کد مطلب : ۳۷۷۱
سخن با ذاکرین امام حسین(ع)
قسمت دوم
اينجا بخوانيد.
لذت حقیقی به جای لذت مجازی
مهدی منصوری
تعریف ذاکری
مداحی در لغت به معنی تمجید زیاد از فرد است؛ این به غیر از معصوم سزاوار هیچ کس دیگری نیست؛ مدح سزاواراهلبیتی است که نه تنها گناه نمیکنند که حتی فکرآن را هم نمیکنند؛ مدح آنان به هیچ وجه اشتباه نیست.
تشیع به روز است و کهنه شدنی نیست. اگر منقبت و خصوصیات اهل بیت(ع) را به مردم بگوییم هر روز جامعه رو به پیشرفت میرود و از حضیض ذلت به اوج عزت ارتقا پیدا میکند. اهل بیت(ع) به روز و پویا و بهترین است و با فطرت انسان سر و کار دارد. روز به روز بهتر است و تأثیرگذارتر.
مداح پل ارتباطی بین انسانها و خداست از طریق اهلبیت(ع)؛ این بهترین راه است برای کسی که اهل بیت(ع) را الگو قرار میدهد.
یک الگو
در اصفهان شخصی بود به نام مرشد زاده که دو سال قبل از انقلاب از دنیا رفت که نمونه یک مداح کامل بود و چنان به اوج رسیده بود که وقتی میخواند انگار خود را در کربلا میدید.
تزکیه نفس پیدا کرده بود و همه تعلقات را از خود دور کرده بود و هیچ چیزی جز اهل بیت(ع) و خدا را نمیدید؛ وقتی مدح میگفت گویی در محضر ائمه است و روی مردم هم تأثیر میگذاشت؛ شهیدی بود به نام شهید تورجی که وقتی دهان باز میکرد "و السلام علیک یا اباعبدالله" میگفت مردم شروع به گریه میکردند.
سبکهای جدید مداحی
اولین مسئلهای که باید رعایت کنیم این است که اصل مطلب را گم نکنیم؛ باید ببینیم به چه میخواهیم برسیم، منتهی تنوع هم در کار وجود دارد.
در این دوره که دشمنان عقاید باطلشان را با انواع فیلمها، نمایشها و سیدیها به جوانان ماارائه میکنند و آنها را میخواهند به انزوا بکشانند، آن وقت ما که فرهنگمان بهروزترین و کاملترین است، چرا نتوانیم تحول ایجاد کنیم؟ نه این که اقتباس کنیم از فرهنگهای غربی، خودمان از لحاظ فرهنگ و معارف در سطح بالایی هستیم.
ما که همه چیز داریم و لذتهایی که داریم مجازی نیست و حقیقی است؛ این را میتوانیم به بهترین و هنرمندانهترین روش در راه ترویج اهلبیت به کار بریم.
نقش مداح در ترویج عقاید و آداب و رسوم دینی
بهترین چیزی که مداح باید داشته باشد جامعهشناسی و روانشناسی است؛ اگر مداح آفتها و نقاط ضعف و قوت دشمن را بشناسد، میتواند راه خدا و مردمپسندانه را بنمایاند و بهترین الگو باشد برای تغییر بسیاری از روشها و سنتهای غلط.
در نامة امام علی(ع) به مالک اشتر آمده که نباید سنتشکنی کند، بلکه با استفاده از سنتهای خوب و تلفیق آنها با روشهای خوب امروزی، نوآوری کند؛ این اعتدال میتواند نقش مؤثری در تغییر سنتهای غلط جامعه داشته باشد.
رابطه مداح با سیاست
نباید مداح بدون تحرک باشد؛ اگر مداح سیاست را نداند و خوب را از بد تشخیص ندهد و نتواند برای آینده و کشورش سرنوشت تعیین کند، نمیشود.
مداح باید مثل یک دایرةالمعارف باشد و با نقاط مثبت و منفی جامعه آشنا؛ مداح نباید خود را وابسته به یک جناح و خط کند؛ این خداپسندانه نیست.
باید بتواند جامعه را هدایت کند که در این مورد هم بالاخره باید بزرگترهای خود را الگو قرار دهد؛ اگر صدایش خوب است و یا شعر خوب میگوید دلیل بر این نیست که سیاستش هم خوب باشد. تخصص و تعهد باید در کنار هم قرار گیرند.
وقتی هنر با پیام آمیخته شود، ماندگار میشود
حجتالاسلام عالی
تعریف ذاکری
از لفظش پیداست که کسی است که ذکر اهل بیت(ع) را بگوید و مردم را به یاد اهل بیت(ع) بیندازد؛ مداح هم به همان معنای ذاکر است.
فلسفه وجودی ذاکر
فلسفه آن به همان چیزی که در دین و مذهب ما تعبیه شده برمیگردد؛ چراکه خود اهلبیت(ع) ذاکری «یعنی یاد اهل بیت و مصائب اهل بیت(ع)» را به عنوان امری که نگه دارندة دین است، میدانند.
چون هم بعد عاطفی انسان را تربیت میکند و رشد میدهد و هم آن خلأ را در فردی که میخواهد دیندار باشد پر میکند؛ ضرورتش همان ضرورت پرورش دینی است، اگر قبول کنیم پرورش دینی ضرورت دارد، یک بعدش پرورش عاطفه است.
ویژگیها و یک الگو
اولین ویژگی یک ذاکر آن است که خودش سوخته باشد که لازمهآن اهل عمل بودن خود ذاکر است؛ به عبارت دیگر هم ظاهرش دینی باشد و هم باطن دینی و روابط دینی داشته باشد؛ تا فردی اینگونه نباشد نمیتواند دلسوخته اهلبیت(ع) باشد.
دوم این که در حد خودش بصیر باشد تا بتواند اولویتهای دینی را تشخیص دهد؛ به حد خودش معارف دینی دارا باشد؛ زمان شناس بودن، بعد دیگر بصیرت و آگاهی دینی است؛ باید بتواند تشخیص دهد که چه چیزی در این زمان خلأ است تا از تخصص خودش در این زمینه استفاده کند.
همان کسانی که خود اهل بیت(ع) تحسین کردهاند، الگو هستند؛ مثل دعبل و یا سایر افرادی که شاعر بودهاند؛ امثال کمیت و کسانی که نزد اهل بیت(ع) روضه میخواندند و اهل بیت(ع) آنها را تشویق میکردند. و نشاندهنده این است که آنها در روضه به نوعی دین و پیامشان را منتقل میکردهاند و آن پیام دینی را با هنرمندی میرساندهاند.
به قول رهبری، وقتی پیام با هنر آمیخته شود ماندگار میشود؛ وقتی دین با هنر آمیخته شود، برد دینی را هم از نظر طولی و هم از جهت عمق گسترده میکند. کسانی که در زمان اهل بیت مدح میگفتند نمونههای دوری از همینها هستند.
گرایشهای فکری برای ذاکران
چارچوبهایی هست که تغییرناپذیر است؛ مثل اصول ارزشی دین ما که ظلمستیزی و یا عشق به اهل بیت(ع) از جمله آنهاست؛ اگر اینها نباشد اصلا فلسفه ذکر مصیبت و مداحی از میان میرود.
از نظر شخصیتی هم هرکسی ممکن است یک بعد از ابعاد وجودیاش بالاتر باشد(مثل بعد عرفانی) که تا حدی قابل قبول است. اما فراتر از اینها همچون گرایش به انواع فرقهها و نحلههای فکری واقعاً پیامدهای غیر قابل کنترل خواهد داشت.
نقش مداح در ترویج عقاید و آداب دینی
طبیعتاً از این جهت که آیا او میتواند یا نه؟ بله او میتواند حتی عقاید انحرافی را ترویج دهد، چون او ابزار و توانش را دارد و هنرمند است.
