تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۴ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۰۹:۴۱
۰
کد مطلب : ۱۵۰۱۸

تاریخ نویسان اموی شخصیت مختار را تخریب کردند

تاریخ نویسان اموی شخصیت مختار را تخریب کردند
فرهنگ-تاریخ: سیدمرتضی خاتمی خوانساری، در برنامه تلویزیونی هنگام درنگ با بیان اینکه دشمن بودجه‌ها خرج می‌کرد و سعی داشت در اطراف معصومین ما تشتت ایجاد کند و به نوعی جنگ سرد راه بیندازد، گفت: تاریخ‌نویسان بنا به شرایط سیاسی روز رویدادهای زمان را می‌نوشتند، در صورتی که در جهت پیشبردشان نبود به گونه‌ای دیگر جلوه می‌دادند.

وی یادآور شد: فرقه کیسانیه برمی‌گردد به کسانی که معتقد به امامت محمد بن حنفیه فرزند دیگر امام سجاد هستند. پیامبر در مورد محمد بن حنیفه به حضرت علی(ع) فرموده است سلام مرا به پسرت محمد برسان، من کنیه و اسم خود را به او داده‌ام. این حدیث و روایاتی از شخصیت محمد بن حنیفه آمده نشان می‌دهد او فرد خوبی بوده و در آن زمان قصد داشت با سکوتش فتنه را بخواباند.

این کارشناس تاریخ اسلام گفت: فرقه انحرافی کیسانیه را به مختار نسبت داده و شخصیت او را تخریب کردند. مختار که با قیامش به جنگ اشراف رفته و از ایرانیان کمک گرفته بود مورد هجوم مورخ‌نویسان وابسته به امویان قرار گرفت در حالی که علامه حلی در کتاب رجال خود نام مختار را جزء ۱۲ امامی‌ها آورده است. مختار با قیام خود شرایط آن زمان را به نفع اهل بیت برگرداند.

وی ادامه داد: در آن زمان مختار برای قیام احتیاج به کسب اجازه از امام سجاد داشت اما به دلیل کنترلی که بر روی امام بود و خطراتی که ایشان را تهدید می‌کرد و نیز اگر قیام به اسم امام تمام می‌شد جریان دیگری علیه معصومین صورت می‌گرفت و در میان مردم سوژه می‌شد، به همین دلیل مختار به سراغ محمد بن حنیفه رفت و همچنین به همین مراوداتی که مختار با محمد باعث شد وی را به ایجاد فرقه کیسانیه نسبت دهند.

خاتمی اظهار داشت: قیام مختار مثل نداشت و توانست خط امام را روشن کند و دید مردم را نسبت به معصومین تغییر دهد، ما نباید منتظر باشیم از مختار چهره سالمی نشان دهند. در آن زمان علاوه بر دشمنان که دست در تاریخ می‌بردند و واقعیت را نمی‌نوشتند مورخ‌نویسان شیعه هم تقیه می‌کردند و به عمد بعضی از مسایل را به اشتباه می‌نویسند؛ مانند روز شهادت حضرت زهرا(س) که همه مردم دیدند اما چرا بین ۴۵، ۷۵ و ۹۵ روز بین دانشمندان ما اختلاف وجود دارد.

وی تصریح کرد: مختار بعد از مرگ پدرش تحت تربیت ام‌الکلثوم قرار گرفت، در این‌باره نقل می‌کنند روزی فرزند مختار به امام باقر(ع) گفت که خیلی حرف‌ها پشت سر پدرم می‌زنند اما در جواب او فرمود مهر مادر من پولی بود که پدرت برای پدرم فرستاد و ما برای مهر همسران‌مان از حلال‌ترین پول‌ها استفاده می‌کنیم، خدا پدرت را رحمت کند، پدرم برای من تعریف کرد که مختار احادیثی از فاطمه بنت علی (ع) (ام‌الکلثوم) آموخته و از او درس‌ها گرفته‌اند.

خاتمی خوانساری تصریح کرد: مختار جوان بسیار زیرک و تحت تربیت دینی بود. مختاری درست شده است که همان حرکتی را می‌کند که میثم تمار کرده است.

وی ذکر کرد: بعد از جریان کربلا وضعیت اهل بیت به گونه‌ای بود که پنهانی به کربلا و کوفه رفت و آمد داشتند و به فرموده امام باقر وقتی از شام آزاد و وارد مدینه شدند از نظر مردم مطرود‌ترین مردم بودند. مختار به وضعیت اهل بیت رسیدگی کرد و با قیام خود شرایط را برگرداند.

