تاریخ انتشار
جمعه ۱ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۰۰:۰۰
۰
کد مطلب : ۱۴۵۵۶
معرفی کتاب «تراژدی و تعزیه»

تعزیه، تراژدی نیست

تعزیه، تراژدی نیست
فرهنگ-کتاب: تاجبخش فنائیان، نویسنده، کارگردان، ‌مدرس و پژوهشگر تئاتر به‌تازگي کتاب «تراژدی و تعزیه» را به بازار روانه کرده است.

این کتاب در هشت بخش به مقایسه دو نوع نمایشی «تراژدی» و «تعزیه» و بیان تفاوت‌های آنها از چهار منظر ساختاری،‌ فلسفی، موضوعی و شخصیتی پرداخته است.

کوشش وی در این کتاب برای نقض و ردّ جمله‌ای است که بسیار شنیده‌ایم، مبني بر اينکه تعزیه تراژدی ایرانی است. او خود نیز در مقدمة کتاب به این نکته اشاره می‌کند که در پی پاسخ به این پرسش است که اصول ویژه و مستقل هریک از گونه‌های نمایشی «تعزیه» و «تراژدی» چیست و نکات اشتراک و افتراق هریک نسبت به دیگری چگونه است؟

فنائیان مي‌گويد: «نمایش تعزیه ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود را دارد که آن را از تراژدی یونانی متمایز می‌کند.»

وی با بیان اینکه «حزن و اندوه نتیجة مشنرک هر دو گونه نمایشی است» ادامه می‌دهد: «مضمون هر دو گونة نمایشی به گذشته رجوع دارد؛ اما یکی بر «اسطوره» و تاریخ بنا شده و دیگری بر «اسوه» و تاریخ.»

در بخش مقایسة موضوعی از مهم‌ترین نکات افتراقی که بین تعزیه و تراژدی وجود دارد، می‌توان به این نکات اشاره کرد:
تعزیه، عزاداری برای اولیای دین است. تراژدی، رقص بر گرد بزی است که قرار است قربانی شود.

تعزیه را نقل و روایت شکل مي‌دهد؛ تراژدی را کردار و عمل.
در تعزیه، قهرمان مرگ را انتخاب می‌کند. در تراژدی، مرگ بر قهرمان تحمیل می‌شود.

در تعزیه، قهرمان از سرنوشت خویش آگاه است. در تراژدی، قهرمان از سرنوشت خویش بی‌خبر است.

در تعزیه، خیر مطلق در برابر شر مطلق قرار می‌گیرد. در تراژدی، خیر و شر درون یک نفر وجود دارد.

در تعزیه، قهرمان معصوم از خطاست. در تراژدی، قهرمان خطاکار است.

بعد از ذکر نکات افتراق موضوعي میان تعزیه و تراژدی به این نتیجه می‌رسد که این هر دو به نحوی با آیین و مناسک جمعی مرتبط هستند؛ اما کیفیت آیین‌ها در دو منطقة جغرافیایی متفاوت است و مهم‌ترین وجه تفاوت این دو آیین در یکتاپرستی ایرانیان و چندخدایی یونانیان است.

مؤلف در انتهای این بخش از کتاب، جدول مقایسة فلسفی عرضه مي‌کند و موارد زیر را به عنوان تفاوت‌های فلسفی تراژدی و تعزیه برمی‌شمرد:
تعزیه کلی‌نگر است؛ اما تراژدی جزئی‌نگر است.

در تعزیه، شیون و گریه و عزاداری به دلیل دوری از محبوب است؛ اما در تراژدی، اندوه مخاطبان به دلیل سرنوشتی است که بر قهرمان داستان تحمیل شده است.

در تعزیه، انسان‌ها به خدا نزدیک می‌شوند و اوج می‌گیرند؛ اما در تراژدی، خدایان به انسان نزدیک می‌شوند و تنزل می‌کنند.
تعزیه، وقایع مربوط به طبیعت را «تفسیر» می‌کند؛ اما تراژدی وقایع مربوط به طبیعت را «تقلید» می‌کند.

تعزیه به اختیار انسان برای اعمالش می‌اندیشد؛ اما تراژدی به جبر تقدیر در کردار آدمی اعتقاد دارد.

بخش دیگر این کتاب به مقایسة متن نمایشی در تراژدی و تعزیه می‌پردازد و با این مقدمه که متون نمایشی ویژگی‌های خود را دارد که نتیجة اهداف و خاستگاه‌های متفاوت‌اند، موارد زیر را در بیان تفاوت متون این دو گونه نمایشی برمی‌شمرد:
در تعزیه اشقیا مدح اولیا را می‌گویند؛ اما در تراژدی، آنتاگونیست از پروتاگونیست همواره به‌بدی یاد می‌کند.

تعزیه توصیف‌کننده است. تراژدی استدلال‌کننده است.

تعزیه فرازمانی و مکانی است. تراژدی مبتنی بر زمان و مکانی معین است.

در تعزیه انسان‌ها یا خوب مطلق‌اند یا بد مطلق. در تراژدی انسان‌ها خاکستری‌اند و واجد خوبی و بدی در عین حال هستند.

تعزیه شبیه‌سازی می‌کند. تراژدی شخصیت‌پردازی می‌کند.

در تعزیه تحول در شخصیت صورت نمی‌گیرد. در تراژدی تحول از قاعده‌های اصلی است.

مؤلف کتاب همچنین به موارد افتراق دیگری در این باره اشاره می‌کند؛ سپس در بخش بعدی به مقایسة «شبیه» و «شخصیت» می‌پردازد و می‌گوید: «شبیه عنوانی است که تنها در نمایش تعزیه به کار می‌رود؛ ولی شخصیت، عضو اصلی انواع تئاترهایی است که به شیوة غربی نگاشته می‌شوند.»

در آخرین بخش این کتاب نیز ساختار اجرایی تعزیه و تراژدی مقایسه شده و عوامل ساختاری هر نمایش از قبیل صحنه، بازی، حرکت، دکور، لباس، موسیقی، نور و وسایل ضروری به صورت جداگانه بررسی شده است.

جدول مقایسه‌ای انتهای این بخش به بیان تفاوت‌های «تشبیه» و «تقلید» می‌پردازد که برخی از آنها عبارت‌اند از:
در تشبیه، تماشاگر، ‌شروع، میانه و پایان داستان را می‌داند، در تقلید نمی‌داند.

در تشبیه، شبیه‌خوان به‌صراحت آگاهی از عاقبت داستان را اعلام می‌کند. در تقلید، بازیگر تظاهر می‌کند که از آنچه در لحظة بعد و در پایان داستان رخ می‌دهد، آگاه نیست.

در تشبیه، زمان و مکان در متن سیال است. در تقلید زمان و مکان تابع قانون‌های علت و معلول است.

در تشبیه تماشاگر از چرایی و چگونگی رخداد به هیجان می‌آید. در تقلید هیجان تماشاگر در نتیجة بروز رخداد است.
تشبیه به حماسه می‌پردازد. تقلید به حزن و اندوه نظر دارد.

تشبیه از واقع‌نمایی اجتناب می‌کند. تقلید سعي در واقع‌نمایی دارد.
مؤلف در انتهای کتاب نتیجه‌گیری می‌کند، تعزیه و تراژدی، هر دو ریشه در آیین دارند و از قدمتی دیرینه برخوردارند. هر دو طالب اشک‌اند و اندوه، و از این طریق تزکیه و پالایش روح را هدف قرار داده‌اند؛ ولي هریک از این دو گونة نمایشی سترگ، استوار بر «فلسفه»، «موضوع» و «اجرا»ی متفاوتی است که ناگزير نمایش متفاوتي از یکدیگر را فراهم می‌آورد.

مؤلف همچنین به این نکته اشاره می‌کند که تعزیه نه فقط از بایت «متن» به نقص‌ها و ضعف‌هایی دچار است که بر پایة آن، اهداف تاریخی و موضوعی و فلسفی این‌ گونة نمایشی را پاسخ نمی‌دهد، بلکه گاه بر خلاف بنیان‌های فکری و معرفتی این گونة نمایشی عمل می‌کند؛ بدين نحو که این واقعیت نه حاصل اهداف و ساختار اجرایی که محصول دانش اندک و گاه انگیزة شاعرانی است که مقصود از اجرای نمایش تعزیه را نه انتقال دانش و افزایش ایمان که ستاندن اشک و گریاندن مخاطب قرار داده‌اند.

به نظر نگارنده، چنانچه شاعرانی نمایشنامه‌نویس یا نمایشنامه‌نویسانی شاعر، آشنا با قواعد کلی حاکم بر نمایش تعزیه به خلق متونی تازه بپردازند، می‌توان بر پیدایی گونة مستحکم و تأثیرگذاری از نمایش ایرانی امیدوار بود. کتاب «تراژدی و تعزیه» تألیف تاجبخش فنائیان را به‌تازگي انتشارات دانشگاه تهران منتشر کرده و در بازار کتاب موجود است.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما