تعزيه هنري است اساطيري و ايراني و پر رمز و راز
به گزارش خیمه، تعزيه به عنوان يكي از گونههاي نمايشي اصيل ايراني و اسلامي، با فرهنگ غني ايراني عجين شد و به صورت هنر ملي و ايراني درآمد؛ مردم پايان اين گونه نمايشي را ميدانند، اما باز هم به تماشاي آن مينشينند.
تعزيه به دليل عُلقه عموم مردم به آن، نسبت به ديگر نمايشها زنده ماند و توانست خود را حفظ كند؛ سير تكاملي تعزيه از دوران آلبويه در قرن چهار آغاز شد، اما به استناد مدارک تاريخي، اولين مجالس تعزيه و نسخ آن در دوره زنديه مشاهده شده است.
اوج و تعالي اين هنر به دوره قاجار منسوب ميشود؛ تعزيه در دوره قاجار به اوج تكامل در معماري تكايا، تعداد نسخ، بافت دراماتيك، تنوع ادبي و موسيقي ميرسد، اما پس از آن، به علت از بين رفتن تكايا، تعزيه رفتهرفته به دست فراموشي سپرده شد.
بيشتر سفرنامهنويسان و مستشرقين در نوشتههاي خود چيزهايي را که از تعزيه ديدهاند به نگارش آوردهاند و اين رسم و آيين مذهبي را به عنوان هنري در فرهنگ ايران زمين قلمداد ميکنند که قرابت زيادي با هنر تئاتر دارد و پابهپاي درامهاي شرق و غرب پيش ميرود.
درباره هنر تعزيه و جايگاه كنوني آن پاي صحبت داوود فتحعلي بيگي، كارگردان تئاتر و پژوهشگر تعزيه نشستيم؛ وي معتقد است ميراث معنوي و نمايشهاي سنتي و آييني، هيچ متولي مشخصي ندارد و بستگي به گرايش و علاقه برخي از مديران فرهنگي دارد كه بخواهد در دوره فعاليتش به فلان موضوع پرداخته شود يا خير.
فتحعلي بيگي همچنين معتقد است بايد جايي وجود داشته باشد كه در آن به طور مستمر تعزيه يا شبيهخواني اجرا شود و 365 مجلس جداگانه تعزيه براي 365 روز در سال اجرا شود تا مردم بفهمند گستردگي تعزيه چيست.
وي در ارتباط با ماندگاري تعزيه، بيشتر از مسئولان به خود مردمي كه نسبت به امام حسين(ع) علاقمند هستند اميدوار است.
خیمه: در شرايط كنوني جايگاه تعزيه را نزد عامه مردم و نزد هنرمندان اعم از تئاتري و سينمايي چگونه ارزيابي ميكنيد؟ به نظر شما به اندازه كافي به اين موضوع توجه ميشود؟
فتحعلی بیگی: بحث عامه مردم از بحث هنرمندان جداست؛ عامه مردم اغلب به سبب اعتقادات و علاقهاي كه دارند و همچنين جاذبههايي كه تعزيه دارد، هر زمان شرايطي براي اجراي تعزيه خوب فراهم شود، ميروند و ميبينند، اما خواص بهويژه هنرمندان سينما و تئاتر چند دستهاند.
يك دسته مطلقا براي تعزيه اهميتي قائل نيستند و ميگويند كه دوره آن تمام شده است؛ يك دسته به تعزيه به عنوان يك سيستم اجرايي نگاه ميكنند و بهرهبرداري تجربي خوبي هم ميكنند؛ يك دسته هم فراتر از آن به تعزيه نگاه ميكنند.
ولي آنچه مسلم است اين است كه هر اندازه تعزيه را بيشتر بشناسيد، بيشتر به آن علاقهمند
تعزيه يك هنري است اساطيري و ايراني و پررمز و راز كه هم آييني است و هم نمايشي و در دل فرهنگ ايراني بوجود آمده و رشد و اعتلا پيدا كرده است.
خیمه: نگاه شما به تعزيه چگونه است؟
فتحعلی بیگی: من معتقدم جدالي كه در تعزيه است، جدال خير و شر است، خير و شر هم هيچگاه تمامي ندارد؛ حالا ممكن است در قالب شخصيتهاي تعزيه آدم و حوا جلوهگر شود يا يوسف و زليخا يا اينكه در قالب تعزيه، نبرد امام حسين(ع) جلوهگر شود.
طبق آن چيزي كه ما در فرهنگ ايراني و شيعيمان باور داريم خير و شر جدالش ابدي است و اصلا خود خير و شر يك اسطوره ايراني است.
خیمه: اما وقتي از تعزيه سخن گفته ميشود، اغلب به ياد تعزيه و شبيه خواني واقعه روز عاشورا و نبرد امام حسين(ع) در كربلا ميافتند؟
فتحعلی بیگی: اين به دليل آن است كه متاسفانه تعزيه به اندازه كافي شناخته شده نيست؛ ما در يك دورهاي در تهران، 60 ـ 50 تكيه داشتيم، اما الان بيشتر اين تكايا يا كاملا از بين رفته يا تبديل به مكان ديگري شده است.
بايد جايي وجود داشته باشد كه به طور مستمر تعزيه يا شبيهخواني اجرا شود تا 365 مجلس جداگانه تعزيه براي 365 روز سال اجرا شود تا مردم بفهمند گستردگي تعزيه چيست.
خودبهخود كه تعزيه نميتواند خود را به مردم بشناسد؛ در دورهاي هم كه اين اتفاق ميافتاده، باني داشته و بانيان اين شرايط را فراهم ميكردند.
امروز هم به همت بانيان كه اكثرا غيردولتي هستند، تعزيه اجرا ميشود، اما آنان چون نذر ميكنند طبعا شرايط اجراي تعزيههايي را فراهم ميكنند كه اغلب مقدسين هستند و به آن متوسل مي شوند؛ استثنائا در بعضي از جاها تعزيههاي غريب هم خوانده ميشود.
مثلا حسينيه خوانسار از جاهايي است كه روزها تعزيه دهه را ميخوانند كه مربوط به وقايع كربلاست و شبها تعزيه غريب ميخواند و هر سال هم چند تا تعزيه غريب جديد ميخوانند.
خیمه: تعزيه غريب چيست؟
فتحعلی بیگی: تعزيههايي كه خيلي به ندرت خوانده ميشود و ناآشناست را اصطلاحا «تعزيه غريب» ميگويند.
تعزيههايي كه زياد خوانده ميشود و تعزيهخوانها به آن مسلط هستند مثل تعزيه شهادت مسلم يا حضرت عباس يا دهه محرم را «تعزيه خودي» ميگويند كه آشناست؛ تعزيههايي كه كمتر تعزيهخواني هست كه به آن مسلط باشد و آداب اجراي آن را بداند، «تعزيه غريب» ميگويند.
خیمه: اگر تعزيه متولي دولتي پيدا نكند كه آن را حمايت كند و بخواهد همينطور سينه به سينه منتقل شود، بعيد نيست به فراموشي سپرده شود؛ مسئولان امر در اينباره چه كردهاند؟
فتحعلی بیگی: نكتهاي كه در ارتباط با ميراث معنوي و نمايشهاي سنتي و آييني وجود دارد اين است كه متاسفانه هيچ متولي مشخصي براي اين هنرها وجود ندارد و بستگي به گرايش و علاقه برخي از مديران فرهنگي دارد.
اگر كسي باشد كه اين علاقهمندي در او وجود داشته باشد، زمينههاي فرهنگي را براي كار بوجود ميآورد؛ اما به بركت وسايل ارتباط جمعي و امكان ثبت و ضبط تصويري آثار، اينكه اين هنرها به طور كلي منقرض شوند و ديگر اثري از آنها نماند، دور از ذهن است.
ممكن است در يك دورهاي اجرا نشود، اما ميتوان آثاري پيدا كرد كه آنها را بازسازي كرد؛ اما طبعا هر پديده هنري در هر نقطهاي از دنيا، اگر حامي نداشته باشد چه دولتي و چه غيردولتي، احتمال اينكه ادامه حيات بدهد خيلي ضعيف است و مقوله تعزيه و بقيه هنرهاي ما هم از آن مستثنا نيست.
اما من بيشتر از مسئولان به مردمي كه نسبت به امام حسين(ع) علاقهمند هستند، اميد دارم و تا به حال هم علاقهمندي آنان بوده كه تعزيه را نگه داشته است.
خیمه: پس ميشود گفت دو جريان در تعزيه وجود دارد كه غيردولتيها هر اندازه هم تلاششان زياد باشد چه براي اجرا يا احيا و ماندگاري و حفظ تعزيه، بدون پشتوانه دولتي به جايي نميرسد؟
فتحعلی بیگی: بانيان خصوصي تلاششان بيشتر در راستاي برآوردن نذوراتشان است؛ نذر كرده و حالا هم ميخواهد نذرش را ادا كند.
همين به ماندگاري تعزيه كمك ميكند، اما او براي اينكه آموزشش سيستماتيك بشود يا تمامي رديفهاي دستگاههاي موسيقي دقيقا هماني باشد كه از قديم ساخته و پرداخته شده، برنامهريزي ندارد.
آنها ديگر دغدغه اين چيزها را ندارند و متوجه آسيبهايي كه به تعزيه وارد ميشود، نميشوند كه اين ديگر به عهده پيشكسوتان و كساني است كه عِرق ملي دارند و حساسيت فرهنگي دارند كه نگذارند اين اتفاق بيفتد.
خیمه: چقدر ساخت فيلمهايي در خصوص تعزيه را براي احيا و ماندگاري تعزيه مفيد ميدانيد؟
فتحعلی بیگی: بهترين راه براي ماندگاري اثر هنري اين است كه درباره آن فيلم آموزشي ساخته شود كه اگر كسي بر فرض صد سال ديگر خواست تعزيه اجرا كند با ديدن اين فيلم بفهمد كه چگونه اين كار را انجام دهد.
البته فيلمهايي درباره تعزيه توسط كارگردانان بزرگ كشور ساخته شده است كه قصد معرفي آن را دارند؛ اين كارها خوب است، اما من معتقدم آن معرفي زماني فايده دارد كه ما در داخل كشور سرمايهگذاري كنيم، گروههاي بسيار ورزيده آماده كنيم كه مثل خيلي از هنرهاي ديگر بتوانند در سراسر دنيا اجرا داشته باشند.
مثلا اُپراي پكن دائم به اطراف دنيا ميرود و اجرا ميشود ولي ما اين شرايط را براي تعزيه فراهم نكردهايم؛ البته آن معرفي و آن نوع فيلمها هم ميتواند اين كمك را بكند، اما به شرطي كه ما در داخل اين بضاعتها راهم بوجود آوريم.