کد مطلب : ۵۳۵۲
حسين(ع) در کربلا از غدير دفاع کرد
نويسنده: سيدکاظم احمدزاده
اتفاقي آنجا افتاده که هر کسي که از آن به بعد به آن سرزمين ميرود، در معرض انرژيهاي آن ديار قرار ميگيرد؛ در روايت آمده، هر کس يک بار به کربلا سفر کرده باشد، هر چيزي در آن دنيا به او بدهند، مالک است.
اگر کربلا نرفته باشد، امانت است؛ وقتي آدم به سفر ميرود، از ويژگيهاي طبيعي، مناظر و ... لذت ميبرد ولي در سفر کربلا، ويژگي گلدستههاي حرم، حادثهاي است که در طول تاريخ، اين دو برادر و خانوادههايشان ايجاد کردند.
آن اتفاق نه تنها روي محل واقعه، حتي روي حروف کلمات اسمشان؛ «ح، س، ن، و، ع، ب، س» تأثير ميگذارد. نامهاي حسين(ع) و عباس(ع) حسي را به دل هر انساني ميدهد که وقتي از طرف بپرسي چه حسي، نميتواند بيان کند و فقط ميگويد حس قشنگي است.
سفر اول من سفر قشنگي بود. من از اولين نفراتي بودم که در مقابل اين انرژيها و حسها قرار گرفتم؛ سفر اول به کربلا، براي من مثل يک رؤيا بود که ديگر آنطور تکرار نشد. شهرت و محبوبيتي که من دارم، از جانب آن سفر اول است. از آن زمان شروع شده و هنوز ادامه دارد.
آخرين سفر من به کربلا يک ماه پيش بود. از زمان سفر اول، فضاي شهري کربلا تغيير کرده، ولي فضاي حرم تغييري نکرده است. هر بار که از بينالحرمين بيرون ميآيم، فکر ميکنم، باز هم به اينجا برميگردم، يا اين دفعه سيراب شدم؟ اين سفر اتفاقي است که هيچوقت انسان نميتواند حس کند سيراب شده و ظرف لذتش پر شده است.
در زيارت عاشورا دعايي داريم: «اللهم اجعلني عندک وجيها بالحسين عليه السلام في الدنيا و الآخره» يعني «خدايا در دنيا و آخرت مرا از برکت حسين زيبا کن».
من اين زيبايي را با تمام وجودم درک کردم. يک مجري نياز به فن بيان، مقبوليت مخاطب و ... دارد؛ من در بحث علمي، سواد، تحصيلات و هم از نظر قدرت بيان و گنجينة کلمات از همه همکارانم کم دارم و کار هنري هم بلد نيستم و تمامي محبتي که مردم به من دارند، مقداري از آن دعاي زيارت عاشوراست که استجابت شده است.
همکاران من هر چه دارند از خودشان است، ولي من چيزي از خودم ندارم و از روز اول اين دعا را در قنوت ميخواندم تا آبرويم از حساب امام حسين(ع) باشد.
امام حسين(ع) مانند کارت اعتباري من است که هميشه از آن شارژ ميشوم و رمز دستيابيام به اباعبدالله(ع)، حضرت رقيه(س) است. من چون خودم دختر دارم و محبت پدر و دختر را ميفهمم، در نتيجه، ميان تمام هفتاد و دو بار يار کربلا، ارتباط ويژهاي با حضرت رقيه(س) دارم.
من براي ورود به مجموعة اهل بيت(ع)، حضرت رقيه(س) را رمز عبور خودم قرار دادم. هر بار که به آستانة اباعبدالله(ع) ميروم، براي ورود به آستانهاش ميگويم: «من نوکر رقيهات هستم.»
معصومين همهشان يک نور هستند. کلامي که يکي از معصومين بگويد، ديگري تکرار ميکند؛ پيام امام حسين(ع) در کل واقعة عاشوراست.
اباعبدالله(ع) در لحظة وداع تکتک بچهها را صدا کردند و با هر کس با ادبيات خودش خداحافظي کردند؛ اين بزرگترين درس در روابط خانوادگي ماست تا با هرکس با ادبيات خودش خداحافظي کردند.
اين بزرگترين درس در روابط خانوادگي ماست تا با هرکس با ادبيات خودش صحبت کنيم؛ در باب مناسک مذهبي مثل توکل به خدا، حضرت اباعبدالله(ع) در حساسترين لحظات، نماز را فراموش نکرد؛ در واقعة عاشورا هم يک شب را مهلت گرفتند تا با خدا راز و نياز کنند؛ آن شب حضرت به تمام يارانشان دستور دادند که به مناجات بپردازند.
زيباترين درس کربلا، راه و روش عشقبازي بود؛ عشقبازتر از امام حسين(ع) در تاريخ خلقت وجود نداشته است؛ تنها کسي که با معشوقهاش چانه نزد، اباعبدالله(ع) بود. هر چه خدا ازش ميخواست، داد و به ما ياد داد معشوقي انتخاب کنيم که لياقت داشته باشد تا هر چه ميخواهد به پايش بريزيم؛ وقتي در زندگي روزمره، معشوقه انتخاب ميکنيم، گذشت و ايثارمان حد و مرزي دارد.
در تابلوي عاشورا، امام حسين(ع) انتهاي سرخ، انتهاي ايثار است؛ حضرت عباس(ع) لحظه به لحظه در کنار امام حسين(ع) بوده و در ساية آن سرخي به رنگ صورتي در آمده است.
حضرت علي اکبر(ع) بازماندة نسل سادات است و سبز ديده ميشود؛ حضرت علي اصغر(ع) با رنگ سفيد پاکي مطلق را نمايش ميدهد؛ حضرت زينب(س) مشکي، رنگ عشق است و حضرت رقيه(س) يک هفت رنگ، يک منشور کامل است.
در پايان واقعاً نميدانم انسان بدون حسين(ع) اصلاً وجود دارد؟ ما بايد امام حسين(ع) را يکي از بازتابهاي غدير بدانيم؛ حسين در کربلا از غدير دفاع کرد، از همان حقي که ناحق شد و او جانش را در اين راه فدا کرد.
اسلام بدون غدير ديگر اسلام نيست، يعني شايد باشد ولي ديگر روح ندارد. اسلام بدون غدير ميشود سکوت در برابر جنايات مسلمانان غزه؛ همين اتفاقي که امروز حکومتهاي به اصطلاح مسلمان انجام ميدهند و اسلام با غدير ميشود دفاع از علي، دفاع از حسين(ع) و دفاع از همة مظلومان عالم، عاشق غدير و علي(ع) نميتواند عاشق عدالت، انسانيت و حسين (ع) نباشد.
امام حسين(ع) در سال 61 هجريقمري از غدير دفاع کرد.