کد مطلب : ۱۵۲۹۴
معتبرترین روایات عاشورا از کلام ائمه اطهار به جا مانده است
سیدعلی کاشفی خوانساری که در کارنامه ادبی خود چند کتاب درباره حضرت امام حسین(ع) و واقعه عاشورا دارد با مروری بر نگارش مقاتل در طول تاریخ درباره سندیت تاریخی آنها گفت: برای بررسی موضوع لازم است برگردیم به تاریخ مقتل نویسی پس از عاشورا که میتوان گفت کتابهای مستقل به عنوان مقتل تا قرنها پس از واقعه عاشورا نداریم.
وی ادامه داد: آنچه تا پیش از آن تاریخ درباره واقعه عاشورا روایت شده به طور پراکنده بوده یا در سایر کتابهای تاریخی بدان اشارات مختصری شده است و یا در روایات و احادیثی به جا مانده از ائمه معصومین(ع) آمده است که وقتی افراد مختلف درباره واقعه عاشورا و شهادت سیدالشهدا(ع) و یارانشان میپرسیدند ایشان نیز به شرح ماوقع میپرداختند.
عمده راویان واقعه عاشورا سپاهیان عمر سعد هستند
مولف «حملهسرایی و حملهخوانی» با اشاره به اینکه آنچه درباره واقعه عاشورا نقل شده تا پیش از مقاتل چندان متنوع و جامع نیست بیان کرد: نکته مهم درباره مقاتل این است که عمده راویان آنها سربازهای لشکر عمر سعد بودهاند که از منظر خودشان ماجرا را روایت کردهاند و ما کمتر داریم روایتی که از بازماندگان حضرت امام حسین(ع) چون حضرت زینب(س) و یا امام سجاد(ع) در شرح آن رخداد نقل شده باشد.
کاشفی افزود: اگر بخواهیم از منظر منبعشناسی به روایتهای مربوط به عاشورا نگاه کنیم به سه گونه روایت میرسیم. عمده آنها روایتهایی است که از سپاهیان لشکر عمر سعد نقل شده و بسیاری از آنها زمانی به ثبت رسیده که آنها به دست مختار اسیر شدهاند و او آنها را به شرح ماجرا وادار کرده است.
وی درباره دسته دوم روایتهایی که به شرح واقعه عاشورا پرداختهاند تشریح کرد: دسته دوم همانطور که اشاره شد مطالبی است که ائمه اطهار در پاسخ به افراد مختلف آورده اند که مفصل ترین و مهمترین آنها «زیارت ناحیه مقدسه» است که از جانب امام عصر(عج) روایت شده و غیر از زیارت الشهدا یوم عاشور است که راوی آن سید بن طاووس در کتاب اقبال است.
این نویسنده که «گزیدهای از کتاب نفس المهموم» را بازنویسی و ویرایش کرده است اضافه کرد: در زیارتی که بدان اشاره شد برخی روایات با آنچه در طول تاریخ ذکر شده متفاوت است. از بین روایتهایی که درباره عاشورا و شهادت امام و یارانش شده انچه ائمه نقل کرده اند کم ولی معتبرترین مطالب هستند.
کاشفی شق سوم روایتهای به جا مانده از واقعه عاشورا را مربوط به مقتل نوشته شده توسط شیخ جعفر شوشتری دانست و عنوان کرد: در این اثر او ماجرا را از دید جنیان حاضر در عاشورا بیان میکند که اثری است متفاوت و نمونه شبیه آن را نداریم ولی درباره پذیرش آن تردید است.
در منابع تاریخی غیرشیعی کمتر مطلبی درباره عاشورا در دست است
مولف «تاریخ ادبیات دینی کودک و نوجوان» افزود: ما اگر ملاک را صرفا روایت ثبت شده تاریخی بدانیم نه گفتمانهای درون شیعی در بین مورخان غیرشیعه هیچ روایت جامعی درباره واقعه عاشورا در دست نیست و اطلاعات ثبت شده در حد این است که شخصی به نام امام حسین(ع) همراه با یاران و خانوادهاش بر اساس بیعتی که مردم آن شهر با وی کرده بودند به سمت این شهر حرکت می کند ولی در آستانه آنجا با سپاه عمر سعد درگیر و خود و همه همراهانش کشته میشوند.
وی با اشاره به اینکه ما برخی از جزئیات روایت شده درباره عاشورا را به دلیل کثرت تکرار بدیهی می دانیم تاکید کرد: درباره رخی شخصیتها و جزئیاتی که در مقاتل بیان شده تردید و شبهه وجود دارد و اگر منظر سندیت تاریخی را انتخاب کنیم نمیتوان به عنوان یک متن معتبر تاریخی بدانها توجه کرد.
کاشفی اضافه کرد: ولی از منظر فرهنگی مقاتل بخشی از میراث ادبی و فرهنگی ما هستند و نمی توان از آنها صرفنظر کرد. با نوشته شدن «روضه الشهدا» توسط کمالالدین واعظ کاشفی سبزواری در قرن دهم می توان گفت سنت روضهخوانی باب شده و نخستین مقتل فارسینوشت را هم این اثر میدانند. ما چه در حوزه نظم و چه نثر آثاری درباره عاشورا و شهادت امام حسین(ع) و یارانشان و اعضای خانوادهشان داریم که که بخشی از میراث ما هستند و باید پاس داشته شوند.
این منتقد ادبی با اشاره به اینکه متنهایی که درباره عاشورا نوشته شدهاند از منظرهای مختلف چون عرفانی و حماسی بودهاند که همه آنها ارزشمند هستند و نویسندگان آنها از روی اخلاص و عشق ائمه اطهار(ع) دست به این کار زدهاند توضیح داد: این متون برای یک ادبپژوه آثار ارزشمندی محسوب میشود که نمیشود از کنار آنها بیتفاوت گذشت.
وی بیان کرد: در برخورد با این نوشتهها باید تکلیفمان مشخص باشد اگر دنبال سندیت تاریخی هستیم نباید سراغ آنها برویم بلکه باید دنبال متون دسته اول و مقدم تر رفت چراکه مقاتل از قرن نهم و دهم نوشته شدهاند وهمانطور که اشاره شده دارای حواشی هستند که احساسات و شنیدهها و اقوال شفاهی و تخیلات ادبی آنها را شکل داده است. البته همانقدر که بیشتر به حساسیت ما نسبت به منبع بیشتر میشود با اطلاعات کمتری روبه رو می شویم.
مقاتل جزو میراث فرهنگی ماهستند
کاشفی در پاسخ به این مسئله که آیا مقاتل از لحاظ ارزش ادبی هم قابل توجه هستند یا خیر؟ گفت: کلی نمیشود نظر داد. مقاتل از جمله متونی هستند که کمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفتهاند. در زمان پهلوی اول که متنپژوهی و احیای متون باب شد به متونی از لحاظ تاریخی قدیمی تر از مقاتل توجه شد و همین امر باعث شد ادب پژوهان ایرانی و خارجی کمتر به تفسیر راجع به آنها صحبت کنند. همچنین فضایی که تاکیدی بر مسائل دینی نداشت عامل دیگری بود که روی متون مذهبی تمرکز نشد.
این شاعر تاکید کرد: این متون در بین مردم جایگاه خوبی دارند و در اجتماع پذیرفته شدهاند و وقتی یک متن مقبولیت عمومی پیدا میکند نمیتوان درباره آن گفت که متن بیارزشی است و همین پذیرش عمومی مسئلهای است که باید ما را به این سمت هدایت کند که درباره ارزشهای ادبی و دلایل پذیرش عمومی آنها پژوهش کنیم.
وی در پایان درباره اینکه ادبیات داستانی چقدر میتواند از مقاتل بهرهگیری کند توضیح داد: اگر به دنبال ادبیاتی هستیم که روایت تاریخی کند آنگاه مقاتل چندان معتبر نیستند و بهتر است داستان نویس سراغ منابع معتبرتر برود ولی اگر نویسنده هیچ ادعایی درباره تاریخی بودن اثرش ندارد می تواند از مقاتل و تجربه مقتلنویسان هم بهره گیرد و تخیل خود را هم دخیل کند.
مرجع : خبرگزاری مهر