تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۷ ساعت ۱۳:۰۹
۱
۰
کد مطلب : ۱۶۴۶
ضرورت تبيين عقلانيت در قيام حسينی

وظيفه رسانه ملي در انحراف‌زدايی از قيام عاشورا

وظيفه رسانه ملي در انحراف‌زدايی از قيام عاشورا
به گزارش خيمه، تبيين عقلانيت قيام امام حسين(ع) و لزوم خرافه‌زدايی و بدعت‌زدايی از واقعه عظيم عاشورا امری است كه تحقق آن در جامعه اسلامی مستلزم فرهنگ‌سازی صحيح و اطلاع‌رسانی دقيق است. بی‌ترديد رسانه‌ها بهترين و موثرترين ابزار برای ارائه و انتقال مفاهيم اصيل حماسه عاشورا و پيام حقيقی قيام سيدالشهدا(ع) به اقشار مختلف كشور و رفع هرگونه شبهه‌ای از اين نهضت عظيم تاريخی محسوب می‌شوند.

در اين ميان رسانه ملی به دليل آنكه از دامنه فراگيرتر و مخاطب گسترده‌تری نسبت به ساير رسانه‌ها برخوردار است، رسالت و وظيفه سنگين‌تری را در رابطه با شفاف‌سازی و زدودن هرگونه شائبه و زنگاری از مفاهيم حقيقی نهضت عاشورا در جامعه، متوجه خود می‌كند و در واقع رسانه صدا و سيما با ارائه برنامه‌های مبتنی بر نگرش عقلانی و برخوردار از محتوای غنی در رابطه با واقعه عاشورا، می‌تواند به حذف خرافه‌ها و شاخ و برگ‌هايی كه به مرور زمان توسط برخی افراد ساده‌انگار و عوام‌انديش به اين واقعه تاريخی اضافه شده و در لايه‌ها و سطوح مختلف جامعه رسوخ پيدا كرده، كمك شايان توجهی كند. به همين منظور در راستای آسيب‌شناسی اين موضوع و نحوه برنامه‌سازی عاشورايی،به جمع آوری نظرات دست اندرکاران رسانه ملی پرداختيم كه اهم نكات مطرح شده در اين مبحث را به اختصار با هم مرور می‌كنيم.

در ابتدای اين گزارش، گزيده نظرات «محمدتقی راوندی» كارگردان فيلم عاشورايی «جغجغه»، نويسنده و كارگردان فيلم «بر بوم زمان» و... را به آگاهی می‌رسانيم.
به گفته «راوندی»، روابط ناب انسانی لطيف و عميق و همچنين عاطفه و ايثار شخصيت‌های اسلام در واقعه عاشورا، بهترين دستمايه برای برنامه‌سازی و ساخت مجموعه تلويزيونی در رسانه ملی است كه متأسفانه از ديد دست‌اندكاران مهجور مانده است و متاسفانه در حال حاضر بيشتر مباحثی كه به صحنه‌های جنگ و خونريزی واقعه عاشورا مربوط می‌شود، مورد استفاده برنامه‌سازان قرار می‌گيرد.
وی در انتقاد به برداشت‌های كليشه‌ای از ويژگی‌های شخصيت‌های عاشورايی گفت:«از حضرت سجاد(ع) و حضورشان در واقعه عاشورا فقط در محدوده بيماری ايشان پرداخته شده يا همواره از سخنرانی حضرت زينب(س) پس از واقعه عاشورا گفته می‌شود در صورتی‌كه در روايات و تاريخ زندگی بزرگان، فراز و فرودهای بی‌شماری وجود دارد كه می‌تواند دستمايه توليد آثار تصويری قرار گيرد.»
 
اين فيلمساز دينی در پاسخ به اينكه آيا ارائه روابط انسانی به دليل پوشيدگی چهره شخصيت‌های عاشورا و پنهان ماندن واكنش چهره مشكل خواهد بود يا نه، پاسخ داد: «پيشنهاد من در اين زمينه، تعامل علما و مسئولان سازمان صدا و سيما است گرچه به دليل محدوديت‌ها، خلاقيت به وجود می‌آيد و حل چنين مسأله‌ای، نيازمند تشكيل شورايی متشكل از صاحبان علم دين و مسئولان سازمان است زيرا به تصوير كشيدن وقايع لطيف عاشورا با تمام هنرمند بودن كارگردان هم، نمی‌تواند به صورت سمبليك و نمادين موفق باشد.»

«راوندی» به الگوبرداری از نحوه تصويرسازی و فيلم‌سازی دين مسيحيت از شمايل حضرت مسيح(ع) در فيلم‌سازی اسلامی اشاره كرد و گفت:«برای اين منظور می‌بايست با علما، به مشاوره و بحث نشست و به راه‌ حل‌‌هايی دست پيدا كرد كه بدون خدشه به موازين اسلام، راهی برای ارائه تصويركردن حالات چهره بزرگان بتوان يافت كه از نظر تأثيرگذاری هنری و مذهبی با ارزش باشد.»

«قاسم انصاری» نيز در مقام يك فيلم‌ساز، عملكرد صداوسيما را در سال‌های اخير در رابطه با اشاعه فرهنگ عاشورايی و حذف خرافات از آن موفقيت‌آميز اعلام كرد و يكی از شاخصه‌های اين موفقيت را در متفكرانه‌تر شدن توليدات رسانه و جلوگيری از فرهنگ خرافه‌پرستی كه به مرور زمان در برخی از مراسم رسوخ پيدا كرده، دانست.

وی بهترين قالب‌های تصويری كه می‌تواند در انتقال مفاهيم عاشورايی به مخاطبان موثر عمل كند را قالب داستانی ذكر كرد و گفت:«دليل اين امر آن است كه مخاطب در فيلم‌های داستانی با قهرمان و شخصيت‌های داستان همذات‌پنداری می‌كند. همين‌طور در آثار داستانی به واسطه توجه غيرمستقيم به مفاهيم عاشورايی، انتقال پيام به بيننده شكلی دلچسب‌تر می‌گيرد، حتی می‌توان گفت كه موفقيت سينمای داستانی از گونه مستند نيز بيشتر است.»

اين فيلمساز در رابطه با نحوه توليد برنامه‌هايی در قالب سخنرانی‌ يا مراسم عزاداری به گونه‌ای كه موجب دلزدگی مخاطب نشود، تصريح كرد:«اين حيطه اگر با نگاه كارشناسی همراه نباشد نتيجه معكوسی در برخواهد داشت، اما آنچه مسلم است، تماشاچی امروز شتاب‌زده است يعنی می‌خواهد در كوتاه‌ترين زمان بهترين نتيجه ممكن را بگيرد پس بهتر است برای پرهيز از خستگی مخاطب به طور فرض، قطعه‌های نمايشی در خلال سخنرانی‌ها يا مراسم عزاداری قرار دهيم.»

«انصاری» در انتها به پويا بودن توليدات دينی ساير كشورها اشاره كرد و يادآور شد:«من به واسطه حضور در جشنواره‌های خارج از كشور به وضوح شاهد بودم كه به واسطه اينكه آنها دائما توليدات دينی خود را نقد و بررسی می‌‌كنند لذا آثار آنها پويا است و توانسته در بين بينندگان علاقه‌مند بسياری كسب كند كه خوشبختانه رسانه ملی و سينمای ايران نيز در سال‌های اخير توانسته‌ اين مسير را در پيش گيرد و بايد تا آنجا كه می‌توان از اين‌گونه توليدات و همچنين جريان نقدپذيری حمايت كرد.»

«علی سردروديان» مستندساز نيز در اين رابطه عنوان كرد:«پخش سخنرانی‌های مذهبی و مراسم عزاداری ديگر به تنهايی نمی‌تواند جوابگوی فرهنگ عظيمی همچون عاشورا آن هم برای نسل امروز
باشد به همين دليل می‌توان همانگونه كه در سال‌های اخير مشاهده می‌شود با حضور كارشناسان اسلامی در قالب برنامه پرسش و پاسخ به شكلی گيراتر با مخاطب ارتباط برقرار كرد.»

اين مستندساز همچنين اظهار داشت: «آن چيزی كه در به تصوير كشيدن واقعه عاشورا مهم است، فرهنگ‌سازی درباره فلسفه اين حماسه و پرهيز از خرافه‌گرايی است، بدين معنا كه بيننده با مشاهده برنامه به مفهوم مورد نظر پی ببرد كه رسانه ملی تا اندازه‌ای در اشاعه اين مفهوم گام برداشته است، اما جا دارد برای تحكيم موقعيت عاشورا در سيما تلاش بيشتری شود.»

وی همچنين سينمای داستانی را بهترين عرصه و محمل برای بيان مفاهيم و توليدات عاشورايی ذكر كرد و گفت:«دليل اين امر آن است كه قالب داستانی قدرت بيشتری در برقراری ارتباط با مخاطبان دارد چراكه اكثر مخاطبان تمايل دارند مفاهيم مورد نظرشان را از طريق آثار داستانی دريافت كنند.»

«سردروديان» همچنين سريال «شب دهم» را در حوزه سيما به لحاظ برخورداری از داستانی عاشورايی در قالب طرحی معاصر و در حوزه سينما فيلم «روز واقعه» را به دليل پرداختی نو و جديد، الگوهای بسيار خوبی برای اين نوع برنامه‌سازی و برقراری ارتباط با مخاطب ذكر كرد.

اين فيلم‌ساز كه سابقه ساخت فيلم‌های عاشورايی همچون فيلم مستند «اشك غربت» را در پرونده دارد به فرم و شكل آثار عاشورايی اشاره كرد و بيان داشت: «سعی من در آثاری كه تا به حال توليد كرده‌ام هميشه بر اين مهم استوار بوده كه تا حد ممكن از پرداختن به مفاهيم سطحی و كليشه‌ای پرهيز كنم، البته در اين راه سعی كرده‌ام از تركيب فرم و محتوا در اين راه سود ببرم تا بتوانم يك كار جديد ارائه دهم، چراكه اگر بخواهم مناسك را به صورت مستند به تصوير بكشم راه خطا را پيموده‌ام زيرا مخاطب پرداخت واقعی آن را در اطراف خود بارها و بارها مشاهده می‌كند.» 

همچنين در اين رابطه، نظرات «محمد صالح‌علاء» كارگردان، نويسنده و مجری پيشكسوت صدا و سيما و گاهی هم بازيگر سينما و تلويزيون را جويا شد كه گزيده اين گفت‌وگو را در زير مرور می‌كنيم.

«محمد صالح‌علا» در اين رابطه تاكيد كرد: «معنای قيام حسين(ع) و عاشورا به اندازه‌ای دارای گستردگی مفهوم است كه گزاف نيست اگر بگوييم عاشورا را می‌توان در قالب ژانری مستقل در آثار تصويری پيگيری كرد.»

اين كارگردان، نويسنده و مجری پيشكسوت صدا و سيما با بيان اينكه اشاعه فرهنگ عاشورا آنچنان كه شايسته است در حوزه هنر مورد توجه قرار نگرفته است، افزود:«در حاليكه يكی از جذاب‌ترين پديده‌های جامعه‌شناسی عاشورا همين موضوع است چون تمامی تعاريف عاشورا با مبانی زيبايی‌شناختی همخوانی دارد از فن شعر ارسطويی گرفته تا سبك‌های مدرن امروزی به همين دليل معتقدم هر اندازه كه در زمينه عاشورا اثر توليد شود، نتيجه‌بخش خواهد بود.»

وی همچنين با بيان اينكه يك جهان بينش هنری در مفهوم عاشورا نهفته است كه قابليت جهان‌شمول شدن دارد، ابراز تاسف كرد:«توجه به اين مفهوم بسيار سطحی بوده و اگر هم كسی كاری يا اثری توليد كرده به واسطه دغدغه شخصی‌اش بوده است البته در چند سال اخير خوشبختانه شاهد بوده‌ايم كه مسئولان سيما عاشورا را به مفهوم ناب جدی گرفته‌اند، زيرا متوجه شده‌اند كه عاشورا می‌تواند ضعف اساسی حيطه كار تصويری و زيبايی شناختی توليدات ما را حل كند.»

«صالح‌علاء» همچنين بهترين نمونه در زمينه توليدات عاشورايی در سيما را سريال «شب دهم» ذكر كرد كه توانست با برخورداری از درام خوب، مفاهيم عاشورايی را به شكلی جذاب‌ به مخاطب انتقال دهد و افزود: «البته بنده نيز تجربه يك كار تركيبی «مجلس خوبان» را دو سال پيش برای شبكه سه سيما داشته‌ام كه با برخورداری از يك نگاه آوانگارد و مدرن توانست در يك ميزان نسبی هندسی و فضايی جمال‌شناختی با لحاظ كردن تكنيك و سنت‌های ايرانی مخاطب را جذب خود كند.»

وی با ابراز تاسف از اينكه ما در توليدات خود برخی مواقع شاهديم كه ساده‌ترين و ملال‌آورترين راه را برای انتقال مفاهيم مورد نظر انتخاب می‌كنيم و آن نيز پخش سخنرانی و مراسم عزاداری پيوسته است، عنوان كرد: «تجربه نشان داده كه اين روش نمی‌تواند به شكلی ماندگار و تأثيرگذار برای مخاطب جذابيت ايجاد كند.»

مجری برنامه «دو قدم مانده تا صبح» در ‌پايان اين گفت‌وگو بهترين روش برای توليد كاری تأثيرگذار را، جدی گرفتن موضوع عاشورا دانست و يادآور شد: «تا هنگامی كه نگاه به عاشورا از ويژگی جمال‌شناختی برخوردار نباشد نتيجه لازم مهيا نخواهد شد، البته می‌توان در برنامه‌هايی كه قالب سخنرانی و عزاداری دارد نيز به گونه‌ای عمل كرد كه بتوان نتيجه لازم را گرفت اما اين روش كه دوربين را در مسجد يا حسينه‌ای قرار دهيم و از مراسمی فيلمبرداری كنيم و سپس آن را از تلويزيون پخش كنيم تأثيرگذار نخواهد بود، چون ريتم زندگی جوان امروز با چنين برنامه‌هايی همخوانی ندارد و در حقيقت اين نوع كار جفايی  به مفاهيمی همانند عاشورا است.»

عليرضا رزازی‌فر، كارگردان فيلم مستند داستانی «تنهايی يك شبيه‌خوان» نيز  تاكيد كرد:«توليدات راديو و تلويزيونی با موضوع عزاداری محرم، آيين‌های عاشورايی و فلسفه قيام حسينی، زمانی می‌توانند مخاطب را تحت‌تاثير قرار دهند كه هنری و از لحاظ ساختاری قوی باشند.»

اين كارگردان اظهار داشت: «در رسانه ملی و سينما تا حدی به فرهنگ عاشورايی پرداخته‌ شده، اما از آنجا كه مراسم و آيين‌های عاشورايی مردمی هستند و بايد از بين خود مردم و به صورت خودجوش باشند، سينما و تلويزيون تا اندازه محدودی می‌توانند سبب احيای اين فرهنگ‌ها
شود و اين خود مردم هستند كه تأثير بيشتری دارند و رسانه‌ ملی فقط می‌تواند در جهت آگاهی دادن و ترويج يك فرهنگ تأثيرگذار باشد.»

وی موثرترين برنامه‌ها در جذب مخاطب و انتقال پيام عاشورا را هر نوع برنامه‌ای اعم از نوحه، نمايش، نمآهنگ، فيلم، سريال و يا حتی مستند دانست به شرط آنكه خيلی خوب، صحيح و هنری كار شوند و اينكه از ترفندها و شيوه‌های جديدی در آنها بهره برده شود.

اين كارگردان شرط خرافه‌زدايی كه ريشه آن به نظر وی رسانه بوده را در جدی گرفتن خرافه‌زدايی از طريق رسانه ملی دانست و افزود: «اين خرافه‌ها بر اساس يك سری سنت‌ها و آيين‌های ملی و مذهبی در جامعه ايجاد شده‌ و رسانه ملی همانطور كه باعث ايجاد و اشاعه اين خرافه شده است، همانطور هم می‌تواند آن را از بين ببرد ولی متاسفانه در ده سال گذشته هيچ حركت مثبتی در اين راستا انجام نشده به جز اقدامات دولتی كه بيشتر حالت دستوری داشته است و فعاليت‌های هنری سال‌های اخير نيز اگرچه در راستای تقويت اين خرافه‌ها نبوده ولی به صورت موازی با آنها پيش رفته و هيچ اقدامی در مخالفت با آنها نيز انجام نگرفته است.»

«مسعود رسام»، كارگردان نيز در اين رابطه اظهار داشت: «متاسفانه آثار نمايشی رسانه ملی نتوانسته در زمينه شناساندن هدف اصلی قيام امام حسين(ع) به مخاطبان گام مثبتی بردارد؛ لذا توليد آثار فاخری كه بتواند تبيين‌كننده اهداف حقيقی قيام عاشورا باشد، نيازمند سرمايه‌گذاری كلان، همفكری و خلاقيت است كه متاسفانه تاكنون صورت نگرفته و تلاش اركان مختلف همچون مديران رسانه، برنامه‌سازان، منتقدان و مردم را می‌طلبد.»

اين كارگردان با بيان اينكه هرچند اهداف و ويژگی‌های عاشورا تبيين شده است ولی نحوه مطرح كردن آنها برای اقشار مختلف جامعه بايد متفاوت باشد، عنوان كرد:«آثار رسانه‌ای در هر شكل و قالبی ممكن است تا حدودی مخاطبان را به اصل پيام عاشورا و اهداف نهضت حسينی نزديك كند اما در زمينه آثار نمايشی رسانه، متاسفانه شاهد آثار ملودرام هستيم و اكثر آثاری كه در اين خصوص توليد و ساخته می‌شوند، بيشتر موضوعات حاشيه‌ای محرم را انعكاس می‌دهند و علت اين امر ناشی از توان و بضاعت اندك برنامه‌سازان و مسئولان امر است كه باعث می‌شود به اصل موضوع و پيام كمتر پرداخته شود و بيشتر در حاشيه اتفاقات عاشورا حركت شود.»

وی همچنين اظهار داشت:«در زمينه واقعه عاشورا ما با يك ماجرايی مواجه هستيم كه به تعداد هر تصوير آن، مخاطب وجود دارد و هريك از آنها نيز نگرش‌های متفاوت با ديگری دارد و همين عامل برنامه‌ساز را در رابطه با تبديل اين واقعه به فيلم و به تصوير كشيدن آن دچار مشكل كرده و ملزم می‌كند، آثاری را ارائه دهند كه متناسب با ويژگی‌های فكری مخاطبان مختلف باشد و بالطبع كار بسيار سخت و دشواری است.»

«رسام» با اشاره به فيلم سينمايی «روز واقعه» به عنوان تنها اثری كه تاكنون توانسته در كنار به تصوير كشيدن اتفاقات تلخ روز عاشورا، حقيقت و اصل پيام قيام عاشورا را به مخاطبان بشناساند، تصريح كرد: «رسانه ملی در حال حاضر سعی دارد مردم را بيشتر به شركت در مجالس و محافل عزاداری تشويق كند و دليل آن نيز به اين علت است كه در اين‌گونه مجالس پيام‌رسانی براساس مخاطب‌شناسی قوی و به صورتی منطقی صورت می‌گيرد و البته مخاطبان اين مجالس نيز خوشبختانه اين پيام را دريافت می‌كنند.»

وی با اشاره به اينكه همه قالب‌های برنامه‌سازی می‌توانند برای انتقال پيام واقعه عاشورا و تببين عقلانيت قيام امام حسين(ع) به خدمت گرفته شوند، عنوان كرد:«همه قالب‌ها بايد به طور همزمان در همه ابعاد استفاده شود چون هركدام می‌تواند دارای كاركرد متفاوتی باشد و دغدغه‌های عقلی و احساسی مخاطبان را توامان برآورده كند.»

«رسام» همچنين با بيان اينكه ابعاد پيام عاشورا و قيام سيدالشهدا(ع) بسيار وسيع و گسترده است و هركدام از آنها يك پروژه است، افزود: «پيام‌های عاشورا هرگز كهنه نمی‌شوند بلكه تا زندگی تداوم دارد، تكرار می‌شوند. ظاهر واقعه اگرچه به نظر بسيار ساده می‌رسد ولی عمق ماجرا بسيار وسيع و جدی است كه توانسته بعد از 1400 سال، بارها و بارها تكرار شود و هر بار نيز افراد بسياری را به خود جذب كند؛ لذا برنامه‌سازان در هر مقطع زمانی می‌توانند به اين پيام‌ها بپردازند.»

وی با تاكيد بر اينكه بايد سرويس‌دهی جامعی به هنرمندان انجام شود تا بدين وسيله هنرمندان تشويق شوند تا با خلاقيت خود، پيام‌های واقعه كربلا را براساس تحقيقات جامع در قالب برنامه‌هايی فاخر ارائه دهند، تصريح كرد: «البته مديران رسانه نيز بايد جلسات مختلفی را با برنامه‌سازان رسانه داشته باشند تا آنها را در زمينه پيام‌ها و اهداف عقلانی و حقيقی قيام عاشورا توجيه كنند و پيشنهادات مختلف در اختيار رسانه قرار گيرد و از ميان آنها بهترين‌ پيشنهادات گلچين و بر اساس آن برنامه توليد شود.»

اين كارگردان همچنين با تصريح اينكه خلاقيت دامنه نامحدودی دارد و در واقع نقش خلاقيت در برنامه‌سازی عاشورايی خيلی مهم است و اين برنامه‌سازان هستند كه بايد فرم‌های جديد را به كار گيرند تا بتوانند پيام را به صورت عقلانی‌تر و به دور از خرافه انعكاس دهند، ضمن اينكه سرمايه‌گذاری فكری بيشتری نيز بايد در اين زمينه انجام و از كليشه‌ها، فرم‌ها و قصه‌های تكراری دوری شود چراكه اين امر باعث می‌شود برنامه‌سازان از مفاهيم عقلانی دور شوند.

رسام تاكيد كرد: «سياستگذاری صحيح و سرمايه‌گذاری لازم در اين زمينه بسيار مهم است و به عبارت دقيق‌تر بايد گروهی را مامور كرد كه در طول سال برنامه‌ريزی كرده و طرح‌های گوناگون را بررسی
كنند ضمن اينكه تمركز بيشتری نيز بايد بر روی مطالب شود و تحقيقات مفصل‌تری به عنوان دستمايه در اختيار برنامه‌سازان قرار گيرد ضمن اينكه بايد از طرف رسانه، سفارش‌های خوبی نيز به برنامه‌سازان داده شود.»

«آرزو برادران‌ابراهيمی»، كارگردان فيلم «خاتون» نيز خرافه‌زدايی از مفاهيم عاشورايی و برچيدن چنين باورهايی از اذهان مردم را نيازمند گذر زمان و سياست‌گذاری‌های مناسب دانست و تصريح كرد: «می‌توان از طريق ارائه يك سريال قوی با ويژگی‌های مردم‌پسند در راستای زدودن معضلاتی مثل خرافه و پوچ‌گرايی استفاده كرد البته رشد فرهنگی مردم هم بسيار در اين زمينه موثر است و نمی‌توان با قاطعيت گفت صدا و سيما به تنهايی می‌تواند خرافه‌ها را از فرهنگ عاشورا بزدايد و فرهنگ اصيل را احيا كند، چراكه رسانه ملی و مردم از تعامل دوسويه بسياری برخوردارند و از هم تأثير متقابل می‌گيرند كه اين امر رسانه را پيرو فرهنگ جامعه می‌كند.»

وی ماحصل تلاش چند ساله رسانه ملی در زمينه احيای فرهنگ عاشورا ناموفق اعلام كرد و دليل اين عدم موفقيت را در خط قرمزهايی كه در مباحث دينی وجود دارد، دانست و افزود:«متأسفانه بزرگ‌ترين و مهم‌ترين علت آن ترس‌ها، ملاحظات و محافظه‌كاری‌هايی است كه در كشور ما در مباحث دينی و مذهبی خودنمايی می‌كند و همين مسائل است كه فراغ خاطر را از ميان برده و سبب بروز ضعف‌هايی از اين دست می‌شود.»

«ابراهيمی» همچنين با بيان اينكه هر حرفی برای مردم اگر در قالب برنامه‌ای با جذابيت‌های بصری و مفهومی ارائه شود، در رسالت خود موفق خواهد بود، اظهار داشت: «در همه زمينه‌ها مجال برای كار كردن هست به شرط آنكه افرادی كه می‌خواهند در زمينه ايجاد فرهنگ درست عاشورايی فعاليت كنند مجال اين را داشته باشند كه بتوانند آنچه را در دل دارند به تصوير بكشند و درواقع يك فيلمساز بايد توانايی و امكان اين را داشته باشد كه دغدغه‌هايش را به راحتی به مخاطبانش ارائه كند.»

اين كارگردان همچنين آثاری همچون «شب دهم» و «روز واقعه» را در زمره آن دسته آثاری دانست كه نه تنها دغدغه سازندگانشان را ارائه كرده‌ بلكه به واسطه آنكه از زاويه جديدی به واقعه عاشورا پرداخته‌اند، در برقراری ارتباط با مخاطب نيز موفق عمل كرده‌اند و افزود:«نوحه‌ها و سخنرانی‌های كه از شبكه‌های مختلف سيما پخش می‌شود، اگر به صورت يك مجموعه ارائه شود كافی و كامل خواهد بود و چنانچه از جذابيت كافی نيز برخوردار باشد می‌توانند مخاطب را جذب و پيام مورد نظر خود را منتقل كنند.»

وی در پايان يادآور شد:«وجود خط قرمزها سبب تضعيف انگيزه‌ها می‌شود البته شايد بتوان با برگزاری همايش‌های متعدد، ارائه استراتژی مناسب و تلاش مضاعف، همگان را در اين راستا ترغيب كرد و از سختی‌ها و مشقات اين‌گونه كارها تا حد ممكن كاست.»

رسول نجفيان نيز كه در زمينه نويسندگی، بازيگری، كارگردانی و موسيقی فعاليت بسياری دارد،  گفت:«اگر صدا و سيما قصد دارد ريشه‌های عقلانيت قيام حسينی را به مخاطبانش معرفی كند و وجه افراطی عاطفی را بزدايد، لازم است از احاديث معتبر برای حذف حواشی بهره‌مند شود.»

وی در مورد خرافاتی كه در حاشيه مسأله عاشورا وجود دارد، گفت: «اين حقانيت دو وجه دارد يك وجه عاطفی‌احساسی و يك وجه علمی و عقلانی. ما نمی‌توانيم جلوی يك سری مقولات عاطفی، احساسی و ارادت عوامانه را بگيريم. عزيزان در صدا و سيما خيلی در اين راستا تلاش می‌كنند تا اين معضل مرتفع شود، ولی مردم عشق دارند و همين عشق عوامانه سبب شده كه رفته رفته آن بخش عاطفی ماجرای كربلا شكلی با شاخ و برگ‌های اضافی به خود بگيرد و از اصل جدا شود و بعضاً هم به حاشيه‌های بدی برود.»

نجفيان با اشاره به لزوم استفاده از احاديث معتبر گفت:«برخی مداحان كم سواد كه عوامانه به اين ماجرا می‌نگرند، بدون اينكه خودشان نيز بخواهند با عشق و ارادتی كه به خاندان ائمه(ع) دارند، به مسأله كربلا شاخ و برگ‌هايی داده‌اند كه افرادی كه اهل منطق و علم و شعور و معرفتند به شدت معترض می‌شوند. به همين دليل نيز بايد از احاديث معتبر استفاده شود و به داستان زياد شاخ و برگ بيهوده داده نشود.»

اين نوازنده با تاكيد بر اينكه برای خرافه‌زدايی از دست برنامه‌سازان به تنهايی كاری ساخته نيست و وظيفه صدا و سيماست كه اصل موضوع را تبيين كرده و از حاشيه‌روی‌های بيهوده ممانعت كند، گفت: «موسيقی اصيل ما از بركت تعزيه و تعزيه هم از بركت عاشورای حسينی است. به همين علت بايد به پديده عاشورا به صورت يك بركت بنگريم و از آن به عنوان عشقی كه در قلب مردم ايران و شيعيان جهان و حتی انسان‌های آزاده هست استفاده كنيم و مقوله حق را سر جای اصلی خود قرار دهيم.»

اين نويسنده اصالت واقعه عاشورا را حقانيت آن دانست و گفت:«امام حسين نسبت به حق يك معلول بوده و نه يك علت و اصل حق بوده و مبارزه حق و باطل كه همواره در فرهنگ و اعتقاد شيعيان هويداست و قطعاً همگان به سوی حق و روشنايی و آگاهی و توانايی می‌روند و هيچ كس نمی‌تواند جلوی آنها را بگيرد و دشمنان هرگز نمی‌توانند با خزعبلات خود عاشورا و فلسفه‌ آن را خدشه‌دار كنند و هر چقدر كه زمان می‌گذرد زنگارها از روی واقعه عاشورا برداشته می‌شود و خورشيدوارتر و بلكه برتر از خورشيد می‌درخشد.»

نجفيان تلاش‌های صدا و سيما را در رابطه با تبيين عقلانيت قيام امام حسين(ع) و خرافه‌گويی، موفقيت‌آميز ذكر كرد و گفت:«اعتبار ما تلويزيون است، خيلی از مردم برای اثبات مطلبی به تلويزيون استناد می‌كنند، برنامه‌های تلويزيون روی مردم تأثير مستقيم دارند و آنها تفاوت‌ها را
كاملاً می‌فهمند و صدا و سيما هم خصوصاً امسال بين خرافات و گزافه‌گويی و حق و حقيقت‌گويی به شدت فاصله انداخته است. حتی در اين زمينه شاخه‌های پژوهشگری و كارشناسی تشكيل داده تا كارشناسان بنشينند و كاملاً علمی با منابع معتبر به اين قضيه بپردازند.»

وی بهترين نمونه در اين مورد را برنامه «مردم ايران سلام» عنوان كرد و در مورد سخنرانی‌ها و نوحه‌ها گفت: «اين نكته خيلی مهم است كه سخنران چه كسی باشد و بداند برای چه سخنرانی می‌كند؟ چراكه سخنرانی‌هايی كه فقط به منظور كسب درآمد صورت می‌گيرد، هيچ وقت به دل نخواهد نشست، ولی بالعكس سخنرانی‌هايی كه از سخنرانان وارسته بهره می‌برند، قطعا می‌توانند مخاطبان بسياری را به خود جذب كنند.»

نجفيان با بيان اينكه واقعه و پيام عاشورا را بايد به روز بيان كرد و آن را با فاخر بودن و محتوای سرشار از عظمتش در موسيقی، در تئاتر، در سينما و تلويزيون به طرق متفاوت نشان داد، وجود جذابيت كافی در برنامه‌های تلويزيونی بويژه برنامه‌های عاشورايی را نيز عاملی برای جذب مخاطب و ممانعت از گرايش آنها به تماشای برنامه‌های ماهواره‌ای و عدم بروز جرم و جنايت در جامعه عنوان كرد.

«پروانه معصومی»، بازيگر سينما و تلويزيون نيز در اين رابطه اظهار داشت:«تلويزيون برای آنكه بتواند عقل‌محوری را در برنامه‌های مرتبط با قيام حسينی تقويت كند و از پررنگ‌شدن خرافه‌ها، بدعت‌ها و احساسات غليظ‌ شده دوری گزيند لازم است برای هر برنامه‌ای از متن قوی بهره‌مند شود.»

وی در پاسخ به اين پرسش كه آيا تلويزيون در راستای جداسازی خرافات از واقعيت‌ها تلاشی كرده، گفت: «تا اندازه‌ای بله، اما مسأله‌ مهم اين است كه سازنده هر برنامه‌ای بايد به آنچه می‌سازد ايمان و اعتقاد داشته باشد، در غير اين صورت مسلماً به دل بيننده نخواهد نشست و ما فيلم‌ها و سريال‌های زيادی داريم كه با اعتقاد و ايمان سازندگانشان ساخته شده‌اند و در جذب مخاطب هم بسيار موفق بوده‌اند مثل سريال امام علی(ع) اثر داوود ميرباقری.»

«معصومی» در ادامه توضيح داد: «در طول دو سال گذشته تلويزيون خيلی تلاش كرده كه در زمينه قيام امام حسين(ع) خرافات را از ذهن مردم بيرون كند و بينندگان را به واقعيات و حس‌های درونی برساند كه البته تا حدودی هم موفق بوده و تلويزيون می‌تواند در زمينه كنار زدن بعد صرفا احساسی واقعه عاشورا و نماياندن عقل‌محوری آن با استفاده از نوشته‌های خوب و قصه‌هايی كه بر پايه عقلانيت استوار باشند، كمك بسياری كند.»

اين بازيگر با تجربه سينما و تلويزيون همچنين اظهار داشت: «سخنرانی‌ها و نوحه‌ها در حال حاضر بيشتر حالت تبليغی به خود گرفته‌اند و چيزی كه حس تبليغ را در بيننده القا كند بيشتر سبب گريز خواهد شد، به نظر من بهتر است موضوع اين گونه برنامه‌ها مطالبی باشد كه نه تنها دل می‌پذيرد، بلكه عقل آدمی هم پذيرای آن باشد.»

معصومی با انتقاد از اينكه مدتی است يك سريال تركيه‌ای به نام «كليد اسرار» از شبكه سراسری تلويزيون پخش می‌شود كه به شدت دور از عقل و بر پايه خرافات است، مشكلات موجود در مسير برنامه‌سازی عاشورايی مبتنی بر عقلانيت دينی را بسيار برشمرد و مهمترين آنها را سانسور و دستكاری كردن آثار توليد شده بويژه آثار فاخر و باكيفيت و اصرار بر استفاده از بازيگران جوان در كارها عنوان كرد و افزود: «مشكلاتی از اين دست سبب می‌شود كه دچار تكرار و ضعف محتوايی شويم. اگر اين محدوديت‌ها و تكه‌تكه شدن‌ها برای فيلم‌های 90 دقيقه‌ای تلويزيون اتفاق نيفتد، قطعاً نتيجه مطلوب حاصل خواهد شد.»

محمدرضا وطن‌دوست، كارگردان فيلم مستند «ذوالجناح، روز پنجاه هزار سال» نيز در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) گفت:«خرافه‌ها و بدعت‌ها يك‌شبه به عزاداری حسينی اضافه نشده‌اند كه يك‌شبه هم حذف شوند در ضمن اين آيين‌ها در فرهنگ جامعه ما ريشه دوانده پس برای حذف آن لازم است رسانه ملی از ساخت و پخش مستندهايی كه ريشه‌های ورود اين اضافات را به عزاداری اصيل نشان می‌دهند، حمايت كند تا مردم خود سره را از ناسره تشخيص دهند.»

وی با انتقاد از اينكه حدود دو سال است كه پخش مراسم تعزيه در صدا و سيما با مشكل مواجه است، گفت: «تمام ايران تلاش می‌كنند كه تعزيه را به عنوان نمايش ملی و سنتی در يونسكو و آثار معنوی جهان ثبت كنند ولی تلويزيون از اين جريان غافل مانده است، اين دوگانگی برخورد با يك مقوله فرهنگی خيلی عجيب است، چون تعزيه جزو بكرترين و اصيل‌ترين نمايش‌های سنتی جهان به حساب می‌آيد ضمن اينكه حتی اگر مراسم تعزيه در برنامه‌های تلويزيونی هم نشان داده شود، مورد سانسور قرار خواهد گرفت.»

اين كارگردان عملكرد رسانه ملی در زمينه احيای فرهنگ عاشورا را ناموفق دانست و در مورد خرافه‌زدايی از اذهان مردم به ‌وسيله رسانه گفت: يك چيزهايی را نمی‌شود به طور روشن برای مردم مطرح كرد، ما نمی‌توانيم به يكباره و يك‌شبه بين خرافات و واقعيت‌های مذهبمان فاصله ايجاد كنيم، چون آنقدر پيچيده و تنيده در هم است كه قابل تفكيك نيست، در طول ساليان متمادی سنت بومی هر منطقه با واقعيت‌هايی كه در تاريخ اتفاق افتاده، عجين شده‌ و نمی‌توان آنها را از هم تفكيك كرد، حتی اگر هم اين تفكيك را صورت گيرد چون خيلی ريشه‌ای شده‌اند به سختی می‌توان اين اعتقادات را از مردم جدا كرد.

وطن‌دوست همچنين تاكيد كرد:«متأسفانه شيوه مبارزه با خرافات، شيوه صحيحی نيست چراكه با ممنوعيت ايجاد كردن و برخوردهای اين‌چنينی نتيجه مطلوب حاصل نخواهد شد، چون اين مراسم‌ در جامعه اجرا می‌شوند و ما با اين
محدوديت‌ها و سانسورها فقط از نشان دادن آنها در رسانه ملی جلوگيری كرده‌ايم و اين كار مستلزم يك بررسی كارشناسانه گسترده است و بايد آرام آرام فرهنگ‌سازی كرد، چرا كه برخورد سلبی باعث تحريك مردم می‌شود.»

وی با بيان اينكه بايد با ساخت برنامه‌های مستند و ارائه اطلاعات صحيح، سطح آگاهی مردم را افزايش داد، بهترين و موثرترين قالب برنامه‌سازی را به دليل علاقه اكثريت مردم، داستان و سريال دانست و تاكيد كرد:«البته مهم آن است كه يك برنامه چقدر تأثيرگذار باشد و به نظر من برای تأثيرگذار بودن، بايد صداقت وجود داشته باشد و همه چيز را به صورت واقعی و به عينه نشان داد.»

وطن‌دوست همچنين با اشاره به اينكه خرافه‌ها عضو پينه بسته آيين‌ها و سنت‌های ما هستند، تاكيد كرد: «به نظر من بايد عين آن غلطی را كه وجود دارد به مردم نشان دهيم يعنی در مورد خرافه‌ها آنها را نشان بدهيم و بگوييم اين مراسمی كه الان برگزار می‌شود به اين دليل تاريخی غلط است و از اينجا شروع شده و وارد آيين ما شده است و بهتر است به مردم به درستی اطلاعات بدهيم و همه چيز را به وضوح به آنها نشان دهيم و سپس نقاط ضعف را به صورت منطقی بيان كنيم و در نهايت اجازه بدهيم كه خود مخاطب با آگاهی كامل تصميم بگيرد و آنچه را كه واقعيت است بپذيرد.»

