کد مطلب : ۳۳۹۹
مناسک آيينی، آرايهها و پيرايهها
نوشته: مرتضی وافی
ماه محرم و مناسک عزاداری به عنوان جزئی مهم از زندگی مردم شيعی است؛ البته اين بدين معنا نيست که ديگر مسلمانان و يا حتی غيرمسلمانان با امام حسين(ع)، عاشورا و آثار آن نامأنوس و غریبند، بلکه نقطۀ تمايز آن است که مناسک عزاداری در جامعه ما يکی از ارکان اصلی دينداری محسوب شده و میشود.
اين مناسک در سادهترين و در عين حال گستردهترين وجه ممکن، تقدس، توکل و توسل را به درون زندگی مردم تزريق میکند؛ آن هم زندگی که گاه سرشار از ناکامی و فشارهای مادی و معنوی است.
به همین سبب اين مناسک به عنوان مهمترين رکن حيات دينی جامعه عامل اصلی «ذهنيت دينی مردم» بوده و آميختگی شديدی نيز با «وجدان جمعی» آنها داشته است.
جامعۀ شيعی در خلال اين مناسک میتوانسته «احساس حادتری از خويشتن» داشته باشد؛ از اين رو هم بيشترين ميزان «نمادهای مقدس» در فرهنگ مردم ناشی از اين مناسک بوده و هست و هم بالعکس، در اين گفتمان بيشترين ميزان ممکن حضور مفاهيم و مقولههای زندگی مردم ديده میشود.
ارتباط باورهای دینی و مناسک آیینی
هرچند باورهای دينی مردم میتواند لااقل به دو طریق فرم و روبنايی و گاه در قالبی ساختاری و درونی ظهور پيدا کند، اما به نظر میرسد که باورهای دينی بيش از آن که در اعمال و مناسک آيينی مفهوم واقعی و يا شکل پایدار خود را باز يابد، در افکارو عقايد که گاه کمتر نمايان می گردد و ناملموس میماند، ثبت میشوند؛ برای مثال به صورت آثار ادبی مکتوب و یا عامیانه و ... در يک جمعيت نفوذ میکند.
در حقيقت باورهای دينی را نبايد تنها در قالب مناسک و (قالبهای مناسکی که میتوانند گاه به جامه زشت و گاه زيبايی تعبير شوند) مورد توجه قرار داده و بر اين مبنا آنها را ارزيابی کرد، کاربرد مناسک در باورها، بيش از آن که نشاندهندۀ کيفيت و يا اندازهگیری آن گروه يا جامعه باشد، ابزار پويايی، دعوت و يا تبليغ و يا توسعه آن، بهويژه در بستر اجتماعی خويش است.
مناسک آیینی، آرایه و یا پیرایه بر پیکره دین
بحث از خلوص مناسک آيينی به اين مفهوم که در يک مذهب، همه مناسک و مؤلفهها و درونمايهها از صفر خلق میشوند، بحث بيهوده و مهملی است.
تاريخ نظريات اسطوره و مناسک به خوبی نشان میدهد که مناسک در طی تاريخ بسته به شرايط اجتماعی و تاريخی تحول میيابند؛ چرا که نظام آن همانگونه که منشور اجتماعی و مبنای فرهنگی است، همراه با آن تغيير هم میکند.
شايد بتوان عوامل مؤثر بر مناسک را به سه دسته تقسيم کرد:
* عوامل توسعهدهنده مثل مبلغان، معلمان، و خود معتقدين به مناسک.
* عوامل بازدارنده مثل مخالفان، معاندان، منافقان، مجادلان، مغرضان و ...
* عوامل خنثی کننده که گاه هم در مقابل مبلغان و هم در برابر مخالفان موضع میگيرند.
قطعاً تأثيرگذاری عوامل دوم وسوم کم نبوده و با احتساب گذشت زمان طولانی میتوان انحراف در برخی از ارکان مناسک آيينی را ناشی از همين عوامل دانست. انحرافاتی که باعث شده در حال حاضر مناسک آيينی در دو قالب، آرايه، با کارکرد مثبت و پيرايه، با کارکرد منفی بر پيکرۀ دين ظاهر شود. (2)
در اين زمينه چند نکته قابل ذکر است:
1. همانطور که در بالا اشاره شد، وجود پيرايههايی در مناسک آيينی را نمیتوان دليل انحراف در اعتقادات و باورهای دينی يک جامعه دانست؛ چه بسا اگر انجام دهندگان اين مناسک فرصتی برای تأمل بيابند، نتوانند در محکمۀ عقل خويش، پيوندی بين اين فعل و نظام باورهای خود پيدا کنند.
شاید بتوان گفت آموزش، بهويژه سبک سنتی آن (منبر، وعظ، خطابه و مداحی) مهمترين بستر تأثيرگذاری بر اين سير حرکت است.
2. با توجه به شکلگيری پيرايهها در طول تاريخ و در مدت زمان طولانی، فرآيند تبدیل پيرايهها، آرايهها، زمانی متناسب با روند شکلگيری را میطلبد، آن هم در بستر حرکتی فرهنگی.
3. يکی دانستن مناسک آيينی و باورهای مذهبی بهويژه از سمت معتقدان به اين مناسک، تأثيری جدی بر وجهۀ دين داشته و بر اين اساس هر نوع آسيب عملکردی به مثابه نقص و عيب در نفس دين تعريف خواهد شد.
آسيبی که بهويژه در چند سال گذشته به ابزاری تبليغی برای اسلامستيزان با هدف گسترش اسلامهراسی (اسلامفوبيا) تبديل گشته است؛ (3) و از اين روست که آسيبشناسی مناسک نيز برخورد و تعارض با دين به حساب آمده و منتقدان آن مناسک افرادی مغرض، منحرف و گاه مرتد به شمار میآيند!!
پینوشت
1. بسياری از سفرنامهنويسان به اين مسئله اشاره داشتند که ايام ماه محرم، اوج شور و هيجان اجتماعی و مذهبی ايرانيان و اصلیترين دوره برگزاری مناسک مذهبی است (دلاواله، 1 ـ 70، 1381. کمپفر، 180، 1360. پولاک، 67، 1363. بروکش، 1374 و ...) به قول يکی از ناظران خارجی که در ايام محرم در ايران بوده، «... سرانجام روز دهم محرم فرا رسيد، روزی پراهميت... زيرا اين روز شاهد آفرينش آدم و حوا، بهشت و جهنم، زندگی و مرگ بوده است. ولی برای شيعيان محرم لحظهای بسيار ژرفتر و پرمعنیتر است، چرا که شهادت امام حسین (ع) در اين روز روی داده است». (بل، 1363).
2. هرچند در اين صورت ديگر نمیتوان از آن به عنوان مناسک آيينی نام برد. اما به دليل ممزوج شدن سره و ناسره با هم و اين که هنوز نمیتوان در سطح عموم، شاخص و خطکشی برای تفکیک آرایهها و پیرایهها ارائه کرد، مجموعهی همهی آداب و رسوم را مناسک آيينی میخوانند.
3. نمونۀ اخير آن فيلم فتنه بود.