هنرمند ابزار نشر هم حقیقت و هم خرافه را داراست و مثل شمشیر دو دم است، ولی این که تا چه حد مجاز است، شکی نیست که تنها در چارچوبهایی که ترسیم شده و بر آن دلیل داریم، میتواند و بیشتر از آن را مجاز نیست.
در بیان اشعار و پیامهای دین باید حجت داشته باشد، لذا مداحان باید بصیرت دینی داشته باشند. یا خود دینشناس باشند یا متصل به دینشناس.
رابطه مداح با سیاست
در این که مداح نباید از مسائل سیاسی دور باشد، شک نیست؛ چون دیدگاه نابی که امام ارائه داد و ما آن را دیدگاه اهل بیت(ع) میدانیم باید چه در مداحی و چه در سخنرانی بیاید.
منتهی گاهی افراط میشود. گاهی نظرات خاص اعمال میشود؛ گاهی روی مصادیق انگشت گذاشته میشود، نه معیارها. اینها ناشیگری است.
طبیعتاً مردم به مسائل سیاسی حساس هستند و میفهمند و عکسالعمل نشان میدهند؛ زبانی است که منطق روی آن نیست، مسائل را احساسی بیان کردن، مداحی را تخریب میکند. والا در این که نهضت عاشورا به قول حضرت امام (ره) بُعد سیاسیاش مهم است، شکی نیست.
معیار دادن آن عیبی ندارد. اشعاری که ظلمستیز باشد و حتی معیارهای اجتماعی را مطرح کند، خوب است ولی وارد مصادیق شدن ضربه میزند.
ضرورت و فلسفه ذکر را قرآن بیان میکند
محسن طاهری
همانگونه که از واژة مقدس ذاکر و مداح مشخص است، رسالت عزیزان ذاکر، ستایش اهلبیت عصمت و طهارت است. کسانی را میستایند که ستایشگر آنان حضرت حق جلجلاله است.
همانا مداح و ذاکران اگر جایگاه خود را بشناسند و قدردان باشند کاری خدایی میکنند. ضرورت و فلسفة ذکر را قرآن بیان میکند.
در آیة کریمة "فذکر ان الذکر تنفع المؤمنین"، بر نافع بودن ذکر برای انسانها تأکید شده است؛ در جامعه کبیره هم "ذکرکم فی الذاکرین" را میخوانیم، پس در ضرورتش هیچ جای شک و شبهه نیست؛ فلسفة وجودی اذکار دیگری هم که به آنها توصیه شده، رشد دهندگی و هدایتگری است، برترین اذکار نیز ذکر ائمه هدی است.
به عقیدة این کمترین، مهمترین ویژگی یک ذاکر خوب، اخلاص، عبودیت، خداترسی، بهرهوری از ایامالله، وارستگی و آراستگی ظاهر و باطن و درنهایت خوشخلقی و حسن سلوک با بندگان الهی به ویژه نسل جوان معتقد است؛ میثم تمار الگوی حقیقی ذاکرین است که آنگونه امتحان خود را پس داد و یا حجر بن عدی که فدای ذکر ائمه شد.
اگر گرایشهای صحیح و خطوط بارز دینی، سیاسی و فکری که باعث تنویر افکار عمومی و روشنگری جامعه میشود گفته شود، مانعی ندارد.
اگر ذاکر و مداح خودش متصف به این صفات باشد و در بین مستمعان و مشارکتکنندگان امواج مثبت ایجاد کند، اثرات کافی را خواهد گذاشت؛ اگر هم از آنها در موردی نظرخواهی شود، همچون اقشار و دیگر آحاد جامعه باید به وظیفة شرعی، الهی و سیاسی خود عمل کنند.
جوانان و قشر جوان به مداحان از سر شور و و ارادت به اهلبیت(ع) علاقهمندند. این بسیار ستودنی است، البته تا زمانی که به بیراهه نروند نمیتواند آسیب باشد.
