کد مطلب : ۱۵۳۰۶
رسانهها و تولید شادی در جامعه
رسانۀ ملی و اعیاد دینی
ساحل فرشباف*
اگرچه یکی از کارکردهای رسانهها آموزش و اطلاعرسانی دربارة موضوعات متفاوت است، مخاطبان نیاز خود به سرگرمی و تفریح را هم در رسانهها جستوجو میکنند؛ ضمن اینکه استفاده از وسايل ارتباط جمعی معمولاً در زمان فراغت انسانها صورت ميگيرد؛ از این رو در مواردی چند، رسانهها باید موجبات جدايی موقت از واقعیت، فراموشی لحظات دشوار زندگی، تمدد اعصاب و سرگرمی مخاطبان را فراهم آورند؛ بنابراین بخشي از کارکرد وسایل ارتباطی صرفاً تفریح و تفنن انسانهاست.
با گسترش آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد، افسردگی جمعی، خودکشی، از هم گسیختگی خانواده و جوانیِ ساختار جمعیتی ایران، شادی نیز به مسئلهاي اجتماعی تبدیل شده است. گذشته از اینها توسعة ارزشهاي فردگرایانه و رشد فرهنگ عامهپسند از طریق سینما و رسانهها بر ابعاد مسئلة شادی در ایران امروز افزوده است.
به عقیدة کارشناسان، فرهنگ شادی در جامعة ایران بهدرستی تبیین نشده و با اینکه در چند سال اخیر رسانهها بهويژه صدا و سیما سعی کردهاند، فرهنگ شادی را در برنامههایشان بیش از پیش افزایش دهند؛ اما هنوز به معنای واحدی از شادی و چگونگی آن دست نیافتهاند؛ حتی خود جوانان در هالهاي از ابهام ماندهاند که شادی حقیقی چیست؟
باید گفت شادبودن فقط یکی از شاخصهاي زندگی مطلوب در جامعه است و هر میزان ملتی شادتر باشد، مطمئناً احساس رفاه بیشتری دارد، ممکن است مردم بتوانند همة نیازهای اساسی و مادی را تهیه کنند و بر اساس معیارهای مرسوم بگویید یک نفر، گروه یا جامعه در رفاه هستند؛ اما اگر انسانها را از دسترسی به چیزهایی که برایشان واجب است و نیاز دارند (مثلاً ابراز شادی) بازداریم، خواهیم دید که این جامعه حتی با داشتن تسهیلات مادی فراوان به معنای واقعی در رفاه نیست.
اگر شادیهاي جمعی و غیرمضر انجام شوند، تقویتکنندة بعضی روابط اجتماعی هستند. این نوع شادیها مانند همة اعمالی که در هر جامعه به قوام آن جامعه کمک ميکنند، ميتوانند به روابط آن جامعه نیز کمک کنند و باعث سرخوششدن جامعه شوند. این از کارکردهای سنتی لازم و ضروری برای جامعه است. ممکن است طی زمان، بعضی از این کارکردها از بین برود؛ ولی چون جامعه به سمت مقولات خاصی ميرود و طالب لذت و رفاه بیشتر است و نوعي شادی جمعی که از سنتها استخراج شده باشد، نهفقط برهم زنندة نظم و آرامش جامعه نیست، بلکه لازمة نظم و قوام اجتماعی نیز است.
تحولات صورتگرفته دربارة شادی در جامعة ایران
درک شادی در فرهنگ ایرانی مستلزم رویکردی تاریخی و بهویژه از منظر تاریخ فرهنگی به آن است. این رویکرد، در واقع، پدیدههای فرهنگی را توصیف و تحلیل نظری میکند و به جای اینکه صرفاً بخواهد مثل مورخان وقایعنگار به بیان روایی و نقلی تاریخ بپردازد، نظریهپردازی ميکند.
شادی از آنجایی که به احساسات و عواطف انسانها تعلق دارد، نیازمند شناخت تاریخ عواطف در ایران است تا دریابیم عاطفه، احساس و هیجان در طول تاریخ ایران چطور دیده شده و چه فراز و نشیبهایی داشته است؛ اما هنوز تاریخ عواطف و احساسات ایرانیان نوشته و تحلیل نشده و اطلاعات دقیق و نظریهاي علمی در این زمینه نداریم؛ در نتیجه وقتی میخواهیم از رویکرد تاریخ فرهنگی به شادی در ایران بپردازیم، بزرگترین مشکل این است که نمیتوانیم هیچ قضاوت روشنی در مورد اینکه مردم ایران در طول تاریخ شادی را پذیرفتهاند یا نپذیرفتهاند، شاد زیستهاند یا نه و در مجموع چه رویکردی به مقولة شادی داشتهاند داشته باشیم.
البته وقتی در رسانهها در مورد شادی ایرانی سخن گفته میشود، بهگونهای است که گویا همة تاریخ ایران را میشناسیم و میتوانیم قضاوتی کلی و همهجانبه در مورد فرهنگ و انسان ایرانی داشته باشیم و بهسادگی این گزاره را بیان میکنیم که «ایرانیها شاد نیستند» یا «در فرهنگ ایرانی شادی جایی ندارد» یا جایی گفته میشود که ما الگوهای فرهنگی لازم را برای چگونه شادبودن ابداع نکردهایم. این قضاوتها بر اساس درکی عمیق از فرهنگ و تاریخ ایران نیست، بلکه بیشتر بر اساس نیازها و ضرورتهای سیاسی و اجتماعی است که امروز به وجود آمده است.
تحول تاریخی دیگری که از نظر فرهنگ شادی در ایران رخ داده، شهریشدن الگوهای شادی است. در گذشته عمدة جمعیت ایران روستایی و عشایری بود. امروز بیش از هفتاد درصد جمعیت، شهرنشین است. شیوة زندگی روستایی و شهری الگوهای شادی متفاوتی را تولید ميکنند. در شیوة زندگی روستایی، شادی با طبیعت، اقتصاد معیشتی و نظام دامپروری و کشاورری، همچنین اعتقادات دینی سنتی پیوند بیشتری دارد؛ اما در زندگی شهری، شادی در پیوند با فرهنگ شهری، ارزشهاي فردگرایانه، اقتصاد صنعتی و مبادلهاي و نظام کنترل اجتماعی رسمی شدیدتر است. در شهر فرصتها و محدودیتهاي شادیکردن متفاوت از روستاست.
امروز رسانهها مهمترین ابزار تولید و انتشار شادی در جامعه هستند. با توجه به اینکه روستاییان و شهرنشینان به نحو برابر به رسانهها دسترسی دارند، ميتوان گفت در وضعیت دنیای پست مدرن بهتدریج شادی در حال رسانهايشدن است و الگوی تاریخی روستایی یا شهری شادی در حال تبدیلشدن به الگوی رسانهاي است.
نگاهی به اسناد موجود دربارة بازتولید شادی در جامعة ایران
شورای عالی انقلاب فرهنگی که مقام معظم رهبری آن را قرارگاه اصلی فرهنگ کشور معرفی کرده، با نگاه جامع خویش به مقولة علم و فرهنگ و درک و پیوند مبارک توسعة علم و نیز فرهنگ متعالی مورد انتظار یک کشور اسلامی با شادی و نشاط، این واقعیت مسلم را به معاینه درک کرده و مبحث شادی و نشاط ملی را به عنوان یکی از اولویتهاي خویش در سال ۱۳۸۸ برگزیده است؛ به همين منظور دبیرخانة شورا به عنوان عقبة علمی و فرهنگی شورا از طریق دفتر ارتباط با مجامع تخصصی خود با دعوت از صاحبنظران حوزه و دانشگاه اقدام به برگزاری سه نشست علمی و تخصصی کرده است.
این دفتر تلاش کرده به سه رویکرد فلسفی، جامعهشناختی و روانشناختی، ابعاد و اضلاع شادی و نشاط را بررسی کند و تا حد امکان به وحدتی مفهومی از نشاط و شادی دست یابد؛ چراکه داشتن تصوری واضح و متمایز از موضوع پژوهش و ایضاح مبادی تصوری و تصدیقی موضوع مورد بحث از ضروریات هر کاوش علمی است.
همچنین «قانون خط مشی کلی و اصول برنامههاي سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» که در تاریخ ۱۷ تیرماه سال ۱۳۶۱ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده، پس از اشاره به رسالتی که برای رسانهها در مقدمة قانون اساسی در نظر گرفته شده، نتیجه ميگیرد: «صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ميباید[...] زمینه را برای رشد و شکوفایی استعدادها و باروری خلاقیتهاي انسان تا مرز خلیفـ‹ اللهی آماده نماید.» اما همین قانون پس از بیان این اهداف بلند معنوی, تأکید ميکند: «رسالت دیگر این رسانه پاسخگویی به نیازهای تفریحی جامعه و بارورساختن اوقات فراغت عمومی از طریق اجرای برنامههاي سالم و تفریحی است تا در سایة شادابی تن و روان, سلامت و آرامش فکری جامعه تأمین شود.» و به همین منظور اجرای برنامههاي تفریحی سالم و شادیآفرین را از خط مشیهاي کلی و اصول برنامههاي این سازمان قلمداد ميکند.
مطالعات صورتگرفته دربارة رسانهها و تولید شادی
مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهای مؤسسة همشهری در سال ۱۳۸۶ طی نظرسنجی از مردم در مورد شادی و توقعی که آنان از نهادها و سازمانهای مختلف برای ایجاد روحیة شاد دارند، به اين نتيجه رسيد که ۵۲ درصد از مردم، صدا و سيما را موظف دانستند که برای مردم، فضای شادي را ایجاد کند و رسانهها را در شکلگیری حس شادی عمومی دارای نقش مؤثری ميدانند. اين يعني ديگر از آن ساختار سنتي كه مردم از بودن كنار همديگر در هيئتها لذت ميبردند، خبر چنداني نيست و چنین به نظر ميرسد که انتظار مخاطبان رسانهها دیگر فراتر از اطلاعرسانی و آگاهیبخشی صرف است؛ چنانچه آنها خواستار به اشتراکگذاردن تجربههاي دینی مشترک با دیگر مخاطبان هستند و رسانهها رفتهرفته به جایگاهی برای تأمین این دسته از نیازهای مردم که روزگاری در هیئت و مراسم مذهبی تأمین ميشد، تبدیل شدهاند.
امروز رسانهها هستند كه در شكلگيري حس شادي ما نقش مؤثري ايفا ميكنند. امروز رسانهها ميتوانند با نمايش تصاویر و موسيقي ميزان شادي و غم را در جامعه دستكاري كنند. هرچند اين امر مطلق نيست، بيتأثير هم نيست. اينجاست كه رسانهاي مثل تلويزيون براي برنامههاي عزاداري انواع و اقسام برنامهها دارد؛ اما براي شاديها و اعياد مذهبي كمتر ميتواند جوانان را پاي جعبة جادو نگه دارد.
یکی از پاسخدهندگان اين رابطه ميگويد: «تلویزیون در کل برنامة شاد خوب ندارد؛ در اعیاد مذهبی هم از همان سخنرانانی استفاده میکند که در مراسم عزاداری میآیند. فقط دکور برنامهها کمی عوض میشود و مدتهاست برنامة شاد خوبی برای اعیاد مذهبی تهیه نمیشود.» این مسئلهاي است که پاسخدهندة دیگری نیز به نحوهاي بدان اشاره ميکند: «برنامههای تلویزیون چندسال پیش بهتر بود، طنزها بامعنا و برنامههای ویژة اعیاد هم شادتر! حالا برنامههای سوگواری تلویزیون هیچ جاذبهای ندارد که نکتههایی از معرفت بزرگان دین را به ما بیاموزد؛ شاد هم که دیگر هیچ.»
رسانة ملی و نحوة تولید شادی در اعیاد دینی از نگاه کارشناسان
دکتر پورحسين، رئیس سابق شبکة دو سیما و رئیس فعلی شبکة آموزش سیما در نشست «تأثيرات رواني شادي و نشاط و نقش رسانهها در افزايش آن» اظهار داشت: «از نظر روانشناسي شادي يك هيجان مثبت است كه به صورت دروني و بيروني پديد ميآيد و در پي آن انسان احساس لذت و بهجت دروني ميكند و نسبت به موقعيت به وجود آمده تمايل نشان ميدهد.»
این عضو هيئت علمي دانشگاه تهران بر این مسئله تأکید كرد که رسانهها با رعايت اصول آرامش بخشي، نشاطانگيزي، اميدبخشي، به وجود آوردن موقعيت تفريحی در قالبهاي مختلف نوشتاري، سمعي و بصري ميتوانند موجد يا مؤيد شادي و نشاط باشند و به عنوان محرك معروفي شوند؛ اما ذكر اين نكته مهم است كه محركهاي بيروني مثل رسانهها فقط در صورت وجود زمينههاي رواني دروني ميتوانند نقش نشاطانگيزي و شاديبخشي را ايفا کنند.»
بر اساس نظريات دکتر پورحسین، رسانه ذاتي دارد و كاركردي؛ ذات آن نوبهنو شدن و تغيير است نه آرامش. اين جعبه در دنياي پرشتاب كنوني جعبة حركت است. وي تأكيد كرد بايد پاية نشاط در جامعه وجود داشته باشد. رسانه موجد نشاط نيست بلكه مؤيد آن است. يكي از كاركردهاي رسانه آرامشبخشي است. مقام معظم رهبري نيز تأكيد داشتهاند كه رسانه بايد آرامشبخش باشد.
اين روانشناس در ادامه افزود: «نهادي مثل مسجد آرامشبخش است؛ مؤمن در مسجد همانند ماهی در درياست. جامعة ما جامعة پرتعارضي است و از اين رو نياز به مهندسي فرهنگي دارد. تعارض يعني اينكه تكليف خيلي چيزها معلوم نيست؛ معلوم نيست كفزدن خوب است يا بد؟ تا ذهنيت مسئولان تصحيح نشود، از نشاط به شكل گسترده خبري نخواهد بود و در مواردي دچار درماندگي آموختهشده هستيم.
در همین حال به عقیدة حجت الاسلام والمسلمین ابوالحسن نواب، رئیس دانشگاه مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم، کار فرهنگی مؤثری در زمینة شادیهای اسلامی انجام نشده؛ در حالی که شادی بخشي از زندگی انسان مسلمان است؛ اما رسانهها از این مهم در جشنهای مذهبی غافل هستند. وی با اشاره به اینکه چرا رسانههای گروهی ما بیشتر به عزا و مصیبت میپردازند و بیشتر سعی میکنند مردم را محزون جلوه دهند، گفت: «مسئولان نظام هم پیگیر برنامههای شاد در تلویزیون بوده و هستند؛ بنابراین باید در ساخت و تنوع برنامههای شاد در رسانههای گروهی اهتمام ورزید. در همین حال کارشناسان معتقدند، رسانهای مثل تلویزیون برای برنامههای عزاداری انواع و اقسام برنامهها را دارد؛ اما برای شادیها و اعیاد مذهبی کمتر میتواند جوانان را پای جعبه جادو نگه دارد.»
دكتر حسيني پاکدهی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نيز ميگويد: «بعضي از مسئولان صدا و سيما شناخت کافی نسبت به مراسم مذهبي نداشته و حتی در اعیاد هم برنامههای سطحی پخش ميكنند. متأسفانه امروز برنامههاي تلويزيون بیشتر تمایل دارند به سمت برنامههای عزاداری بروند. آنها میخواهند نشان دهند که به مذهب بیشتر توجه میکنند؛ اما آیا عنصر مذهب مساوی با غم، ماتم و عزاداری است؟ هرچند این کار برای زندگی و حیات لازم است، متأسفانه مسئولان اينگونه برنامهها در اين راه به افراط و تفریط دچار میشوند و شناخت کافی نسبت به اعیاد و مراسم مذهبي ندارند؛ حتی در اعیاد هم برنامههای شاد تلویزیون برنامههای سطحی است.»
وی معتقد است، اين همان نكتهاي است كه رهبر معظم انقلاب، در ديدار اخيرشان از رسانة ملي به آن اشاره كردند كه همانا ارتقای معرفت و ایمان مردم و پرهیز از «قشریگری و برخوردهای صرفاً احساسی» است. ايشان همچنين افزودهاند: «در مراسم و اعیاد دینی باید هوشمندانه، هنرمندانه، جذاب و متنوع برنامهسازی کرد.» حضرت آيتالله خامنهاي، شادی، نشاط و لبخند را از ضروریات جامعه ميدانند و به فرمودة ايشان، صدا و سیما باید نیاز مردم به سرگرمی و تفریح را با برنامهها و طنزهای جالب و فاخر، اما بدون لودگی و ابتذال تأمین کند.
دکتر حسن خجسته، معاون سابق صدا و معاون فعلی برنامهریزی و نظارت سیما نیز معتقد است که رسانهها هنوز نميدانند با مناسك ديني چه كنند؛ مثلاً در اعياد ديني ما هنوز نتوانستهايم تعريف مشخصي داشته باشيم و اين امر تا حدودي به مسائل تاريخي بازميگردد.
خجسته در پاسخ به اين پرسش كه منظور شما اين است كه در نسبت دين و رسانه، رسانهها دقيقاً نميدانند چه بايد بكنند، با تأييد اين حرف گفت: «بله؛ مثلاً در اعياد ديني ما هنوز نتوانستهايم تعريف مشخصي داشته باشيم و اين امر تا حدودي به مسائل تاريخي بازميگردد؛ زيرا مثلاً هميشه به دليل حكومتهاي ستم، اين اعياد به صورت «تقيه» برگزار شدهاند و به «رفتار» تبديل نشدهاند؛ البته در مورد بعضي اعياد اين هنجارها وجود دارد؛ مثل عيد غدير كه مردم مبتني بر دستورهاي مذهبي به برگزاري جشن ميپردازند؛ اما در ساير موارد مشخص نيست و در چنين مواردي رسانه خودش بايد تصميمگيري كند.»
در پایان ميتوان گفت رسانة ملی تا حدودی توانسته به تأمین نیازهای سرگرمی مخاطبان ایرانی در زمینة تولید نشاط و شادی بپردازد. توجه رسانة ملی به این مضامین در اعیاد و مناسبتهاي مذهبی همواره مورد توجه برنامهسازان بوده است.
با این حال به عقیدة مخاطبان و برخی کارشناسان حوزة رسانه و فرهنگ، رسانة ملی باید به بهبود الگوهای برنامهسازی در امور شادی و تولید فرهنگ شادی بهویژه در اعیاد و مناسبتهاي شاد دینی بپردازد؛ چنانچه برخی مواقع ما شاهد بازتولید اموری به جز شادی در مناسبتهاي شاد مذهبی هستیم.
این مسئله موجب روی برگرداندن مخاطب ایرانی از رسانه در این ایام خاص خواهد شد؛ بنابراین رسانة ملی با توجه به قوانین و مصوبات موجود دربارة تولید شادی و نشاط در جامعه (با توجه به شأن والای مخاطب ایرانی مسلمان) باید از الگوهای جدید برنامهسازی بهره گیرد و با توجه به فرهنگ شادی در ایران و نیازهای مخاطب ایرانی در این زمینه به تولید محتوای رسانهاي بپردازد.
*کارشناس ارشد ارتباطات