کد مطلب : ۱۵۱۰۴
این «حسین» پنداری خود و «یزید» انگاری دیگران
سید عبدالجواد موسوی
مختارنامه» علیرغم همه ضعف و خطاهایی که در آن است از آبرومندانهترین آثار صداوسیمای جمهوریاسلامی ایران در سالهای اخیر بهشمار میآید و باید بابت ساخت آن به دستاندرکاران تولید این اثر از کارگردان تا مدیران صداوسیما تبریک گفت.
اما آنچه مسلم است اینکه در تلویزیون صرفاً ساخت یک اثر با کیفیت بالا نشان توفیق نیست، نحوه پخش آن اثر و همچنین مدیریت مسائل حاشیهای نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. میرباقری و همکارانش کار خود را تا حدود زیادی درست انجام دادهاند و حالا نوبت مدیران ارشد صداوسیماست که حق مطلب را ادا کنند و حاشیه نروند. آنچه این روزها تحت عنوان «درسهایی که میتوان از مختارنامه آموخت» در برخی جراید و به ویژه صداوسیما طرح میشود نه تنها کمکی به این سریال نمیکند بلکه به شدت آن را منفور و مذموم جلوه خواهد داد. موضعگیری سیاسی نمیکنم.
اگر صداوسیما در دست جریان مقابل بود و آنها هم میخواستند از مختارنامه چنین بهرهبرداریای را انجام دهند باز هم همین موضع را داشتم. این مشابهتسازیهای تاریخی نه به نفع هنر است نه به نفع دین و نه به نفع تاریخ. بلکه هم هنر و هم دین و هم تاریخ را به امر مبتذل روزمرهای بدل میسازد که در آنها هیچ نشانی از حقیقت وجود ندارد.
مسلماً آنچه میرباقری ساخته است اثری خنثی و بیموضع نیست اما آیا حقیقتاً میتوان آن را تا آن حد که عدهای از دوستان رسانهای ما تبلیغ میکنند تقلیل داد؟ اگر سکوت برخی از بزرگان و عالمان کوفه را در ماجرای مسلمبن عقیل به انتخابات سال گذشته گره بزنیم، عدهای هم میتوانند استفاده ابزاری از مقدسات را توسط ابنزیاد و دستگاه یزید به خیلی چیزهای دیگر گره بزنند.
این «حسین» پنداری خود و «یزید» انگاری دیگران از بیخ و بن غلط است. البته تاریخ را میتوان خواند و از آن عبرت گرفت به شرط آنکه دیده عبرت بین و گوش سخن شنو نیز در اختیارمان باشد. اینکه هم از ابتدا تکلیف همه چیز را پیشاپیش مشخص کنیم و گمان کنیم ما حق مطلق و مطلق حقیم و هر که نه با ماست باطل مطلق و مطلق باطل است گرهای از کار فرو بسته ما نخواهد گشود.
در ضمن در طول تاریخ کسانی که دعوی پهلوانی و جوانمردی و ظلمستیزی داشتند بسیار بودهاند اما هنگامی که محک تجربه به میان آمد عده قلیلی در میدان ماندند و از آن آزمون دشوار رو سپید بیرون آمدند.
کمی هم به این بیندیشیم که اگر حقیقتاً آن آزمون بزرگ فرا رسید من و شما در کدام سوی میدان خواهیم بود. در روزگار حسینبن علی(ع) نیز مدعیان عدل و عدالت بسیار بودند اما در روز واقعه تنها ۷۲ تن با آن حقیقت تابناک ماندند و پایداری کردند. مناظره کدوبن و چنار را در شعر حکیم انوری از خاطر نبریم. به ویژه آنجا که فرمود:
فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان
آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست.
فرهنگ: «اما آنچه مسلم است اینکه در تلویزیون صرفاً ساخت یک اثر با کیفیت بالا نشان توفیق نیست، نحوه پخش آن اثر و همچنین مدیریت مسائل حاشیهای نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. میرباقری و همکارانش کار خود را تا حدود زیادی درست انجام دادهاند و حالا نوبت مدیران ارشد صداوسیماست که حق مطلب را ادا کنند و حاشیه نروند. آنچه این روزها تحت عنوان «درسهایی که میتوان از مختارنامه آموخت» در برخی جراید و به ویژه صداوسیما طرح میشود نه تنها کمکی به این سریال نمیکند بلکه به شدت آن را منفور و مذموم جلوه خواهد داد. موضعگیری سیاسی نمیکنم.
اگر صداوسیما در دست جریان مقابل بود و آنها هم میخواستند از مختارنامه چنین بهرهبرداریای را انجام دهند باز هم همین موضع را داشتم. این مشابهتسازیهای تاریخی نه به نفع هنر است نه به نفع دین و نه به نفع تاریخ. بلکه هم هنر و هم دین و هم تاریخ را به امر مبتذل روزمرهای بدل میسازد که در آنها هیچ نشانی از حقیقت وجود ندارد.
مسلماً آنچه میرباقری ساخته است اثری خنثی و بیموضع نیست اما آیا حقیقتاً میتوان آن را تا آن حد که عدهای از دوستان رسانهای ما تبلیغ میکنند تقلیل داد؟ اگر سکوت برخی از بزرگان و عالمان کوفه را در ماجرای مسلمبن عقیل به انتخابات سال گذشته گره بزنیم، عدهای هم میتوانند استفاده ابزاری از مقدسات را توسط ابنزیاد و دستگاه یزید به خیلی چیزهای دیگر گره بزنند.
این «حسین» پنداری خود و «یزید» انگاری دیگران از بیخ و بن غلط است. البته تاریخ را میتوان خواند و از آن عبرت گرفت به شرط آنکه دیده عبرت بین و گوش سخن شنو نیز در اختیارمان باشد. اینکه هم از ابتدا تکلیف همه چیز را پیشاپیش مشخص کنیم و گمان کنیم ما حق مطلق و مطلق حقیم و هر که نه با ماست باطل مطلق و مطلق باطل است گرهای از کار فرو بسته ما نخواهد گشود.
در ضمن در طول تاریخ کسانی که دعوی پهلوانی و جوانمردی و ظلمستیزی داشتند بسیار بودهاند اما هنگامی که محک تجربه به میان آمد عده قلیلی در میدان ماندند و از آن آزمون دشوار رو سپید بیرون آمدند.
کمی هم به این بیندیشیم که اگر حقیقتاً آن آزمون بزرگ فرا رسید من و شما در کدام سوی میدان خواهیم بود. در روزگار حسینبن علی(ع) نیز مدعیان عدل و عدالت بسیار بودند اما در روز واقعه تنها ۷۲ تن با آن حقیقت تابناک ماندند و پایداری کردند. مناظره کدوبن و چنار را در شعر حکیم انوری از خاطر نبریم. به ویژه آنجا که فرمود:
فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان
آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست.
مرجع : خبرآنلاین