اين كارگردان با بيان اينكه مستندهای ما از فيلم‌های موفق و برتر جهانی هستند، افزود:«بدون شك يك فيلم مستند بيشتر می‌تواند در فرهنگ‌سازی موثر باشد، چون مخاطب آن را به عنوان يك واقعيت می‌پذيرد، ولی در مورد يك فيلم داستانی می‌داند كه اينها بازيگرند و بر اساس يك فيلمنامه نوشته شده بازی می‌كنند اما متأسفانه در حال حاضر به دليل پخش نشدن فيلم‌های مستند در ايران، وجود نداشتن سينمايی برای نمايش اين‌گونه فيلم‌ها و همچنين به دليل سياست‌های غلط مملكتی، فيلم‌های مستند ما خود به خود حذف شده‌اند.»

وطن‌دوست در مورد نحوه ارائه نوحه‌ها و سخنرانی‌ها در تلويزيون گفت: «نوحه‌ها و سخنرانی‌های با ارزش آنقدر به شكل ضعيف و ابتدايی ارائه می‌شود كه نه تنها جذب مخاطب نمی‌كند بلكه باعث دلزدگی و دفع مخاطب نيز می‌شود و با توجه به اينكه مردم ما بالذات علاقه‌مند به فيلم و سريال هستند بنابراين با وجود چنين شرايطی به راحتی جذب شبكه‌های ماهواره‌ای می‌شوند در حاليكه می‌توان با ساخت فيلم‌های مستند در مورد نوحه‌های مختلف و همچنين زندگی و شخصيت واقعی افرادی كه اين نوحه‌ها را می‌خوانند و نيز برخورد مردم با زندگی آنها به راحتی مخاطبان را به تماشای اين برنامه‌ها سوق داده و از گرايش آنها به شبكه‌های ماهواره‌ای ممانعت به عمل آورد.»

از برآيند نظرات فوق چنين برمی‌‌آيد كه اگرچه رسانه ملی درخصوص اشاعه فرهنگ صحيح عاشورا در جامعه و مبارزه با خرافه‌‌پرستی و همچنين تبيين عقلانيت قيام حسينی، به دليل وجود يكسری خطوط قرمز در مباحث دينی، عملكرد موفقيت‌‌آميزی در چندين ساله اخير نداشته ولی شواهد و قراين حاكی از آن است كه روندی كه رسانه صدا و سيما محرم امسال در پيش گرفت، روند قابل قبول و مثبتی بود چراكه شاهد پخش توليدات متفكرانه‌‌تر و به دور از هر نوع خرافه‌‌ای از رسانه بوديم و اگر تا چندين سال گذشته، پرداختن به اين مقوله بيشتر توجهات سطحی و دغدغه‌‌های شخصی برنامه‌‌سازان بود ولی امسال محرم، مفاهيم عاشورايی به مفهوم ناب توسط مسولان سيما جدی گرفته شد.

همچنين بر طبق نظرات فوق، اگرچه منشا ورود خرافه‌‌ها به جامعه خود رسانه بوده ولی برای حذف آنها كه تدريجا در فرهنگ جامعه ريشه دوانده، رسانه تا حدودی می‌‌تواند با‌ آگاهی دادن صحيح به احيا و ترويج فرهنگ‌‌های ناب عاشورا كمك كند و تحقق كامل آن، تعامل دوسويه مردم و رسانه را می‌‌طلبد و البته به گذر زمان، فرهنگ‌‌سازی تدريجی، سياستگذاری صحيح و كارشناسانه، سرمايه‌گذاری مادی و فكری لازم و پرهيز از هرگونه برخورد سلبی نيز نيازمند است.

رسانه برای خرافه‌‌زدايی از جامعه همچنين می‌‌بايست از احاديث معتبر برای معرفی ريشه‌های عقلانيت قيام حسينی استفاده كند و از پخش مستندها و تعزيه‌‌هايی كه ريشه‌‌های ورود خرافات به عزاداری را نشان می‌‌دهد و همچنين نقد و بررسی مستمر توليدات دينی و جريان نقدپذيری از آنها حمايت كند ضمن آنكه می‌بايست سفارشات خوب و سرويس‌دهی جامعی به برنامه‌سازان ارائه دهد و از سانسورهای بی‌رويه آثار توليد شده خودداری كند و علاوه بر آن می‌‌بايست جلسات و همايش‌های مختلف و متعددی مابين مديران رسانه و برنامه‌سازان در رابطه با توجيه پيام‌ها و اهداف عقلانی قيام حسينی برگزار شود تا استراتژی‌ها و راهكارهای مناسب برای اين مقوله ارائه شود.

بنا بر گزارش ایکنا ، متاسفانه رسانه، ساده‌‌ترين راه(پخش سخنرانی و مراسم عزاداری پيوسته به دور از نگاه كارشناسی و ضعيف) را برای انتقال مفاهيم عاشورا در پيش گرفته كه فقط جنبه تبليغی داشته و هيچ‌‌گونه همخوانی با ريتم زندگی نسل امروز ندارد لذا رسانه در اين راستا می‌‌بايست اقدام به توليد و پخش آثار فاخر نمايشی مبتنی برعقلانيت قيام عاشورا و تحقيقات جامع به شيوه‌‌ای مدرن و البته متناسب با نگرش‌‌های مختلف جامعه كند و در اين مسير از توليد آثار ملودرام كه بيشتر موضوعات حاشيه‌‌ای عاشورا را مورد توجه قرار می‌‌دهند و برداشت‌‌های كليشه‌‌ای از ويژگی‌‌های شخصيت‌‌های عاشورايی و قصص تكراری ممانعت به عمل آورد و از متون و قصص قوی و فيلم‌‌نامه خوب كه برپايه عقلانيت استوار باشند، برای برنامه‌‌سازی بهره ببرد.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

عالی