* اين مطلب در شماره 46 ماهنامه خيمه چاپ شده است.
قسمت اول اين بحث را لذت حقیقی به جای لذت مجازی
مهدی منصوری
تعریف ذاکری
مداحی در لغت به معنی تمجید زیاد از فرد است؛ این به غیر از معصوم سزاوار هیچ کس دیگری نیست؛ مدح سزاواراهلبیتی است که نه تنها گناه نمیکنند که حتی فکرآن را هم نمیکنند؛ مدح آنان به هیچ وجه اشتباه نیست.
تشیع به روز است و کهنه شدنی نیست. اگر منقبت و خصوصیات اهل بیت(ع) را به مردم بگوییم هر روز جامعه رو به پیشرفت میرود و از حضیض ذلت به اوج عزت ارتقا پیدا میکند. اهل بیت(ع) به روز و پویا و بهترین است و با فطرت انسان سر و کار دارد. روز به روز بهتر است و تأثیرگذارتر.
مداح پل ارتباطی بین انسانها و خداست از طریق اهلبیت(ع)؛ این بهترین راه است برای کسی که اهل بیت(ع) را الگو قرار میدهد.
یک الگو
در اصفهان شخصی بود به نام مرشد زاده که دو سال قبل از انقلاب از دنیا رفت که نمونه یک مداح کامل بود و چنان به اوج رسیده بود که وقتی میخواند انگار خود را در کربلا میدید.
تزکیه نفس پیدا کرده بود و همه تعلقات را از خود دور کرده بود و هیچ چیزی جز اهل بیت(ع) و خدا را نمیدید؛ وقتی مدح میگفت گویی در محضر ائمه است و روی مردم هم تأثیر میگذاشت؛ شهیدی بود به نام شهید تورجی که وقتی دهان باز میکرد "و السلام علیک یا اباعبدالله" میگفت مردم شروع به گریه میکردند.
سبکهای جدید مداحی
اولین مسئلهای که باید رعایت کنیم این است که اصل مطلب را گم نکنیم؛ باید ببینیم به چه میخواهیم برسیم، منتهی تنوع هم در کار وجود دارد.
در این دوره که دشمنان عقاید باطلشان را با انواع فیلمها، نمایشها و سیدیها به جوانان ماارائه میکنند و آنها را میخواهند به انزوا بکشانند، آن وقت ما که فرهنگمان بهروزترین و کاملترین است، چرا نتوانیم تحول ایجاد کنیم؟ نه این که اقتباس کنیم از فرهنگهای غربی، خودمان از لحاظ فرهنگ و معارف در سطح بالایی هستیم.
ما که همه چیز داریم و لذتهایی که داریم مجازی نیست و حقیقی است؛ این را میتوانیم به بهترین و هنرمندانهترین روش در راه ترویج اهلبیت به کار بریم.
نقش مداح در ترویج عقاید و آداب و رسوم دینی
بهترین چیزی که مداح باید داشته باشد جامعهشناسی و روانشناسی است؛ اگر مداح آفتها و نقاط ضعف و قوت دشمن را بشناسد، میتواند راه خدا و مردمپسندانه را بنمایاند و بهترین الگو باشد برای تغییر بسیاری از روشها و سنتهای غلط.
در نامة امام علی(ع) به مالک اشتر آمده که نباید سنتشکنی کند، بلکه با استفاده از سنتهای خوب و تلفیق آنها با روشهای خوب امروزی، نوآوری کند؛ این اعتدال میتواند نقش مؤثری در تغییر سنتهای غلط جامعه داشته باشد.
رابطه مداح با سیاست
نباید مداح بدون تحرک باشد؛ اگر مداح سیاست را نداند و خوب را از بد تشخیص ندهد و نتواند برای آینده و کشورش سرنوشت تعیین کند، نمیشود.
مداح باید مثل یک دایرةالمعارف باشد و با نقاط مثبت و منفی جامعه آشنا؛ مداح نباید خود را وابسته به یک جناح و خط کند؛ این خداپسندانه نیست.
باید بتواند جامعه را هدایت کند که در این مورد هم بالاخره باید بزرگترهای خود را الگو قرار دهد؛ اگر صدایش خوب است و یا شعر خوب میگوید دلیل بر این نیست که سیاستش هم خوب باشد. تخصص و تعهد باید در کنار هم قرار گیرند.
وقتی هنر با پیام آمیخته شود، ماندگار میشود
حجتالاسلام عالی
تعریف ذاکری
از لفظش پیداست که کسی است که ذکر اهل بیت(ع) را بگوید و مردم را به یاد اهل بیت(ع) بیندازد؛ مداح هم به همان معنای ذاکر است.
فلسفه وجودی ذاکر
فلسفه آن به همان چیزی که در دین و مذهب ما تعبیه شده برمیگردد؛ چراکه خود اهلبیت(ع) ذاکری «یعنی یاد اهل بیت و مصائب اهل بیت(ع)» را به عنوان امری که نگه دارندة دین است، میدانند.
چون هم بعد عاطفی انسان را تربیت میکند و رشد میدهد و هم آن خلأ را در فردی که میخواهد دیندار باشد پر میکند؛ ضرورتش همان ضرورت پرورش دینی است، اگر قبول کنیم پرورش دینی ضرورت دارد، یک بعدش پرورش عاطفه است.
ویژگیها و یک الگو
اولین ویژگی یک ذاکر آن است که خودش سوخته باشد که لازمهآن اهل عمل بودن خود ذاکر است؛ به عبارت دیگر هم ظاهرش دینی باشد و هم باطن دینی و روابط دینی داشته باشد؛ تا فردی اینگونه نباشد نمیتواند دلسوخته اهلبیت(ع) باشد.
دوم این که در حد خودش بصیر باشد تا بتواند اولویتهای دینی را تشخیص دهد؛ به حد خودش معارف دینی دارا باشد؛ زمان شناس بودن، بعد دیگر بصیرت و آگاهی دینی است؛ باید بتواند تشخیص دهد که چه چیزی در این زمان خلأ است تا از تخصص خودش در این زمینه استفاده کند.
همان کسانی که خود اهل بیت(ع) تحسین کردهاند، الگو هستند؛ مثل دعبل و یا سایر افرادی که شاعر بودهاند؛ امثال کمیت و کسانی که نزد اهل بیت(ع) روضه میخواندند و اهل بیت(ع) آنها را تشویق میکردند. و نشاندهنده این است که آنها در روضه به نوعی دین و پیامشان را منتقل میکردهاند و آن پیام دینی را با هنرمندی میرساندهاند.
به قول رهبری، وقتی پیام با هنر آمیخته شود ماندگار میشود؛ وقتی دین با هنر آمیخته شود، برد دینی را هم از نظر طولی و هم از جهت عمق گسترده میکند. کسانی که در زمان اهل بیت مدح میگفتند نمونههای دوری از همینها هستند.
گرایشهای فکری برای ذاکران
چارچوبهایی هست که تغییرناپذیر است؛ مثل اصول ارزشی دین ما که ظلمستیزی و یا عشق به اهل بیت(ع) از جمله آنهاست؛ اگر اینها نباشد اصلا فلسفه ذکر مصیبت و مداحی از میان میرود.
از نظر شخصیتی هم هرکسی ممکن است یک بعد از ابعاد وجودیاش بالاتر باشد(مثل بعد عرفانی) که تا حدی قابل قبول است. اما فراتر از اینها همچون گرایش به انواع فرقهها و نحلههای فکری واقعاً پیامدهای غیر قابل کنترل خواهد داشت.
نقش مداح در ترویج عقاید و آداب دینی
طبیعتاً از این جهت که آیا او میتواند یا نه؟ بله او میتواند حتی عقاید انحرافی را ترویج دهد، چون او ابزار و توانش را دارد و هنرمند است.
هنرمند ابزار نشر هم حقیقت و هم خرافه را داراست و مثل شمشیر دو دم است، ولی این که تا چه حد مجاز است، شکی نیست که تنها در چارچوبهایی که ترسیم شده و بر آن دلیل داریم، میتواند و بیشتر از آن را مجاز نیست.
در بیان اشعار و پیامهای دین باید حجت داشته باشد، لذا مداحان باید بصیرت دینی داشته باشند. یا خود دینشناس باشند یا متصل به دینشناس.
رابطه مداح با سیاست
در این که مداح نباید از مسائل سیاسی دور باشد، شک نیست؛ چون دیدگاه نابی که امام ارائه داد و ما آن را دیدگاه اهل بیت(ع) میدانیم باید چه در مداحی و چه در سخنرانی بیاید.
منتهی گاهی افراط میشود. گاهی نظرات خاص اعمال میشود؛ گاهی روی مصادیق انگشت گذاشته میشود، نه معیارها. اینها ناشیگری است.
طبیعتاً مردم به مسائل سیاسی حساس هستند و میفهمند و عکسالعمل نشان میدهند؛ زبانی است که منطق روی آن نیست، مسائل را احساسی بیان کردن، مداحی را تخریب میکند. والا در این که نهضت عاشورا به قول حضرت امام (ره) بُعد سیاسیاش مهم است، شکی نیست.
معیار دادن آن عیبی ندارد. اشعاری که ظلمستیز باشد و حتی معیارهای اجتماعی را مطرح کند، خوب است ولی وارد مصادیق شدن ضربه میزند.
ضرورت و فلسفه ذکر را قرآن بیان میکند
محسن طاهری
همانگونه که از واژة مقدس ذاکر و مداح مشخص است، رسالت عزیزان ذاکر، ستایش اهلبیت عصمت و طهارت است. کسانی را میستایند که ستایشگر آنان حضرت حق جلجلاله است.
همانا مداح و ذاکران اگر جایگاه خود را بشناسند و قدردان باشند کاری خدایی میکنند. ضرورت و فلسفة ذکر را قرآن بیان میکند.
در آیة کریمة "فذکر ان الذکر تنفع المؤمنین"، بر نافع بودن ذکر برای انسانها تأکید شده است؛ در جامعه کبیره هم "ذکرکم فی الذاکرین" را میخوانیم، پس در ضرورتش هیچ جای شک و شبهه نیست؛ فلسفة وجودی اذکار دیگری هم که به آنها توصیه شده، رشد دهندگی و هدایتگری است، برترین اذکار نیز ذکر ائمه هدی است.
به عقیدة این کمترین، مهمترین ویژگی یک ذاکر خوب، اخلاص، عبودیت، خداترسی، بهرهوری از ایامالله، وارستگی و آراستگی ظاهر و باطن و درنهایت خوشخلقی و حسن سلوک با بندگان الهی به ویژه نسل جوان معتقد است؛ میثم تمار الگوی حقیقی ذاکرین است که آنگونه امتحان خود را پس داد و یا حجر بن عدی که فدای ذکر ائمه شد.
اگر گرایشهای صحیح و خطوط بارز دینی، سیاسی و فکری که باعث تنویر افکار عمومی و روشنگری جامعه میشود گفته شود، مانعی ندارد.
اگر ذاکر و مداح خودش متصف به این صفات باشد و در بین مستمعان و مشارکتکنندگان امواج مثبت ایجاد کند، اثرات کافی را خواهد گذاشت؛ اگر هم از آنها در موردی نظرخواهی شود، همچون اقشار و دیگر آحاد جامعه باید به وظیفة شرعی، الهی و سیاسی خود عمل کنند.
جوانان و قشر جوان به مداحان از سر شور و و ارادت به اهلبیت(ع) علاقهمندند. این بسیار ستودنی است، البته تا زمانی که به بیراهه نروند نمیتواند آسیب باشد.
* اين مطلب در شماره 46 ماهنامه خيمه چاپ شده است.