سالهاست که در سینما وقتی از الگوی موفق در حوزه فیلمهای عاشورایی مثال زده میشود، «روز واقعه» تنها کاری است که اکثریت روی آن اتفاق نظر دارند. این فیلم محصول سال 1373 است که کارگردانی آن را شهرام اسدی انجام داده، ولی مهمترین امتیازی که برای این فیلم بیش از همه در اولویت قرار دارد فیلمنامه خوب و درخشان آن است. سناریو «روز واقعه» نوشته بهرام بیضائی است که نامش در سینمای کشورمان کاملا آشناست و بسیاری از آثارش از مفاخر سینمای ایران محسوب میشود.
برای مثال وقتی میخواهیم فیلمی در حوزه دفاع مقدس مثال بزنیم که به حواشی جنگ پرداخته، بیدرنگ «باشو غریبه کوچک» در ذهن نقش میبندد. بهرام بیضایی در فیلمنامه «روز واقعه» قصهای را روایت میکند که تا به آن روز مورد توجه قرار نگرفته بود.
عبدالله، پسر جوانی است که تازه مسلمان شده است. در روز عروسی، وی ندایی میشنود که وی را به یاری میطلبد، عبدالله در پی این صدا روانه میشود وعصر عاشورا به کربلا میرسد و میبیند حقیقت بر سر نیزه است. این روایت بسیار زیبا و دوست داشتنی است، به نحوی که هنوز پس سالها دیدن آن خالی از لطف نیست. درباره فیلمنامه این کار یک مطلب را نباید از یاد برد که یادآوری آن باعث تاسف سینمای ایران است.
«روز واقعه» در جشنواره سیزدهم در 10 بخش کاندیدای دریافت سیمرغ شد که در 5 قسمت نیز این جایزه را دریافت کرد، اما تنها به خاطر نام بیضایی در بخش فیلمنامه که به گواه اکثر سینماگران نقطه درخشانی در سینماست، نتوانست سیمرغ را به دست آورد. دلیل آن هم تنها به وجود خالقش برمیگردد که سالهاست سینما با وی سر ناسازگاری دارد.
این تنگنظریها تنها به ندادن جایزه خلاصه نشد، بلکه بعدها ادعا کردند که سناریو برگرفته از یک رمان از جرج زیدان است، دلیلی که هیچ پایه منطقی ندارد، زیرا اقتباس از یک رمان، یک امر رایج به شمار میرود، اما آنچه مهم است غنا و ساختار منسجم فیلمنامه است که از چشم آنها غافل مانده.
جدا از بحث فیلمنامه «روز واقعه» کلاسی از بازیگری را در سینما ارائه میدهد. عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، محمدعلی کشاورز، مهدی فتحی، سعید نیکپور و ... تنها بخشی از بازیگران این فیلم را تشکیل میدهند. نقش نخست این فیلم را علیرضا شجاع نوری ایفا میکند. این انتخاب بسیار شایسته و خوب انجام شد چون شجاع نوری با گریمی که به رویش انجام شده با نقشش همخوانی کامل دارد، همچنین نو بودن چهره وی که کمک میکند تا تماشاگران وی را بهتر بپذیرند. نکته دیگر این فیلم به نقشهای فرعی برمیگردد. کارگردان در «روز واقعه» برای کوچکترین نقشها از وجود بازیگران مطرح بهره برده است. همین امر به فیلم کمک کرده تا جذابیتهای ویژهای در نحوه روایت داستان به وجود آید.
در این بخش از یادداشت میبایست به نکتهای اشاره کنم که ریشه در نگاه عمیق فیلمنامهنویس دارد و آن هم توجه به اسطوره است. در این کار اسطوره اصلی امام حسین(ع) است که قهرمان برای رسیدن به وی سفری را آغاز میکند، اما در همین مسیر اتفاقات متعددی را تجربه میکند و همین مراحل باعث میشود قهرمان به حقیقت دست یابد و در پایان فیلم بگوید من حقیقت را بر سر نیزه دیدم. این شکل از اسطورهسازی سالهاست در سینما فراموش شده و تنها آثاری چون «مختارنامه» توانستهاند تا حدودی به این حیطه ورود کنند.
کارگردانی این فیلم نیز از نقاط درخشان آن به شمار میآید که توانست برای کارگردانش سیمرغ در پی داشته باشد. انتخاب میزانسن و دکوپاژ این کار به شکلی فوقالعاده خوب بود. در کنار کارگردانی نمیتوان از موسیقی، چهرهپردازی، فیلمبرداری و تدوین این کار نیز به نیکی یاد نکرد.
درباره این کار نکات مثبت برای گفتن زیاد است، اما تنها بخشی که در این فیلم از آن میتوان به عنوان ضعف نام برد، نادیده گرفتن سلایق مخاطبان عام سینماست، چون اگر فیلم میتوانست به بحث جذابیت بصری هم توجهی ویژه داشته باشد، مسلماً آن فروش بر در گیشه نصیب فیلم نمیشد.
«روز واقعه» در سینما به حق خود نرسید، اما تلویزیون هنوز هم در ایام محرم بهره میبرد تا به نوعی با تصویرگری یک کار خوب، خودنمایی داشته باشد. به هر حال این فیلم 21 سال پیش ساخته شد و هنوز هم از آن حرف زده میشود، پس بیاییم بررسی کنیم چه اتفاقی رخ داده که ما در این حوزه تا به این حد کم کار شدهایم؟!