همچنین در این برنامه دکتر رجبی دوانی به تحلیل شخصیت مختار پرداخت و با اشاره به اینکه او از قبیله ثقیف و ساکن شهر طائف یکی از سه شهر بزرگ آن زمان بوده است، گفت: این شهر در پذیرش اسلام از خود سرسختی نشان داد. پیامبر بعد از فتح مکه این شهر را محاصره کردند اما به دلیل استحکامات دژهای شهر نتوانستند وارد شوند و بعد از دو سه هفته به مدینه برگشتند. طائف در اواخر عمر پیامبر بدون جنگ و برخورد نظامی تسلیم اسلام شد.

رجبی دوانی اظهار داشت: آمدن ابوعبید ثقفی پدر مختار در سال اول هجرت به مدینه نمی‌تواند درست باشد چرا که در این صورت جزء صحابه پیامبر است، در حالی که در تاریخ او را در زمان پیامبر نمی‌بینیم. ابوعبید ثقفی در زمان خلیفه دوم از طائف به مدینه آمد و ساکن شد.

وی اضافه کرد: پدر مختار بعد از رسیدن به قدرت تصمیم گرفت به مرزهای ایران حمله کند و با سپاهی که در اختیار داشت چنین موقعیتی را بدست آورد، این در حالی بود که یزدگرد به پادشاهی ایران رسیده بود و ایران را از بی‌ثباتی درآورد و سر و سامان داد، سپاهی را به فرماندهی پیرمردی به نام بهمن جازوه و در اصطلاح عرب‌ها بهمن ذوالحاجب فراهم کرد. نام او برگرفته از ابروان پرپشتش بود که برای جلوگیری از ریختن روی صورتش آنها را با نخی می‌بست.

رجبی ادامه داد: یزدگرد از هند فیل‌هایی هم آورده بود که ابوعبید ثقفی وقتی فیل‌ها را دید قصد عقب‌نشینی کرد اما چون از قبل پل روی فرات را خراب کرده بود نتوانست برگردد. ابوعبید ضربه‌ای به یکی از فیل‌ها زد، فیل رم کرد و او را زیر پاهای خود از بین برد. سپاه ابوعبید در این جنگ توسط ایرانی‌ها تار و مار شدند. عده‌ای که باقی ماندند به هر زحمتی شده خود را به عقب کشاندند.

وی تصریح کرد: در برخی نقل‌ها آمده است که مختار در این جنگ همراه پدر بود و ۱۳ سال داشت. مختار می‌خواست بجنگد اما پدرش ممانعت کرد.

رجبی دوانی اضافه کرد: با این حال عجیب است که مختار علاقه به ایرانیان داشت و به هنگام قیامش از ایرانیان مسلمان کمک گرفت. او در زمان واقعه کربلا حدود ۶۰ سال داشت و سه چهار سال از امام حسین بزرگ‌تر بود و در زمان قیام خود ۶۷ ساله بود. مختار در زمان فرمانداری عمویش سعد بن مسعود به دستور امیرالمؤمنین بعد از صلح امام حسن(ع) مقیم کوفه شد و املاکی هم خارج از کوفه داشت و گهگاهی مشغول فعالیت در آنها می‌شد.

وی بیان داشت: اگر مختار فرقه انحرافی کیسانیه را ایجاد کرده بود مدح نمی‌شد و کسی که به امامت فردی خارج از عصمت معتقد باشد نمی‌تواند مورد وثوق قرار بگیرد. شخصیت مختار نشان می‌دهد بسیار زیرک و باتدبیر بوده است. دشمنی‌ها و اتهاماتی که به وی وارد می‌کنند به دلیل همان قیام و قلع و قمع کردن قاتلان کربلا و حمایت از ایرانیان مظلوم است.

دکتر رجبی گفت: مختار به عنوان یک شیعه می‌دانست امام زمانش حضرت سجاد است و باید برای انجام کار خود مجوز داشته باشد. در آن موقعیت هم امام حاضر به بیعت با عبیدالله بن زیاد نبود و حمایت علنی از مختار اوضاع را بدتر می‌کرد، به همین خاطر دو نوع برخورد از امام در مقابل کسب اجازه مختار نقل شده است، یکی اینکه امام او را تأیید نکردند و پاسخی ندادند، دیگری اینکه امام در ملاءعام از او برائت جست که تقیه و برای رفع خطر بود.

در خاتمه، سیدمرتضی خاتمی خوانساری بیان داشت: امام سجاد (ع) در مورد برنامه‌ای که مختار داشت، فرمود اگر سیاهپوشی قیام کند بر دشمنان و قاتلان پدرم در نظر خدا پسندیده است.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما