تاریخ انتشار
سه شنبه ۶ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۰۴
۰
کد مطلب : ۲۱۴۱۹

عاشورا و تحریف عقلانیت به آیین

سیدیحیی یثربی
عاشورا و تحریف عقلانیت به آیین
سید یحیی یثربی استاد فلسفه و عرفان اسلامی به مناسبت ایام محرم در وب سایت خود یاداشتی با عنوان «عاشورا و تحریف عقلانیت به آیین» منتشر کرد که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

بدون تردید محتوای مذهب تشیع همان اسلام است که بر محور معرفت و عقل و اندیشه استوار است. اما دریغا که ما این مذهب را به‌تدریج به صورتی درآورده‌ایم که جنبه‌ آیینی آن، بیشتر شده است.

ما محبت به اهل بیت(ع) را که یکی از نشانه‌های بارز مذهب تشیع است، از حالت یک جریان عقلانی اثرگذار در باور و رفتارمان در آورده و به آیینی گسترده بی­‌اثر تبدیل کرده‌ایم! این کار چگونه انجام پذیرفته است، در جای خود قابل بررسی است، اما آن‌چه من می‌خواهم در این‌جا یادآور شوم این است که اگر چیزی را آیینی بکنیم، علاوه بر آن‌که به غیرعقلانی کردن آن کوشیده‌ایم، آن را به جریانی زیان‌بار نیز تبدیل کرده‌ایم. برای نمونه به مواردی از آثار زیان‌بار آیینی کردن جریان عاشورا می‌پردازم:

۱- انسان تحت تأثیرجو مجلس عمومی قرار می‌گیرد و حالت تلقینی پیدا می‌کند. این‌گونه حالات در رشد و تعالی انسان تأثیر چندانی نمی‌گذارند. برای نمونه شما اگر دقت کنید، وقتی که تنها در خانه‌ خود نشسته‌اید، یا در خیابان راه می‌روید و به یاد کربلا می‌افتید و یا به‌ یاد گناهانتان می‌افتید، هیچ اشکی به چشم‌هایتان نمی‌آید و رقت قلب نمی‌یابید و هیچ‌گونه غم و اندوهی پیدا نمی‌کنید.

اما وقتی در میان یک جمع می‌نشینید و مداحی هزار گونه مسائل احساسی را با آهنگ و لحن مخصوص برای شما می‌خواند و شما عده‌ای را پیرامون خود می‌بینید که به گریه و شیون می‌پردازند، شما هم با تلاشی که می‌کنید سرانجام به گریه‌ و زاری می‌پردازید. سپس وقتی‌که مراسم به پایان می‌رسد، از جای خود بلند شده و به خانه بر می‌گردید و به‌همان زندگی روزمره و دنیوی خود ادامه می‌دهید! انگار نه عاشورایی بوده‌اید و نه کربلایی! در صورتی‌که اگر شما واقعاً به‌جای اجرای آیین و مراسم به پایه‌ای از معرفت رسیده­‌اید که جریان عاشورا را درک کنید، در تمام زندگی‌تان عاشورایی خواهید بود! آن­گاه به جای گریه در لحظه‌لحظه‌ زندگی‌تان بی‌قرار مبارزه با ستم و نفاق و تزویر خواهید بود.
مرحوم دکتر شریعتی آیین‌های عزاداری بی‌غمان و ناآگاهان را «مراسم غصه خوردن» می‌نامید که نکته‌ی دقیقی است! آری ما نباید ادراک و معرفت و حالات درونی خودمان را آیینی بکنیم. یعنی به جای تلاش دائمی در جهت رشد عقل و اندیشه و توسعه­‌ معرفت­‌مان، نیز به جای تلاش در جهت استقرار عدالت و مبارزه با ستم، تنها در روزها و ساعت­‌های معینی از زندگی‌مان به اجرای مراسم و آیین­‌های عزاداری بپردازیم.

۲- یکی دیگر از خطرات آیینی کردن اعمال و مسائل دینی آن است که، مردم معمولاٌ تکلیف و وظایف علمی و عملی خود را در برابر دین، نادیده گرفته و با اجرای این آیین‌ها و مراسم، چنان می‌پندارند که به تکلیف خود عمل کرده‌اند. مثلا یک شیعه‌ پیرو اهل بیت(س)، مانند کسی‌که اصلاً به ‌هیچ‌ دین و مذهبی پایبند نیست، به کسب و کار و روابط غیراخلاقی پرداخته و خود را برای رسیدن به جاه و مال، به آب و آتش می‌زند، تا می‌تواند دروغ می‌گوید و نیرنگ می‌بازد و دست به کارهای نامشروع می‌زند. اما همین شخص در تاسوعا و عاشورای حسینی،‌ سیاه می‌پوشد و عزاداری می‌کند و از مال حرام خود اندکی به‌صورت احسان و پذیرایی از عزاداران خرج می‌کند. او با این‌کار، چنین می‌پندارد که یک شیعه‌ اهل بیت(ع) است و به تکالیف خود عمل کرده است، درحالی‌که در تمام مدت سال هیچ‌گاه مانند علی و فاطمه رفتار نکرده است!

۳- خطر دیگر آیینی‌کردن اعمال و وظایف دینی آن است که مردم از نظر اندیشه و فرهنگ، توسعه نمی‌یابند و عمر خود را بدون تکامل فکری به پایان می‌برند. نمونه‌ بارز آن عاشورا و نیمه‌ شعبان است. اگر چه در هریک از این مناسبت‌ها وقت و مال مردم هزینه می‌شود، اما معمولاً چیزی به دانایی و آگاهی آنان افزوده نمی‌گردد. مردم علی‌رغم شرکت همه ساله در این آیین­‌ها، از فلسفه‌ قیام و انتظار، نکته‌های جدید یاد نمی‌گیرند و در حد معرفت ساده باقی می‌مانند.

۴- خطر دیگر آیینی‌کردن تکالیف و دستورات دین، آن است که عده‌ای منافق که هدفشان از تظاهر به دین، جز کسب جاه و مال نیست، با جدی گرفتن این آیین‌ها خود را در صف مؤمنان و شیعیان حقیقی، جای می‌دهند. مثلاً کسانی‌ که با بهره‌گیری از جایگاه سیاسی خود یا وابستگان‌شان، خود را از پایین‌ترین طبقه‌ جامعه به بالاترین طبقه‌ی آن رسانده‌اند، یا کسانی که با ریا و فریب مردم به جاه و مالی رسیده‌اند، در شب‌های قدر،‌ نیمه‌ی شعبان و دهه‌ی محرم، در خانه‌ی اعیانی خود، یا در مساجد و تکایا بسیار جدی به اجرای آیین‌ها و مراسم می‌پردازند و بدین‌سان بر نفاق و تجاوز خود پرده می‌پوشند. زیان‌ها و آفات دیگری نیز هستند که از بحث آن‌ها صرف‌نظر­ می‌کنیم.

در پایان یادآور می­‌شوم آیینی کردن جریان عاشورا، باعث شده که ما گرفتار خرافه­‌های دیگری نیز باشیم همانند: مداحی­‌های غلوآمیز، قمه‌زنی، زنجیرزنی و انواع سینه­‌زنی، انواع اظهار ارادت­‌های نادرست، مانند خود را سگ امام حسین(ع) دانستن و عوعو کردن، مضامین عامیانه و مبتذل، آهنگ­‌های عجیب و غریب در نوحه­‌سرایی! در نهایت تنگ‌کردن فضای بحث­‌های عقلانی و علمی و آموزه­‌های درست و توسعه­ ذهن و فکر و فرهنگ مردم دین­دار.
(برای آگاهی بیشتر، مراجعه شود به کتاب فلسفه­ خرافات نوشته­ یحیی یثربی)
مرجع : ایکنا
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما