کد مطلب : ۱۶۶۴
از لبیک تا لالایی
مصاحبه با سعید ذهنی آهنگساز و رهبر ارکستر «هلال کاروان» (1)
ذهنی: من اصولا فعالیتهایم در 20 سال گذشته، متمرکز بر موسیقی دراماتیک بوده است و تقریبا این افتخار را داشتهام که با بزرگترین استادان تئاتر در زمینه موسیقی دراماتیک و خیلی از کارگردانان در سینما و تلویزیون همکاری کنم.
بعضی از این تئاترها با گرایش دینی و مذهبی بوده و تعداد بیشترشان هم مربوط به مسئله عاشورا بوده است؛ وقتی یک سال و نیم پیش در موسسه فرهنگی فدک پیشنهاد انجام این کار به من داده شد، در جلسات پژوهشی به این نتیجه رسیدیم که به صورت مستند تاریخ را روایت کنیم، نه این افسانهها و حواشی و تفسیرها را که در فولکلور ساخته شده است.
بر اساس همین پژوهش تصمیم به ساخت 5 قطعه گرفتم، این نوع از کار را به لحاظ فرم موسیقایی، پروگرام میوزیک یا موسیقی برنامهای میگویند، نوعی از موسیقی توصیفی است که به روایت یک قصه میپردازد. قطعه اول - با عنوان (قافله) - به حج ناقص امام حسین(ع) میپردازد و برای همین با فضای لبیک آغاز میشود.؛ بعد ماجرای توطئهای که برابر ترور ایشان وجود دارد، خارج شدنشان از حج و حرکت به سمت کوفه که خبر شهادت مسلم بن عقیل را میشنوند.
قطعه دوم- که به نام (حر) نامگذاری شده - به حرکت کاروان امام حسین(ع) و از آن طرف عزیمت لشکر ابنزیاد به سرکردگی حر میپردازد؛ برخورد اینها ندامت حر و در نهایت رشادت و شهادت حر بن یزید ریاحی بیان میشود.
قطعه سوم را (عطش) نامگذاری کردهایم که فضای عطشآلود خیمههاست و به حضرت علیاصغر(ع) از نگاه لطیف مادرانه یا زنان خیام امام حسین(ع) پرداخته میشود. سعی کردیم از طریق گروه کر در خط سوپرانو و التو، لالایی برای حضرت علیاصغر(ع) خوانده شود؛ بعد شهادت ایشان است که بلافاصله به ماجرای رشادت جضرت قاسم (ع) - که به عنوان داماد کربلا میشناسندش - وصل شده است؛ برای همین هم از مایه چهارگاه و از سازهای بادی استفاده شده است. بعد از این قطعه ،خط روضهای اتفاق میافتد و در تابلوی چهارم- که به عنوان« علمدار» نامگذاری کردهایم - به حضرت عباس(ع) میپردازیم. شب عاشوراست و رشادتها و رجزخوانی و شهادت ایشان روایت میشود. تابلوی پنجم - که به عنوان «وداع» نامگذاری شده - وداع حضرت زینب(س) و امام حسین(ع) است و در نهایت شهادت ایشان گفته میشود.
* مؤسسه فرهنگی ـ هنری فدک چگونه مؤسسهای است؟
ذهنی: ما از 25 سال قبل همکاری خود را با این مؤسسه آغاز کردهایم. آقای حاج مهدی توسلی و آقای رضوانی در امور رزمندگان در دانشکده هنرهای زیبا در رشته عکاسی معماری بودند و ما تئاتر میخواندیم. هسته اولیهاش همان جا شکل گرفت؛ بعد در قالب یک گروه خصوصی فرهنگی و هنری به صورت متمرکز به مضامین دینی پرداخت، این موسسه به صورت متمرکز روی تئاتر کار کرد، 15 سال پیش «خورشید کاروان» را روی صحنه برد که امسال همزمان در 7 استان کشور در حال اجراست و در هلند هم با استقبال بی نظیری روبهرو شد. یک سال و نیم پیش قرار شد تا مؤسسه در زمینه موسیقی هم با درونمایهی مذهبی با نگاهی تازه کار کند. بعد این کار به من پیشنهاد شد، یک سال و نیم پیش آن را نوشتم و یک سال صبر کردم تا مراحل بعدی طی شود.
