقشار مختلف روبه‌رو شده‌اند و در صورت برخورداري از انسجام مديريتي و روبه‌رونشدن با موانع خاص، سال‌هاي سال به فعاليت‌هاي و اثرگذاري خود ادامه داده‌اند.

از منظر اجتماعي، اين گروه‌ها و تشکل‌ها، اقشار مختلفي را متأثر کرده و مي‌کنند که در ميان آنها مي‌توان بيش از همه قشر کهنسال را در جايگاه هدايت و رهبري آنها يافت؛ در حالي که قشر جوان و نوجوان بدنة اصلي آنها را تشکيل مي‌دهند. در تکميل رابطة ميان اين تشکل‌ها نيز نمي‌توان از بروز رقابت يا تعارضات احتمالي در ميان آنان چشم پوشيد. اختلاف در سلايق و احياناً تعارض منافع و دست‌کم شکل‌گيري رقابت پنهان يا آشکار براي کسب جايگاه‌هاي برتر در ذهن و چشم ديگران و جذب بيشتر افکار عمومي، واقعيت‌هايي است که بخشي از تجارب اين گروه‌ها و تشکل‌ها را در روابط ميان هم تشکيل مي‌دهند.

اين رخدادها به‌ويژه با افزايش حجم فعاليت‌ها، رشد کمي و تعدد تشکل‌ها و به‌ويژه با توسعة بازتاب رسانه‌اي برنامه‌هاي آنها، در دوران معاصر پيچيدگي و حساسيت بيشتري پيدا کرده است.

نکتة مهمي که در تحليل اين تشکل‌ها در شرايط فعلي بايد مورد توجه قرار گيرد، ضرورت هماهنگي و هم‌افزايي آنهاست. بدون شک توفيق اين کانون‌ها در تحقق اهداف که همانا ترويج فرهنگ و آموزه‌هاي ديني است، در گرو هم‌سويي و هماهنگي کلان آنهاست.

تعارض اين تشکل‌ها با يکديگر که به طور معمول و مرسوم به عنوان نشانه‌اي از تعارض منافع قلمداد مي‌شود، اعتماد اجتماعي به آنها را کاهش مي‌دهد و به تنزل سرمايه و موقعيت اجتماعي‌شان منجر مي‌شود.

در واقع فقدان هم‌افزايي بيان اين تشکل‌ها قهراً به بروز آثار منفي مي‌انجامد و به خنثي شدن تلاش‌ها و برنامه‌ريزي‌ها منجر مي‌شود؛ زيرا در وضعيت حاضر، افکار عمومي از سطح بالايي از اطلاعات و هوشمندي برخوردار است و در ارزيابي فعاليت کانون‌هاي فرهنگي و اجتماعي نکته‌سنجي و دقت بالايي دارد؛ در نتيجه هرگونه تعارض و تضاد مخرب احتمالي به جز ساير خسارت‌ها، برداشت و قضاوت عمومي را دربارة سلامت و صداقت متوليان اين‌گونه فعاليت‌ها به چالش خواهد کشيد.

اين واقعيت ضرورت هم‌افزايي اين تشکل‌ها را در اوضاع اجتماعي جديد، مضاعف و اهميت هم‌سويي و هماهنگي آنها را دست‌کم در سطح کلان بيش از پيش نمايان مي‌سازد.

* رئيس مؤسسة مطالعات و تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما