کد مطلب : ۱۳۸۲۰
راهاندازی آموزشکده امام حسین(ع)
۱- تعریف شما از یک عاشوراپژوه چیست؟
تعريف از مفهوم مركب عاشورا پژوه به استنباط از دو مفهوم بسيط عاشورا و پژوهش باز میگردد. عاشوراپژوه كسی است كه درباره عاشورا پژوهش میكند، اما چه نوع مطالعهای درباره عاشورا پژوهش ناميده میشود؟ پژوهش همواره ناظر به مسئله است. در روششناسی مشهور است كه آموزش فرايند پاسخ به سوال است و پژوهش فرايند حل مساله. فرق سوال با مساله، در روششناسی، اين است كه پاسخ سوال از قبل داده شده و بايد از آن كسب اطلاع نمود، اما مساله از پيش پاسخ ندارد و اين پژوهشگر است كه بايد برای حل آن چارهای بينديشد.
با اين توضيح، عاشوراپژوه كسی است كه در حوزه مطالعاتی عاشورا مسائلی دارد (نه سوال)، و در فرايند پژوهش خود به دنبال حل آن مسائل است. با مثالی میتوان مطلب مذکور را بیشتر به ذهن نزدیک نمود. فرض کنید کسی بپرسد که آیا امام حسین(ع) در مسیر حرکت به سمت کوفه از فلان محل و مکان خاص عبور کرده است یا خیر، یا فلان شخص خاص جزو نویسندگان نامه به حضرت بوده است یا خیر. اینها سوالاتی است که پاسخ آن در تاریخ موجود است و باید پرسید و پاسخ را یافت.
اما اگر کسی با این پرسش مواجه شود که در مقایسه شرایط تاریخی معاصر با مقطع تاریخی قیام عاشورا، در یک مواجهه علمی و نه سلیقه شخصی، ملاکها و معیارها و شاخصهای مشابهت و یا مباینت، به ترتیب اولویت چیست؛ در حقیقت با یک مساله مواجه شده که در هیچ دانش خاصی از پیش پاسخ ندارد، و باید نشست و دست به پژوهشی دقیق زد و پاسخ علمی و مستدل آن را یافت و در جامعه علمی به اشتراک فکری گذاشت و مورد نقد و بررسی موشکافانه قرار داد. بنابراین عاشوراپژوه به معنی واقعی کلمه کسی است که اول به شناسایی و سپس حل مسائل مربوط به حوزه مطالعاتی عاشورا میپردازد. باز خود مسائل دارای اولویتبندی هستند و مسائلی که ناظر به مشکلات و معضلات و آسیبهای امروز جامعه اسلامی و با رویکرد تطبیقی و مقایسهای مطرح میشوند در صدر اولویتها قرار دارند .
۲- تخصصها و گرایشهای علمی مورد نیاز برای عاشوراپژوه از نظر شما کدامند؟
به حوزه مطالعاتی عاشورا از منظر دانشهای مختلف میتوان نگريست؛ دانش تاريخ، علم جامعهشناسی و علم روانشناسی و گرایشهای تخصصی آنها از جمله جامعهشناسی تاریخی، جامعهشناسی فرهنگی، روانشناسی و مردمشناسی تاریخی و فرهنگی، جامعهشناسی و روانشناسی تبلیغ از جمله علوم و گرایشهایی هستند كه قطعا ابزار يك عاشوراپژوه به شمار میآيند؛ اما مهمتر از هر چیز توجه به اين نكته است كه مسائل مربوط به عاشورا هويت ميان رشتهای دارند و حل آنها از منظر يك علم خاص و یا یک گرایش معین، پژوهشگر را دچار مغالطه كنه و وجه مینمايد، بدين معنی كه وجهي از مساله را مورد توجه قرار میدهد و آن وجه را مساوی همه حقيقت و كنه آن میپندارد. لذا توجه به ميان رشتهای بودن هويت مسائل مربوط به حوزه مطالعاتی عاشورا نكتهای اساسی است.
۳- پیشنیازهای عملی و نظری برای عاشوراپژوهی چیست؟
در روش شناسی پژوهش گفته میشود که مساله فقط برای کسی مطرح میشود که در آن حوزه مطالعاتی خاص اطلاعات کافی داشته باشد لذا پیش نیاز ورود به عرصه عاشوراپژوهی گذراندن دورههای آموزشی ویژه و کسب اطلاع از همه رهیافتهای علمی در این حوزه مطالعاتی است. اینها پیشنیازهای معرفتی عاشوراپژوهی است ولی این نکته را باید اضافه نمود که جنبههای معنوی و ارتباط قلبی عاشوراپژوه با حقیقت عاشورا به هر مقدار که میسر شود به همان میزان در فعالیتهای پژوهشی او بصیرت بخش است.
۴- به نظر شما برگزاری دورههای آموزشی ویژه تربیت عاشوراپژوه ضروری است؟
این کار ضروری و بایسته است اما باید هم به وجوه تمایز میان آموزش در حوزه مطالعاتی عاشورا و پژوهش در این عرصه توجه داشت و هم ارتباط منطقی میان این دو عرصه را برقرار نمود.
۵- نظر شما در مورد دورههای شبیه سفیران هدایت حوزه علمیه قم و یا همایشهایی مانند مبلغان چیست؟
این قبیل فعایتهای شایسته اگر چه خود بیشتر جنبه آموزش و ترویج دارند، نه پژوهش، اما چون بستری برای هماندیشی و تبادل و تعامل اندیشهها در حوزه مطالعاتی عاشورا هستند میتوانند تبدیل به سامانه مساعد برای کار تلقی شوند.
۶- چه آسیبی را در حال حاضر متوجه شیوه های تبلیغی عاشورا می دانید؟
باز هم ضمن اشاره به این نکته مهم که آموزش و تبلیغ و ترویج درباره عاشورا با حوزه پژوهش در این عرصه متمایز اما مرتبط هستند، عرض میکنم که در حوزه تبلیغ و ترویج عاشورا، جامعه اسلامی دچار آسیبهای جدی است. یکی از همین آسیبها این است که بنده در فرصت کوتاه یک مصاحبه و در قالب یک پرسش و یک پاسخ مقطعی در این عرصه آسیبشناسی کنم. آسیبشناسی شیوههای تبلیغی عاشورا خود یک پروژه پژوهشی میان رشتهای مفصل است. اما میتوان برای آسیبشناسی، توصیه روشی و ارائه طریق داشت. توصیه بنده این است که در این زمینه به مدیریت استراتژیک توجه نمود و ابتدا توانمندیها (نقاط قوت) و نیز فرصتها در این عرصه به طور دقیق بررسی و احصا شود و سپس نقاط ضعف و تهدیدها برشمرده شود و با تبیین ارتباط معناداری که میان چهار شاخص مذکور اتفاق میافتد آسیبها را شناسایی و راه کار حل آنها را مدیریت نمود. این روش را تهیه ماتریس swot میگویند، که راه خوبی برای یک آسیب شناسی جدی است.
۷- به نظر شما راهاندازی یک رشته دانشگاهی تحت عنوان عاشوراپژوهی ضروری ست؟ تعریف شما از این رشته چیست؟ این رشته چه گرایش هایی میتواند داشته باشد؟
رشتههای دانشگاهی ناظر به دیسیپلینهای خاص علمی هستند. به نظر بنده ایده خوبی است اما برای عنوان یک رشته دانشگاهی اولا اگر به جای عاشوراپژوهی از عبارت عاشوراشناسی استفاده کنیم بهتر است. ثانیا میتوان برای تحقق این ایده ابتدا و در گام نخست عاشوراشناسی را به عنوان یک گرایش در مقطع تحصیلات تکمیلی ذیل یک دانش بسیار مرتبط (مثلا تاریخ اسلام) قرار داد و سپس تلاش نمود تا این حوزه مطالعاتی تبدیل به یک دیسیپلین علمی شود.
۸- آیا موضوعاتی همچون تبلیغ عاشورا، زیارت عاشورا، منبر و خطابه، مرثیه و مداحی و ... نیز میتواند از جمله زیر مجموعههای چنین رشتهای باشد؟
همه اینها قابلیت دارند اما تحقق آن منوط به مطالعه جدی و روشن نمودن دقیق مرزهای آنها از یکدیگر است چون در همین بادی نظر برخی عناوین متداخل هستند (مثلا منبر و خطابه در ذیل تبلیغ عاشورا قرار میگیرند چون یکی از روشهای مهم تبلیغ هستند) و عند التامل میتوان مواردی بدان افزود.