* نگران نیستید که به همین دلیل انگ سفارشی بودن به کار شما بزنند؟
ذهنی: این نگرانی را ندارم، چون از زمان ارائه طرح تا اجرا، معاونت فرهنگی دو برنامه دیگر در همین حوزه انجام داد، یکی «رسول عشق و امید»به رهبری آقای چکناواریان و یکی هم کار اخیر آقای انتظامی.
یکی از اهدافی که ما بر آن خیلی مصر بودیم این بود که این اتفاق نیفتد و دو یا سه ماه از سال کل ارکستر ملی و سمفونیک تعطیل میشود. حالا ببینیم که موسیقی میتواند بایستد و کارش را انجام دهد، همان طور که میتواند قطعات زیبایی از موتزارت را اجرا کرده و در ده فجر و جشنها شرکت کند، در سوگواریها هم میتواند با سبک موسیقایی مرثیه وارد عرصه شود. نگران انگ سفارشی بودن نبودم و فکر نمیکنم که موضوع عاشورا و امام حسین(ع) لااقل در جامعه ما سفارشی تلقی شود.
* ساخت موسیقی چقدر طول میکشد؟
ذهنی: دشواری این کار در ترکیب سه خط آوازی بود، خط آوازی کلاسیک در قالب گروه کر از چهار گروه صدایی سوپرانو، آلتو، تنور و باس تشکیل شده، جای موسیقی ملی ما در این کار خالی نیست؛ یک خط تکخوان آواز سنتی داریم و در بخش سازبندی هم گروه 6 نفره دف را داریم.
ما در بخش آوازهای مذهبی - که در واقع متاثر از گوشههای آوازی ایرانی است و حال و هوا و تکنیک اجرایش به گونه دیگری است - گروه نغمهسراهای عاشورایی را گذاشتیم. گروهی از مداحان خوشنام را برای این بخش انتخاب کردیم که هماهنگ کردن اینها با ارکستر بسیار هم سخت بود. این گروه با وضعیت نت و ارکستر آشنا نبود و باید به گونه ای با هم هماهنگ می شدند. این گروه با وضعیت نت و ارکستر سمفونیک به هم نریزد و هر بخش ارزش و توانایی خودش را حفظ کند. در واقع ما هیچ کدام را بر دیگری برتری ندادیم. همان قدر که اهمیت و شان گروه مداحان و بخش مذهبی کار برایمان مهم بود، به همان شدت شان ارکستر نیز برایمان مهم است.
در طراحی موسیقایی این کار، نه مداحان بهانهای برای اجرای ارکستر هستند و نه ارکستر بهانهای برای مداحی مداحان، بلکه یک ترکیب اتفاق افتاده است. برای این کار چیزی حدود یک ماه کار شده. یک سال و نیم پیش 6 روز به صورت فشرده در شمال، شبانهروز مشغول شدم تا این کار نوشته شد و پارتیتورش تهیه شد.
* در این کار مانند تجربههای مشابه از اجراهای نمایشی یا تصویر خبری نبود.
ذهنی: نمیخواستیم تا این حد ترکیب کنیم. اصولا وجه تمایز این کار با 2 اثر قبلی مذهبی این است که میخواستم کاملا با موزیکالیته حرف بزنم و نمایش را با آن ترکیب نکنم. در کارهای قبلی یکی از جذابیتها این بود که گروه فرمی بوده و حرکات موزونی بوده و کسی هم دکلمه میکرده است. من تمام این واسطههای تزئینی را در طراحی این کار حذف کردم. بنابراین با کاری مواجه میشوم که از هر عنصر نمایشی و حتی واسطه کلامی مستقل است.
ادامه دارد...