تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۱۶
۰
کد مطلب : ۲۱۶۴۹

میراث «تکیه دولت» و ضرورت تجدید بنای آن برای احیای هنر تعزیه

میراث «تکیه دولت» و ضرورت تجدید بنای آن برای احیای هنر تعزیه
نبض تعزیه و مجالس شبیه‌خوانی عمدتاً با موضوع واقعه عاشورا در بسیاری از شهرستان‌ها و قریه‌های ایران ضربان دارد، پس هنوز این گونه فاخر نمایش ایرانی حیات دارد و در لابه لای صفحات تاریخ به فراموشی سپرده نشده است؛ هر چند که روزگاری نه چندان دور تعزیه در اوج شکوه و وقار هم در ایام محرم و صفر و هم در سایر ایام سال مصادف با مناسبت‌های مذهبی اجرا شده و مردم زیادی به عنوان مخاطب از اجرای گروه‌های گوناگون تعزیه استقبال می‌کردند.

دلایل بیشماری پراکندگی تعزیه و چندپاره‌گی آن را در پی داشته‌اند؛ عواملی که هر کدام به نوبه خود مهجوریت کنونی تعزیه را موجب شده‌اند. در این یادداشت ذکر این دلایل شاید از حوصله خارج باشد اما به یکی از آنها به عنوان مهمترین و اصلی‌ترین دلیل اشاره‌ای خواهیم کرد که عبارت است از فقدان مکان مناسب و دائمی برای اجراهای تعزیه.

تعزیه نمایش‌گونه اصیل ایرانی است که در ایران باستان به نقل داستان‌های شاهنامه و سوگنامه اساطیری اختصاص داشته است و با رسمیت یافت مذهب تشیع در دوران صفویه در ایران، کارکرد تعزیه بیشتر متمرکز بر روایات واقعه عاشورا و مصائب اهل‌ بیت(ع) شد اما به گواه تاریخ اوج شکوفایی تعزیه و هنر شبیه‌خوانی در روایت وقایع اسلامی همچون عاشورا به دوران قاجاریه بازمی‌گردد.

با گسترش این هنر و اقبال مردم به تماشای مجالس تعزیه نیاز به مکان دائم و باشکوه برای اجرا بود که همین امر در عهد ناصری منجر به ایجاد مکانی عظیم و فاخر به نام «تکیه دولت» شد که از آن به بزرگترین تماشاخانه تمام اعصار ایران یاد شده است و اجرای مراسم تعزیه و برگزاری آئین‌های سوگواری و روضه‌خوانی در ایام عاشورا در تهران در آنجا منعقد می‌شد.

این بنا در سه طبقه به مرکزیت سکوی میانی و اطراف آن که به صحنه‌های نمادین تاخت و تاز اسبان و جنگ اختصاص داشت، ظرفیتی بالغ بر ۲۰ هزار تماشاگر را دارا بود و در طول دوران برپایی‌اش دوران طلایی هنر نمایش ایرانی تعزیه و شبیه‌خوانی از سوی گروه‌های خبره از سراسر کشور رقم خورد.

امروزه وقتی از میدان امام‌خمینی(ره) به سمت خیابان ناصرخسرو سرازیر می‌شویم، در ضلع شرقی عمارت شمس‌العماره که کاخ سلاطین قاجاریه بود، شعبه‌ای از بانک ملی خودنمایی می‌کند که در سال ۱۳۲۵ و در پی افول اجراهای تعزیه در دوران پهلوی اول به سبب ممنوعیت برپایی مجالس عزاداری امام حسین(ع)، جایگزین تکیه دولت شده است.

پس از انقلاب اسلامی و با توجه و اهتمامی که مسئولان فرهنگی و هنری به هنر متعهد دینی و مذهبی داشتند، این انتظار همواره می‌رفت که تعزیه و هنر شبیه‌خوانی همچون دوران اوج خود احیا و شکوفا شود، یکی از مظاهر این شکوفایی، تجدید بنای تکیه دولت در محل اصلی آن بود و به نظر می‌رسید که خریداری زمین برای احداث مجدد آن از بانک ملی ایران کار سختی نبوده باشد و با استفاده از پلان‌ها و نقشه‌های برجای مانده از دوران بنای اولیه آن و با تکیه بر توان تخصصی معماران و مهندسان ایرانی بتوان مکانی را به شکل دائمی برای سامان‌بخشی امر تعزیه و فعالان دلسوز آن داشت و البته اینکه چرا تاکنون اینگونه نشده است، جای پرسش فراوان دارد.

نهادهای گوناگون وابسته به بدنه فرهنگی دولت و یا به شکل مستقل از آن، در طول بیش از سه دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تشکیل و هر کدام داعیه احیای تعزیه و رساندن آن به اوج شکوفایی را داشته‌اند، حتی شهرداری هم نیاز توجه علمی و مطالعاتی به تعزیه را با تشکیل بنیاد علمی تعزیه مرتفع کرده است، از آن طرف شاهد احداث بناهای گوناگون فرهنگی و هنری بوده‌ایم اما چرا سهمی از این عملیات‌های زیربنایی در احداث و مرمت بناهای فرهنگی و هنری طی این سالها به احداث مجدد تکیه دولت اختصاص پیدا نکرده است، جای پرسش مجدد دارد.

به هر حال هر ساله به ویژه در ایام محرم و صفر گروه‌های متعدد نمایشی تعزیه به شکل خودجوش و یا به دعوت سازمان و نهاد و مؤسسه‌ای فرهنگی و هنری به اجرای مجالس تعزیه و شبیه‌خوانی می‌پردازند اما وجه مشترک همه این اجراها این است که هیچکدام در فضایی مناسب مجالس خود را برگزار نمی‌کنند که بتوانند با استفاده از امکانات مورد نیاز، اوج هنر و خلاقیت خود را نشان دهند و این بیش از پیش جای خالی مکانی تخصصی و دائمی همچون تکیه دولت را برای برگزاری مکرر و بلافصل تعزیه نمایان می‌سازد.
مرجع : ایکنا
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما